نور‌ها فراتر از یک ابزار بصری در شهرها قلندر شریف خبر داد: کلنگ‌زنی و بهره‌برداری از ۴۷ پروژه عمرانی طی هفته آینده در مشهد اجرای پروژه از داده تا تصمیم در رصدخانه شهری مشهد شهردار مشهد مقدس از افزایش رضایتمندی زائران دهه آخر صفر از خدمات مدیریت شهری خبر داد «دکترین پیرامونی»، رویکردی پیشگیرانه در مدیریت اراضی حریم شهر هشدار هواشناسی خراسان رضوی | وزش باد شدید و خیزش گردوخاک تا اوایل هفته آینده (۶ شهریورماه ۱۴۰۴) تسریع پروژه آزادراه حرم تا حرم به صورت مشارکتی نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: برای نام‌گذاری دهه مقاومت در دی‌ماه، از روز شهادت سردار سلیمانی تا روز غزه، تلاش می‌کنیم شهردار مشهد مقدس: حمایت از جبهه مقاومت روزبه‌روز ویژه‌تر می‌شود | برگزاری نشست شهرداران و حامیان غزه در مشهد در دی‌ماه ۱۴۰۴ + فیلم اجرای پروژه‌های زودبازده در محله کارگران مشهد | مشکلات شهری رفع شده‌ای که از سوی شهروندان مطرح شده است + فیلم جابجایی بیش از ۲ میلیون نفر توسط مترو مشهد در چهار روز پایانی ماه صفر بازارها، هنوز هم گرم و جاندار بر گرداگرد حرم مطهر امام رضا (ع) حلقه زده‌اند | آن تکثر پر آب‌‎ورنگ شلوغ مقاومت «داراب‌میرزا جهانسوزی» در مقابل ارتش سرخ بلشویک | او ارتش یک‌نفره بود فراخوان مشارکت در سومین جشنواره ملی «خانواده ورزش» در مشهد گلایه شهروندان از متروکه شدن کتابخانه بهمن که روزگاری قلب فرهنگی محله الهیه مشهد بود میزبانی همه هتل‌های خراسان رضوی از زائران دهه آخر ماه صفر ۱۴۰۰ میلیارد تومان اوراق مشارکت برای ساخت تصفیه خانه در مشهد تعهد شورای‌ ششم برای کاهش فاصله‌های اجتماعی در مشهد و گسترش فرهنگ همیاری رئیس و نایب‌رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای اسلامی شهر مشهد انتخاب شدند
سرخط خبرها

درختان توت ۹۱ ساله‌های محله آبکوه مشهد

  • کد خبر: ۱۰۶۱۹۲
  • ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۳
  • ۱
درختان توت ۹۱ ساله‌های محله آبکوه مشهد
روایتی از درخت‌های کهن‌سال توت در محله آبکوه مشهد که هنوز چترشان سبز است.

شادی شاملو* | شهرآرانیوز؛ یک زمانی اسم محله ما «گوهرشاد» بوده است؛ آن زمانی که می‌خواستند «دشت سرده» را بیل بزنند، کوچه‌بندی کنند و قسمتی از شهر مشهد بشود. جمعیت هر روز زیادتر می‌شده و شهر نیاز به گسترش داشته است.

احتمالا همان دوران توی نقشه‌ای که مهندسان روی میز پهن کرده بودند و می‌خواستند طرح شهر را بکشند، دیده‌اند دردسترس‌ترین منطقه برای گسترش شهر، همین زمین‌های وقفی گوهرشاد خاتون است و در ادامه قلعه آبکوه، سعدآباد، سناباد و....

دشت سرده یک قنات بزرگ داشته که آبش تمام مسیر باغ‌ها را سیراب می‌کرده و مشکل تأمین آب هم پیش نمی‌آمده است. البته باید بگویم که شنیده‌ام قبل از بیل‌زدن و به‌هم‌ریختن خاک‌ها، فصل بهار بوده است و نگاه مهندسان وقتی به درخت‌های غرق توت افتاده و یحتمل چند‌تایی‌شان مثل قند توی دهانشان آب شده، تصمیم می‌گیرند تا‌حد ممکن درخت‌ها را حفظ کنند و همین می‌شود که تعدادی از این‌ها می‌مانند.

یادگار آن‌ها حالا سه درخت پیر کهن‌سال است که خانه من سال‌هاست زیر سایه یکی‌شان نشسته است. تازگی هم گردنبندی چوبی به دور گردنش انداخته و مثل شناسنامه رویش تاریخ تولد نوشته‌اند؛ «در سال‌۱۳۱۰ کاشته شده است.» غیر از او، چند درخت دیگر هم نزدیک پمپ بنزین آبکوه و استادیوم تختی هست که همه هم‌سن‌و‌سال هم هستند؛ یادگار همان دشت بزرگ.

۹۱ ساله‌های دشت سرده

غیر از آن‌ها، چند تا درخت کهن‌سال و خمیده دیگر هم هست، در بولواری که حالا «مجد» نامیده می‌شود و در گذشته، باغ‌های صیفی‌جات و میوه شهر بوده است. ادامه که بدهیم، می‌رسیم به خیابانی که زمانی قلعه‌آبکوه بوده و امروز «بولوار دستغیب» صدایش می‌کنند.

میان این درخت‌های بزرگ و گسترده، می‌توانی چندتا توت قرمز جوان‌تر هم ببینی که یکی‌شان توی مسیری بود که من سال‌ها پیش هر روز از جلویش رد می‌شدم تا به مدرسه‌ام در کوچه دانشسرا برسم. کوچه دانشسرا از گذشته تا به حالا مأمن چند درخت توت بزرگ هم بوده که؛ ساعت تعطیلی مدرسه ها، به تعداد میوه‌های درخت توت، پسر‌بچه از شاخه‌هایش آویزان می‌شدند.

البته اردیبهشت‌ها، صبح زود، همسایه‌های سازمان اوقاف یا مردم دیگر محلات را هم می‌شود دید که چادری پهن کرده و سرگرم تکاندن شاخه‌های سنگین از توت پرآب و شیرین هستند. وقتی هم کارشان تمام می‌شود، چادرشان را در یک لگن بزرگ پلاستیکی می‌تکانند و بعضی اوقات همان‌جا ترازو می‌گذارند، توت را سطل‌سطل می‌کنند و می‌فروشند.

هر ساله نیمه‌های همین ماه، از میدان سعدآباد تاریخی تا میدان راهنمایی باید مواظب باشی یکی از همان توت‌های پرآب که تا به زمین می‌رسند، تبدیل به شربت توت می‌شوند، روی سرت فرود نیاید یا جلو پایت منفجر نشود. اما اگر خوش‌شانس باشی می‌توانی چندتایی را که سالم مانده است، برداری و فوتشان کنی، بگذاری در دهنت تا آب شود و بفهمی میوه‌های دیگر هیچ چیزی نیستند.

۹۱ ساله‌های دشت سرده

بهار که می‌شود، درخت سر کوچه خانه من، سبز می‌شود و سفید، عطر درخت اقاقیای کنارش با عطر شیرین توتش درهم می‌پیچد و دعوتت می‌کند به مهمانی‌اش. من گاهی که کنارش می‌ایستم تا رفت‌و‌آمد خیابان کمتر شود، دستی به پوست پر از چین‌و‌چروکش می‌کشم و بوسه‌ای برایش می‌فرستم، برای او که هم‌سن‌و‌سال پدرم است که چندسالی پیش فوت کرده و حتما وقتی زمینی در این کوچه خریده بوده، از بودن این درخت و میوه‌هایش، دلش غنج رفته و لای برگی، چند تا توت برای مادرِ‌باردارم برده است.

سال‌های بعدش هم ما را می‌برد تا دهانمان از توت‌های خیابان دانشسرا شیرین شود. حالا خودم این روز‌ها برای مادر که هنوز عاشق توت است، سطلی از توت‌های محله، از کنار در بزرگ آهنی اداره اوقاف می‌خرم، به یاد گذشته‌ای که در خاطراتش محو شده است؛ خاطره‌هایی که ما را به درخت‌های توت و درخت‌های توت را به هویت مشهد گره می‌زند.

*نویسنده و فعال در حوزه تاریخ وهویت مشهد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
علی فتحی آبکوه
Germany
۰۱:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۴
0
0
یاد اون روزها بخیر بچه که بودیم سال 61 تا 64 در مدرسه شهید صداقت واقع در میدان راهنمایی درس می خواندم هر روز عمو ارده شیره ای میومد و داد میزد تا ارده و شیره هاش رو بفروشه چه طعمی داشت، مردم چقدر با هم خوب بودن، در همه خانه ها به روی هم باز بود مردم شبها برای شب نشینی به خانه های هم میرفتن، همه پشت همدیگر رو داشتن یادش بخیر توی باغ ملک آباد کشاورزی میکردن چه صفایی داشت اون روزها از مدرسه که میومدیم تا اخرای شب تو کوچه ها بازی میکردیم الان دیگه قدیمی‌ها همه فوت کرده اند وبیشتر آبکوه ها فروخته اند و رفته اند کاش اون روزها هیچ وقت تموم نمیشد
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->