بدون همیشه و هنوز یه دردی از تو با منه
قلبم به محض رفتنت مرد و دیگه نمیزنه
روا نبود که گم بشم لابه لای خاطرات
رسمش این نبود، ولی کهنه شد چه زود برات
موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت، ولی عشق همینی هست که هست
بخوام نخوام ندارمت ...
این همه گذشت و باز تازه موند برام غمتای کاش میشد برم عقبای کاش ندیده بودمت ...
موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت، ولی عشق همینی هست که هست
بخوام نخوام ندارمت ...
این همه گذشت و باز تازه موند برام غمتای کاش میشد برم عقبای کاش ندیده بودمت ...
موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت، ولی عشق همینی هست که هست
بخوام نخوام ندارمت ...
برگرد به خونهی دلم که آخرای جونشه از غم میخونن آجراش
چه حسرتی ستونشه ...
آتیشه رفتنت هنوز نور خونهی منه یه قاصدک رو پشت بوم یه جغد رو شونهی منه
ساعتاش رو دور کند چشم تو چشم انتظار خودم نرم تو مشت سرنوشت گوش به حرف روزگار
روز به روز غریبهتر با آدماش بدون حس گذشته و گذشت بیا باش به داد من برس
موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت، ولی عشق همینی هست که هست
بخوام نخوام ندارمت ...
این همه گذشت و باز تازه موند برام غمتای کاش میشد برم عقبای کاش ندیده بودمت ...
موند به قلبم حسرتش به دست بیارمت، ولی عشق همینی هست که هست
بخوام نخوام ندارمت ...
این همه گذشت و باز تازه موند برام غمتای کاش میشد برم عقبای کاش ندیده بودمت ...