حسن احمدی فر | شهرآرانیوز - شعر محلی دو قید اساسی دارد: نخست «شعربودن» و سپس «محلی بودن». ازاین رهگذر، بسیاری از شعرهایی که بهعنوان شعر محلی در گوشه وکنار شنیده میشوند از این دایره بیرون میافتند، چراکه عمدتا نظمهای سستی هستند که صرفا به گویش شهری یا شهرستانی خلق شدهاند، آن هم دست وپاشکسته. اما شعرهای محلی محمد قهرمان هم شعر هستند- با همه سختگیریهایی که شعردانها و شعرخوانها در این مهم دارند- و هم البته مبتنی بر فرهنگی منطقهای؛ گویی شاعری که آنها را سروده همه عمرش را در همان جغرافیا زیسته و واژهای بیرون از دایره لغات آن مردم نمیدانسته است. نیز جهان بینی و جهاندانی این شاعر محدود و منطبق بر همان دانستهها و باورهایی است که از دنیا و مافیها، در آن جغرافیا، درک و دریافت میشود. در شعرهای محلی محمد قهرمان، با شاعری فحل روبهرو هستیم که روستایی مادرزاد است. او گستره جهان را از همین پنجره کوچک تماشا میکند.
برعکس بسیاری از نظمهای سست و مشمئزکننده که به اسم شعر محلی خوانده میشوند، در شعر محمد قهرمان فرهنگ بومی بستری برای خلق خنده نیست. چرا باشد؟! محمد قهرمان شاعر دردمندی است که میخواهد گلایههایش از روزگار را به زبان مادریاش زمزمه کند؛ و همین نگاه شعرهای محلی او را در جایگاهی بیبدیل در ادب فارسی مینشاند. واقعیت آنکه حتی در شعرهای محلی بزرگانی، چون ملک الشعرای بهار هم باز رگههایی از طنز و مطایبه دیده میشود؛ گویی تا پیش از محمد قهرمان هیچ شاعری، هرچه هم قدر، نمیتوانسته شعر محلی را جز بستری برای فعالیتهایی در حاشیه ادبیات ببیند. اما محمد قهرمان با شعرهای محلیاش نشان داده که میشود شاعرانهترین و عاشقانهترین مفاهیم را در شعر محلی به نمایش گذاشت. از این منظر، بیشک، محمد قهرمان جزو نخستین شاعران زبان فارسی است که به معنای دقیق کلمه شعر محلی سروده است. با همه اینها، واقعیت آن است که جامعه مخاطبان شعر محلی محدود به گویشوران یک ناحیه فرهنگی است؛ این حقیقتی آزارنده و البته انکارناپذیر است. اما باز در این میان محمد قهرمان این شانس را داشته که در یک جغرافیای وسیع فرهنگی زیست کند؛ و اگرچه گویشی که بر شعرهای محلی او حاکم است گویش تکهای از تربت حیدریه است، جهانبینی محیط بر آن شعرها میراثی برگرفته از فرهنگ غنی خراسان است؛ از اینرو ظرافتهای شعر محلی محمد قهرمان برای همه گستره خراسان قابل درک و دریافت است؛ مثلا در شعر سهل و ممتنع او مصرعهای فراوانی هست که عینا به عنوان ضرب المثل در خراسان رواج دارد. علاوه بر اینها، شعر محلی محمد قهرمان گواهی بر غنا و اصالت زبان در این گوشه از قلمرو زبان فارسی هم هست: کلمات فراوانی را میشود در شعر محلی او یافت که در بیرون از گستره خراسان از سکه افتادهاند و جز در متون ادبی نمیتوان از آنها سراغی گرفت. میراث ابوالقاسم فردوسی و ابوالفضل بیهقی که بیش وکم در دیگرنواحی مملکت فارسیزبانها دچار تحول و تطور شده هنوز در همه گستره خراسان، از درههای بدخشان گرفته تا سرخس و تایباد، رواج بهتر و بیشتری دارد؛ و شعر محلی محمد قهرمان آینه تماشای همین ادعاست.