شیما سیدی | شهرآرانیوز؛ آخرین خبری که از اژدرکوه به گوش میرسد مثبت است، اما بررسیهای شهرآرا نشان میدهد هنوز برای ابراز خوشحالی درباره آینده این کوه اسطوره ای، زود است.
اخبار مثبت و منفی در ظرف زمان دائم در هم میپیچند و در این موضوع خاص که ما هر روز با حجم زیادی از برداشت مواجه ایم، آینده را نگران کننده میکند. اگر دیر بجنبیم، دیگر چیزی از کوه برای ثبت شدن باقی نخواهد ماند.
آخرین خبر را مسئول اداره ثبت میراث فرهنگی خراسان رضوی، درحالی که برای پیگیری پرونده ثبت اژدرکوه در فهرست میراث طبیعی کشور به تهران رفته است، بیان میکند. محمود طغرایی میگوید: پرونده ثبت ملی اژدرکوه در خراسان رضوی تهیه و تأیید شده و اکنون در انتظار بررسی و ثبت در تهران است.
طغرایی ادامه میدهد: مسئولان اداره ثبت میراث طبیعی کشور جلسهای در سال ۱۴۰۱ برگزار نکرده اند. آنها قول داده اند اولین پروندهای که در اولین جلسه میراث طبیعی کشور در سال جاری بررسی میشود، پرونده اژدرکوه باشد. با این حال او درباره زمان برگزاری جلسه میراث طبیعی کشور قولی نمیدهد.
اخبار منفی، اما از ساکنان پای کوه به گوش میرسد. آنها که هر روز صدای انفجارها را میشنوند و انبوه سنگهایی را که بار کامیون از میان روستای فارمد به سمت شهر میروند، میبینند و جز افسوس، کاری از دستشان برنمی آید.
محسن هادیان فر، رئیس شورای اسلامی روستای فارمد، میگوید: جلسهای با حضور دوستداران میراث فرهنگی و محیط زیست با نمایندگان سازمانهای صمت، محیط زیست، منابع طبیعی، میراث فرهنگی و گردشگری در تاریخ ۳۰ آبان، در دفتر حجت الاسلام پژمانفر، نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی، برگزار شد.
در آن جلسه، حجت الاسلام پژمانفر مهلتی دوماهه برای ثبت نام اژدرکوه در فهرست میراث ملی معین کرد تا بعد با تکیه بر قانون بتوان جلو کار معدن کاران را گرفت. اکنون شش ماه از آن تاریخ میگذرد، اما هنوز خبری از ثبت ملی نیست و انفجارها و برداشتها ادامه دارد.
او سپس با اشاره به خبری غیررسمی میگوید: چند وقتی است که شایعهای در روستا پیچیده مبنی بر اینکه قرار است یک قسمت دیگر از کوه را به شخص دیگری واگذار کنند. هرچند منبع این خبر معتبر نیست، اگر اتفاق بیفتد، دیگر چیزی از اژدرکوه برای ثبت ملی باقی نخواهد ماند.
ثبت اژدرکوه در فهرست میراث طبیعی کشور پایان راه نیست؛ اگر این اتفاق رخ دهد، تازه تلاش برای نجات اژدرکوه آغاز میشود. محمد توکلی، معاون امور معادن اداره صمت، درباره روند قانونی جلوگیری از فعالیت معدن کاران در اژدرکوه میگوید: سازمان صمت به صورت قانونی برای معدن کاران مجوز صادر کرده است و در آن زمان، محیط زیست و اداره میراث فرهنگی اعتراضی به صدور این مجوز نداشتند.
حال اگر اداره میراث بخواهد اژدرکوه را در فهرست میراث ملی ثبت و آن را حفظ کند، باید درخواست ابطال پرونده برداشت از معدن را بدهد و در دادگاه علیه معدن کاران شکایت کند. بعد از آن، کارشناس دادگستری میزان خسارت ناشی از ابطال پرونده را بررسی میکند و اداره میراث فرهنگی باید این خسارت را به معدن کاران بپردازد و پس از آن است که دادگاه به طور رسمی، پروانه بهره برداری از معدن آهک اژدرکوه را باطل میکند.
آنچه مشخص است، پیمودن این روند به این زودیها میسر نخواهد بود. ازسویی، با توجه به رقم بودجه سالانه میراث فرهنگی و سابقهای که پیشتر در بررسی دعواهای بین میراث فرهنگی و سازمان صنعت و معدن شاهد بودیم، به نتیجه رساندن این پرونده بسیار سخت است؛ موضوعی که بر نگرانی دوستداران میراث فرهنگی میافزاید.
بر اساس شنیدهها از معاون معادن سازمان صمت، فقط ۲۰ نفر در این معدن مشغول به کارند و رقم صدور پروانه اولیه برداشت نیز آن چنان زیاد نیست که نتوان از عهده آن برآمد؛ با این حال باید دید در صورت ثبت نام اژدرکوه در فهرست میراث ملی، اراده برای جلوگیری از فعالیت معدن کاران چقدر است.
یکی از پیشنهادهای حجت الاسلام پژمانفر در جلسه ۳۰ آبان، دادن مکان معوض برای بهره برداری آهک به معدن کاران بود. اما توکلی در پاسخ به این درخواست میگوید: معدن آهک دیگری در نزدیکی مشهد وجود ندارد و سایر معادن آهک مشهد دور و برداشت آن ها، نیازمند هزینه گزاف برای حمل و نقل است.
این گفته درحالی مطرح میشود که به گفته بسیاری از کارشناسان معدن، ماده معدنی آهک، یکی از فراوانترین مواد معدنی ایران است و میتوان در هر صدکیلومتر یک معدن آهک ایجاد کرد.
توکلی، اما میگوید: بله، آهک زیاد است، اما در بوشهر، قوچان و کوههای هزارمسجد، نه در مشهد. اگر مشهدیها خانه خوب میخواهند و امکانات رفاهی، باید معدن هم بخواهند!
البته کل داستان فقط فروختن تاریخ و هویت به بهای آهک و یک خانه نوساخته نیست؛ اگر اهم و مهم کنیم، سنگینی کفه ترازو به نفع توقف کار معدن کاران به روشنی پیداست. میراث فرهنگی، محیط زیست، دامداری و کشاورزی را فدا میکنیم و جان کوه نوردان را به خطر میاندازیم تا حداکثر برای ۲۰ نفر اشتغال زایی کنیم و ماده معدنی آهکی را برداشت کنیم که یکی از فراوانترین مواد معدنی ایران است.
اما از شانس مشهد، این معدن دقیقا روی کوهی افتاده که یک میراث ملی است و تنها ظاهرش میتواند آوردهای صدبرابر بیشتر از آهک برای کشور داشته باشد.
با این حال معاون معادن اداره صمت میگوید: کو کوه تاریخی؟ کو مستندات؟ باید میراث فرهنگی تأیید کند، اما آنها میگویند این کوه هیچ چیز تاریخی ندارد! آنجا در نهایت یک افسانه دارد. به خاطر یک افسانه، ما نمیتوانیم جلو برداشت قانونی یک معدن را بگیریم!