ایمان فروزاننیا - این روزها سوزش گلو، سردرد و سنگینی نفس، حال مشترک خیلی از مردم شهر است. مردم از ســوپرمارکـــتهابیشترشیر میخرند به این امید که سربهای گیرکرده در چالهچولههای ریهشان را بشوید و با خودش ببرد. بعضی هم ماسک زدهاند؛ ماسکهایی که خودشان هم خوب میدانند که نمیتواند هوای آلوده را به هوای تمیز تبدیل کند و به ریهشان بفرستد. مشهد، تهران، اصفهان و چند کلانشهر دیگر ایران در چند روز گذشته با چالش آلودگی هوا دستوپنجه نرم کردند. دیروز بچهدبستانیها و پیشدبستانیها تعطیل بودند و در خانه ماندند. ما هم که پوست ریههایمان کلفتتر بود، آمدیم بیرون و چشم به افق دوختیم تا شاید رنگ خاکستری، جایش را به آبی بدهد. بعضیها هم دستبهگوشی شده بودند و ناراحتی و کلافگیشان را در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتشر کردند.
چرا ما رو تعطیل نمیکنین؟
دیروز واکنش کاربران به آلودگی هوا به چند دسته تقسیم میشد؛ گروهی از این شاکی بودند که چرا فقط دبستانیها تعطیل شدهاند؛ مثل کاربری که نوشته بود: «میگه امروز از دیروز آلودهتره، اونوقت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دایر است، پس کی میخواین باور کنید دانشجوها آبشش دارن؟ این همه نشونه، کافی نیست؟» گروهی هم از ضعف مدیریت گلایه داشتند: «وجدانا توی این سالها، برای حل آلودگی هوا جز طرح بیفایدهای مثل زوج و فرد و دادن شعار و امیدواری برای اومدن باد و بارون، چه حرکت مثبتی این دولتها و شهرداریها انجام دادن؟ قدیما ادارهها یک سرویسی هم داشتند که باعث میشد چهار نفر کمتر ماشین بیارن و متاسفانه همون رو هم جمع کردن». برخی هم خودروسازان را مقصر آلودگی هوا میدانستند؛ مثل کاربری که اینطور توئیت زده بود: «یکی پیدا بشه در ایران خودرو رو گِل بگیره و تولید خودروی ملی سمند با مصرف ۱۰لیتر در ۱۰۰ کیلومتر متوقف بشه و جاش مثلا تویوتا پریوس با مصرف ۳.۶لیتر در ۱۰۰کیلومتر وارد بشه. مصرف سوخت یکسوم میشه، آلودگی هوا یکدهم میشه، کشتههای تصادفات هم به طرز چشمگیری کم میشه و....»
بالاخره باد آمد
موج توئیتهای انتقادی ادامه داشت تا دیروز عصر که یک عکس از برج میلاد در شبکههای مجازی داغ شد؛ عکسی که خبر از وزش باد در تهران داشت و نشان میداد که آسمان سمت راست برج میلاد آبی شده و آلودگی فقط در سمت چپ برج باقی مانده است. همین تصویر برای خوشحالی کاربران کافی بود و خیلیها از این نوشتند که باد بهتر از هر مدیری میتواند مشکل آلودگی را حل کند: «اینجاست که باید گفت: آقایان مسئول! از شما کاری برنمیاد؛ برید کنار «باد» بیاد!» کاربران شهرهای دیگر هم در توئیتر و اینستاگرام از این نوشتند کهای کاش باد به کمکشان بیاید و بتوانند بعد از چند روز در هوای تازه نفس بکشند.
از سهم خودمان غافلیم
میگـویند چـشم، همهجـا را میبیند جز خودش. مردم در فضای مجازی از مدیران، از باد، از مسئولان دانشگاه، از خودروسازها، از بخت و اقبال و از خیلی چیزهای دیگر انتقاد کرده بودند، اما جای خالی پیامهایی که رفتار ما شهروندان را نقد کند، عجیب در فضای مجازی خالی بود. طبق آمار، سهم اصلی آلودگی شهرها برعهده خودروهای تکسرنشین است و ما طوری درباره آلودگی هوا حرف میزنیم که انگار فلان مدیر یا بهمان مسئول صبحبهصبح با سلاح ما را مجبور میکند با ماشین به سر کار برویم. اینکه ما چشمانتظار باد هستیم و اعتقاد داریم باد بهتر از مسئولان میتواند مشکل آلودگی هوا را حل کند، ربطی به ضعف مدیران -که سرجایش هست- ندارد؛ این موضوع به بیمسئولیتی ما دربرابر خودمان و دیگران ربط دارد. باد فقط جور کمکاری مسئولان را نمیکشد؛ باد جور بیمسئولیتی ما را هم میکشد و آن را با خودش به پشت کوهها میبرد.