حمیدرضا معصومیان | شهرآرانیوز؛ همه این اواخر او را با زیرزمین خانهاش میشناختند، جایی که از درودیوارش جامها، مدالها و لوحهای رنگارنگ میبارید؛ دهها و صدها نشانه افتخاری که قاسم خالدی در بیش از نیمقرن فعالیتش در وزنهبرداری و کشتی بهدست آورده بود.
از سال ۱۳۲۲ که ورزش را در باشگاه مهران خیابان بهارستان آغاز کرد تا دورانی که در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم عنوان قویترین مرد سال را گرفت و بعدها که به ایران آمد و در مسابقات متعدد داخلی و خارجی درخشید، همه آنجا جمع شده بودند.
آنها دلخوشی مردی بودند که روزهای واپسین عمرش با نگاهکردن به آنها و مرور خاطراتش گذشت. نمادهایی از کارنامهای بهشدت پرافتخار و احتمالا تکرارنشدنی از مردی که دیروز در نودوششسالگی چشم از جهان فروبست. داستان زندگی این مرد خاص از سال ۱۳۰۵ در محله سنگلچ تهران آغاز شد، اما او بخش زیادی از عمرش را در مشهد گذراند و جالب اینکه این مهم بهخاطر وزنهبرداری نبود.
مردی که دیروز آسمانی شد و امروز قرار است در آرامگاه خواجهربیع به خاک سپرده شود، غیر از خدمات ارزندهاش در وزنهبرداری استان که ازجمله آن میتوان به هدایت این هیئت در نزدیک به دو دهه اشاره کرد، مهندس آبیاری بود. کسی که سالها رئیس اداره آب مشهد بود و خدماتش در این عرصه اگر نگوییم بیشتر از کارهایش در وزنهبرداری بود، بهجرئت باید گفت کمتر هم نبود. آنچه در ادامه میخوانید، مختصری درباره این مرد بزرگ است بهمناسبت واقعه درگذشتش که بیشک فقدانی بزرگ برای جامعه ورزش ایران و خراسان است. خراسانی که در یکسال گذشته سه مرد بزرگش را از دست داده است؛ علی باغبانباشی، محمدرضا صابری و اینک قاسم خالدی.
سرنوشت انگار برای قاسم خالدی از اول مشهدیشدن را نوشته بود که سال ۱۳۲۲ وقتی که جوانی تنومند و ورزیده بود، جذب باشگاه یک مشهدی در تهران شد. باشگاهی که مرحوم مهران در خیابان بهارستان تأسیس کرد، یکی از اولین باشگاههای مدرن در زمان خودش بود که این برای جوانان مستعدی مثل قاسم خالدی عالی بود. مانند بیشتر جوانهای آن روزگار، خالدی جوان در ابتدا جذب کشتی شد و شاگرد بزرگی مانند حبیبا... بلور شد، اما بهسرعت راه خودش را پیدا کرد و همدوره و همباشگاهی بزرگانی مثل محمود نامجو و جعفر سلماسی در تیم باشگاه وزنهبرداری مهران شد.
اینجا بود که پلههای ترقی خالدی عیان شد و خیلی زود مقامها و مدالها از راه رسیدند. تا سال ۱۳۳۰ او یکنفس هرجا رفت، مدال گرفت و مقام آورد تا اینکه در این سال برای ادامه تحصیل به آلمان رفت؛ کشوری که بهتازگی از بند جنگ جهانی دوم و اسارت هیتلر رها شده بود. خالدی بخش غربی آلمان را انتخاب کرد و اینجا بود که برگ جذابی در زندگی او رقم خورد.
آنهایی که زیرزمین خاص منزل قشنگ مرحوم خالدی را دیدهاند، حتما چشمشان به بریدهروزنامههای ایرانی و آلمانی که به قهرمانی خالدی در مسابقات وزنهبرداری آلمان پرداختهاند، افتاده است. روزنامههایی که حکایت از سالهایی داشت که خالدی آنقدر در آلمان خوب بود که حتی برای تیمملی آن کشور هم وزنه زد. آن سالها محدودیتهای حالا برای حضور در تیمهای ملی وجود نداشت و او توانست به گفته خودش در بیش از دویست مسابقه رسمی با پیراهن این کشور به میدان برود تا رکوردی خاص از خودش برجا بگذارد.
قاسم خالدی آنگونه که گفتیم، مشهدی نبود، اما از دهه پنجاه به مشهد آمد و در این شهر ماند. او ضمن راهانداختن هیئت وزنهبرداری و پروبالدادن به این رشته کهن در مشهد، بهعنوان رئیس میرآبی که بعدها اداره آب شد هم منشأ خدماتی بیبدیل بود. مرحوم خالدی درباره آن دوران گفته است: «زمان مسئولیت من دو منبع برای ذخیره و آبرسانی در فصل کمبود آب در کوهسنگی و قاسمآباد ساخته شد.
علاوه بر این، ساخت تصفیهخانه در آبوبرق، قلعهخیابان، رضاشهر و کوی طلاب و همینطور لولهکشی اساسی شش محله شهر هم از دیگر کارهای انجامشده در آن دوره است. خوشبختانه این تلاشها موردتوجه مردم و مسئولان واقع شد و برای همین هم در سال ۱۳۵۴ لقب فرزند آب از طرف هیئتمدیره سازمان آب به من داده شد.»
کار ویژه دیگر خالدی در این سالها کشف منابع آب در جایی از اطراف مشهد بود که حالا شده است منطقه قاسمآباد. اسمی که خالدی میگفت اتفاقی از روی اسم خودش انتخاب شده است و اینطور روایتش میکرد: «سیدجلال تهرانی، استاندار وقت، را با خودرو خودش بردم برای بازدید. چندتا از مهندسهایی که زیرنظر من کار میکردند، موتورهای چاه را روشن کردند و آب فواره زد. استاندار که خیلی خوشش آمده بود، رو کرد به دوتا کدخدایی که گوشهای ایستاده بودند و اسم روستاهای اطراف را پرسید. آنها هم اسمهایی گفتند که الان خاطرم نیست. به من گفت اسمت چیست؟ گفتم قاسم. بعد رو کرد به جمعیت و گفت اسم اینجا را بگذارید قاسمآباد. الان محل همان چاهها خیابان شریعتی ۷۳ شده است.»