در مناطق مرکزی و شمالی و جنوبی خراسان، دوتار، ساز رایجی است، اما گاهی دربین این دوتارنوازان، خانوادههایی یافت میشوند که بهصورت مورثی کار نوازندگی را انجام میدادند. موسیقی مقامی به این صورت، حفظ و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است. چنانچه نوازندهای هم در چنین خانوادهای متولد شده و از استعداد هم برخوردار باشد، قطعا به یک پدیده تبدیل خواهد شد. قطعا استاد ذوالفقار از همان دسته است و، چون استعداد ذاتی این هنرمند، بالقوه بسیار سرشار بوده، تاثیری بر موسیقی محلی گذاشته است و تا سالها ماندگار خواهد بود.
ما اگر نمودار پیشرفت و تکنیک ساز دوتار جنوب خراسان را بخواهیم ترسیم کنیم، قطعا استاد فقید ازجمله افرادی است که باعث تغییر و تحول در آن نمودار شده است. این تحول مثبت در موسیقی مقامی خراسان، جدای از آن تحولاتی است که استاد عسکریان در پردههای دوتار ایجاد کرده است. این استاد ازآنجاییکه تکنیک بسیار خوب و احساس پختهای در کارش داشت، چند پرده به دوتار افزوده بود و بهزیبایی از آنها استفاده میکرد. این میشود که ذوالفقار عسکریان از نوازندگان نادر خراسان
میشود.
از دیگر مشخصات او در نوازندگی منحصربهفردش این است که او، چون دائم سفر میرفت -حتی از دوران کودکی به این سفرها میرفته است- شاخصههای موسیقی مقامیِ شهرهایی را که به آنجا سفر کرده بود، در کار خودش نگهمیداشت و اجرا میکرد؛ برای همین گاهی از دوتارش، لحن کرمانجها شنیده میشود. گاهی لحن ترکها وجود دارد و گاهی لحن جنوب خراسان را بروز میدهد. جالب اینجاست که همه اینها سر جای خودش و به قاعده اجرا میشود.
بدیهی است وقتی موسیقیشناسانی، چون دکتر محمدتقی مسعودیه و استیون بلوم، پژوهشگر آمریکایی موسیقی اقوام، درپی اسناد و مدارکی برای شناخت موسیقی مقامی خراسان هستند، به مقامهایی که استاد ذوالفقار نواخته است، اتکا میکنند. این نشاندهنده اعتبار و استناد او در مقامهای سازی و آوازی
خراسان است.
هریک از این استادان مانند یک گنجینه ارزشمند هستند که در محفوظاتشان، مقامهایی است که با فقدانشان، بخشی از آن هم از بین میرود و نیاز است که مسئولان فکری برای حفظ این میراث ارزشمند بکنند؛ چراکه بعید است کسی بتواند جای آنها را برای ما پر بکند یا روایت درستی از آن مقام منتقل کند.
آنچه بهتجربه ثابت شده است، این است که تحصیلات آکادمیک میتواند نگرش یک هنرمند را تغییر بدهد. تحصیلات آکادمیک به هیچ عنوان هنرمند نمیسازد و کسی نمیتواند بگوید با تحصیلات اینچنینی هنرمند شده است. یک هنرمند از ابتدا باید هنرمند باشد و از ابتدا باید آن جوهره هنری را در خود داشته باشد. تنها کاری که تحصیلات آکادمیک میکند، این است که نگرش هنرمند را تغییر میدهد و شاید باعث گسترش فعالیت او شود. تحصیلات چهبسا به هنرمند آسیب هم بزند و اگر شناخت و آگاهی وجود نداشته باشد، هنرمند را به یک نوع گمگشتگی برساند. هنرمند واقعی به این چیزها دل، خوش نمیکند. درباره استاد ذوالفقار عسکریان میتوانم بگویم که او از آسیب تحصیلات آکادمیک درامان بود. آنچه باعث شد این استاد به این جایگاه و عظمت در موسیقی مقامی برسد، میراثی است که از گذشته آموخته و آن را درکنار احساس و ذوق درونی خود قرار
داده است.
به خوانندگان شهرآرا توصیه میکنم مجموعه آثار استاد عسکریان را که انجمن موسیقی ایران منتشر کرده است و همچنین آلبوم موسیقی تربتجام به خوانندگی مرحوم نورمحمد درپور را گوش کنند تا تاثیر زیباشناسی بر موسیقی و نوازندگی او را بهتر درک کنند.