خبر کوتاه؛ اما تلخ بود، نادر طالبزاده عزیز هم از جمع ما رفت؛ مردی از تبار آوینیهای ناب و اصیل؛ مردی از جنس فرهنگ و هنر و رسانه، البته با پسوند «انقلاب اسلامی»؛ و چقدر که به این پسوند، باورمند بود و آگاهانه به آن عشق میورزید.
این روزها و در روزگار کرونایی، «رفتن»ها دیگر چندان موجب شگفتی نمیشود، اما حاجنادر اگر هنوز هم میماند، کارهای ناکرده فراوان داشت، او کارها و پروژههای بزرگی را در حوزه هنر و رسانه انقلاب اسلامی به ثمر رسانده بود، اما از آنجا که مرد گود و میدان و عمل بود، نمیتوانی تصور کنی که نادر طالبزاده باشد و پروژهای فرهنگی را آغاز نکند، به بچههای رسانهای مشورت ندهد، ایده خلاقانهای را رو نکند و باری را از دوش بچههای فرهنگ و رسانه و هنر انقلاب اسلامی برندارد.
نادر طالب زاده هوشمندی رسانهایاش را در همان روزهای اول انقلاب اسلامی نشان میدهد؛ آنجا که خبرنگاران خارجی نشستی خبری را با حضرت امام (ره) برگزار میکنند و با هوشیاری و فهم درستش از نقش رسانه در غرب و نیز آگاهیای که از جایگاه «فتوای جهاد» در فقه اسلامی دارد، پرسشی را به یکی از خبرنگاران غربی میدهد تا او از امام(ره) بپرسد.
اگر آمریکا بخواهد در ایران کودتا کند، آیا ممکن است شما از ابزار و امکان «فتوا» استفاده کنید و مردم را به قیام همگانی فرابخوانید؟
همین پرسش و اینکه بدون هیچ هماهنگیای بخواهی افکار عمومی غرب را در هنگامه روزهای سخت و پرتنش اول انقلاب اسلامی با مفهوم و واژهای به نام «فتوای جهاد» آشنا کنی و پیام بازدارندهای را به واشنگتن و کاخ سفید برسانی، مبنی بر اینکه «اگر در کشور ما دخالت کنید، با واکنشی پیش بینینشدنی روبهرو میشوید»، نهایت فهم راهبردی نادر طالبزاده در آن روزهای پرآشوب است.
باری، نادر طالبزاده حق زیادی به گردن رسانه و هنر انقلاب دارد، تا آنجا که بیهیچ اغراق و گزاف گویی، میتوان او را پدر معنوی رسانه و هنر انقلاب اسلامی نامید. انشاءا... روحش شاد و آرام و در پرتو انوار آمرزش الهی باشد و راه و دغدغهها و آرمانهایش هرگز بر زمین نماند.
* تیتر برگرفته از سرودهای بلند از علی معلم دامغانی، در رثای سیدمرتضی آوینی است.