سجاد راستگو | شهرآرانیوز؛ در هفتهای که گذشت، همسایه شرقیمان، پاکستان، شاهد اتفاقات سیاسی زیادی بود. به همین مناسبت نگاهی گذرا به تاریخ و نحوه شکلگیری کشور پاکستان میاندازیم.
شبهقاره هند سرزمین وسیعی با تاریخ و فرهنگ غنی و یکی از سکونتگاههای قدیمی انسان بوده است. این سرزمین همواره به تنوع دین و فرهنگ مشهور بوده است و در هر گوشهای از آن مردم به دینی خاص اعتقاد داشتهاند. بوداییان، هندوها و حتی زرتشتیان پارسی که بعد از اسلام به هند آمدند، در کنار بسیاری ادیان کوچکتر در این سرزمین زندگی میکنند. اما یکی از ادیان حاضر در شبهقاره هند، اسلام است.
دین اسلام اولینبار با فتح سند و مولتان توسط محمدبنقاسم ثقفی در دوران حکومت امویان وارد هند شد و مناطق غربی این شبهقاره اسلام آوردند. از این زمان به بعد این مناطق فرهنگ و حکومتی متفاوت از دیگر مناطق شبهقاره را تجربه کردند. این جدایی درنهایت در زمان استقلال هند از راج بریتانیا رسمی شد و مناطق مسلماننشین غرب هند همراه منطقهای مسلماننشین در شرق شبهقاره (بنگلادش) حکومتی مستقل از هند تشکیل دادند. سند، مولتان و بخشی از پنجاب همراه با بخشی از بلوچستان جداشده از ایران تشکیلدهنده سرزمین جدیدی شدند به نام پاکستان.
دوبلیج مولر، مورخ و جغرافیدان، جمله مشهوری دارد که اهمیت دره سند را مشخص میکند: «اگر آنگونه که میگویند، مصر موهبتی از سوی نیل است، پاکستان نیز موهبتی از سند است.» جلگه حاصلخیز سند یکی از سکونتگاههای قدیمی انسان است. اگر به نقشه پاکستان و مسیر رود سند در این کشور توجه کنید، متوجه اهمیت زیاد این رود برای پاکستان میشوید؛ بهطوری که میتوان گفت این کشور تقریبا به دور این رود تشکیل شده است. پاکستان کشوری است که سابقه وجود آن چندان زیاد نیست، اما بهواسطه رود سند همواره سرزمینی پرجمعیت و مهم بوده است. پس از ورود اسلام، این سرزمین گاهی در دست حاکمان محلی و گاه در دست حاکمان ایران و گاه نیز در اختیار راجهای هندی بوده است.
با ورود استعمار انگلستان به شبهقاره هند، این کشور در سلطه راج بریتانیا قرار گرفت. محمدعلی جناح، از یاران گاندی، کسی بود که با همفکری اقبال لاهوری، شاعر پرآوازه پارسی زبان شبه قاره، طرح ایجاد کشوری مسلمان را مطرح کرد و با شروع استقلال پاکستان، اگرچه این سرزمین جزوی از هند محسوب میشد، با وقوع حوادثی میان مسلمانان و هندوها در پایان پاکستان بهعنوان کشوری مسلمان از هند جدا شد.
نیمهشرقی این کشور به نام بنگلادش نیز بهدلیل مسلمانبودن مردمانش به پاکستان پیوست، اگرچه در سالهای بعد از این کشور جدا و مستقل شد. رهبران قیام دو کشور هند و پاکستان روابط دوستانهای داشتند، اما مسئله جامو و کشمیر، منطقهای در شمال پاکستان که هر دو کشور بر آن ادعا داشتند، باعث کینه و دشمنی و حتی وقوع چند جنگ بین دو کشور شد که یکی از این جنگها به استقلال بنگلادش انجامید. وضعیت داخلی پاکستان پس از استقلال مانند دیگر کشورهای منطقه پر از آشوب و کودتاهای متوالی بوده است.
پاکستان و البته شمال کشور هند همواره از قلمروهای فرهنگی زبان فارسی محسوب میشده، اما با ورود انگلیسیها و برنامهریزی آنها برای حذف زبان فارسی از منطقه فارسی در این مناطق کمرنگتر شده است؛ هرچند که همچنان نشانههای فراوانی از حضور آن در این دو کشور باقی مانده است. مانند سرود ملی کشور پاکستان که به زبان فارسی است.
پاکستان یکی از کشورهای پرجمعیت مسلمان است و تنها کشور اسلامی است که بمب اتم دارد. این کشور مرز اسلام در شرق است و دروازه ورود به هند. به همین دلیل همواره چه دیروز و چه امروز دخالتهای خارجی در آن مسئلهای همیشگی بوده است.