آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ انتقال پادگان لشکر ۷۷ به خارج از شهر مشهد، سرانجام پس از سالها عملی میشود تا این جا به جایی منشأ تغییرات کلانی به نفع مردم باشد. در کنار پیگیریهای فراوان مسئولان برای انجام این جابه جایی، بی تردید همسایگان پادگان مشهد بیشتر از همه از این انتقال خشنودند.
بولوار نامجو، فضای مسکونی هم راستا با پادگان ارتش است. درحالی که یک طرف خیابان زندگی جریان دارد و مردم رفت وآمد میکنند، در سوی دیگر دیواری در امتداد بولوار قرار گرفته است.
عابدی، مرد میان سالی که عمری را در این محله گذرانده، به شغل چوب بری مشغول است. او میگوید: به ترافیک زیاد و شلوغی اینجا عادت کرده ایم، اما مشکل اصلی مان این است که نباید فضای نظامی وسط شهر قرار بگیرد.
او ادامه میدهد: وجود پادگان در این منطقه مسکونی، دید خوبی ندارد. سالهای گذشته حتی تانک هم از اینجا رد میشد. درواقع اینجا به نقطه کور تبدیل شده است. سالهای زیادی است که این مشکلات پابرجاست، اما حالا خوش حال میشویم اگر این پادگان به جای دیگری منتقل شود و در این منطقه خیابانی باز شود تا رفت وآمد برای مردم راحتتر شود، یا اینکه بوستان ساخته شود.
شریفی بزرگترین مشکلی که به ذهنش میرسد، آلودگی صوتی پادگان است. او ساکن و کاسب محله نامجو است. میگوید: صبحها از ساعت ۶ تا ۸ بلندگوهای پادگان در حال پخش صداست و این سروصدا ما را اذیت میکند. ضمن اینکه اگر این پادگان منتقل شود، برای ما که کاسب هستیم، بهتر است. زیرا مسیری از بولوار امام خمینی (ره) به نامجو باز میشود.
حسینی یکی از اهالی محله است که با وجود گرمای هوا و آفتاب، در صف نانوایی خیابان فیاض بخش منتظر است تا نان تازه را به سفره افطار اهل خانه برساند. در این ساعتهای پایانی نزدیک به افطار، کم رمق است و میگوید: اگر این خیابان عریض شود، مشکلات ترافیکی آن نیز برطرف میشود.
اینجا را ببینید؛ اگر خودرویی کنار خیابان توقف کند، مسیر همه خودروهای پشت سرش را میبندد. اگر از اینجا به سمت کوهسنگی مسیری باز شود، برای مردم محل خوب است.
یکی دیگر از کسبه محل کمی جلوتر از دیوارهای ارتش در خیابان فیاض بخش مغازه سبزی فروشی دارد. سفیدی موهایش نشان از سن وسالش دارد. مغازه اش آفتاب گیر نیست و در خنکی سایه باقالی پاک میکند. او میگوید: تاکنون خیلی گفته ایم که این پادگان را به جای دیگری منتقل کنند، اما به حرفمان گوش نمیکنند. حالا که میگویید انتقال پادگان تصویب شده است، امیدوارم پس از سالها این انتقال انجام شود.
مهدی، یکی از اهالی جوان محله، درباره مشکل تداوم حضور پادگان لشکر در این محدوده میگوید: درختان بزرگ و سرسبز پادگان تا حدودی سبب پاکی و ارتقای کیفیت هوای این محدوده است، اما مردم نمیتوانند نفع بیشتری از این فضای سبز ببرند. تا زمانی که این دیوارها برداشته نشود و مردم نتوانند از آن استفاده کنند، بودن این فضای سبز فایده چندانی برای مردم شهر ندارد.
او تصاویر ماهوارهای پادگان را روی گوشی همراهش نشان میدهد و میگوید: سالها پیش که این پادگان دایر شده، جمعیت مشهد زیاد نبوده، اما حالا جمعیت زیاد شده است و مردم به فضاهای عمومی بیش ازپیش نیاز دارند. مجموعه پادگان فضاهای بسیار مفیدی مانند استخر و زمین چمن فوتبال دارد که اگر مالکیت عمومی پیدا کنند و به روی شهروندان باز شوند، بی شک میتوانند میزبان بخشی از اوقات فراغت آنان باشند.
تأکید او برای بهره برداری عمومی از فضای پادگان به دلیل این است که «شهرداری باید برای ساخت چنین بوستانها و فضاهای ورزشی میلیاردها تومان هزینه کند، درحالی که میتوان با تغییرات جزئی، امکان بهره برداری از فضای کنونی را برای همه مردم فراهم کرد.»
هرچه از ساختمان پادگان فاصله بگیریم و به چهارراه لشکر نزدیک شویم، هم تعداد مغازهها بیشتر میشود و هم تنوع پیدا میکنند. صاحبان مشاغل از بن بست بودن و یک طرفه بودن مسیرهای این محدوده میگویند و راه حلشان برداشتن دیوارهای پادگان است تابتوانند دسترسی بیشتری به محلات همسایه شان داشته باشند.
یکی از کسبه محله که در حال خالی کردن خریدهای تازه مغازه اش است، خیلی کوتاه میگوید: به اینجا میگویم بن بست اختصاصی. چون خیلی از مشهدیها اصلا گذرشان به این خیابانها نیفتاده که بدانند اینجا چطور است.
به عقیده او اگر مسیرهای داخل پادگان باز شود، کسب وکار مغازه دارهای این محدوده هم رونق بیشتری پیدا میکند. میگوید دیوارها را بردارید تا راه مردم باز شود.
یکی دیگر از اهالی که خودش را تقوی معرفی میکند و آماده رفتن به محل کارش است، میگوید: مشکل مهم ما پارک خودروهای کارکنان و مراجعان پادگان در کوچههای اطراف است. زمین بزرگی برای پارکینگ جلو پادگان وجود دارد، اما نیروهای سازمانی پادگان بیشتر خودروهایشان را در کوچهها و جلو خانهها پارک میکنند. گاهی هم دزدگیر خودرویی فعال میشود و از آنجا که صاحب خودرو صدایش را نمیشنود، مردم به مدت نامعلومی آسایش ندارند.
خانم جوانی هم به نمونه تهرانی چنین جابه جایی اشاره میکند و میگوید: اگر جابه جایی پادگان مشهد شبیه به پادگان چیتگر تهران باشد که درنهایت بوستان چیتگر را برای مردم به جای گذاشت، عالی است. ترس اهالی از این است که پادگان برود و برج تجاری و مسکونی به جایش بیاید. آن وقت اوضاع از این که هست، بدتر خواهد شد.