عروجی | شهرآرانیوز؛ همه آنهایی که خودجوش و داوطلبانه به آبادان رفته اند تا به امدادگران کمک کنند، دست کم تا دو ماه دیگر هم باید آنجا باشند. درواقع از روزی که این اتفاق افتاد تا همین الان، خیلیها از دور و نزدیک به آبادان رفته اند تا هروقت و هرجا نیازی وجود داشته باشد، در کنار مردم داغدیده آبادان حاضر شوند؛ از کارگرهای پتروشیمی بگیرید تا کشاورز و لوله کش و.... از طرفی، خیلی از مردم آبادان به ویژه خانم ها، روزها و هفته هاست که دورهم جمع شده اند و برای امدادگران وعدههای غذایی ساده به تعداد خیلی زیاد درست میکنند.
تصاویر و ویدئوهایی که از اطراف محل حادثه منتشر شده است، نشان میدهد هرکسی هرکاری از دستش برمی آید، در هوای داغ و سوزان آبادان انجام میدهد، حتی به قدر توزیع شربت خنک جلو مغازه هایشان. حتی در روزهای ابتدایی این فاجعه برخیها در ناایمنترین وضع ممکن با دستان خالی و حتی با قابلمه شروع به آواربرداری کردند.
اما در چندروز گذشته ویدئویی منتشر شد که اوج خون گرمی و محبت آبادانیها را به نمایش گذاشت. اتفاقی که وسط این همه خبر بد ظاهر شد و لبخندی به لب مردم نشاند و به یکی از ویدئوهای پربازدید فضای مجازی تبدیل شد. ظاهرا گوشی یک سرباز مشهدی که برای کمک در آبادان حضور داشته است، در میان آوار ساختمان متروپل گم وگور میشود، ولی صاحب یکی از خانهها که میزبانش بوده است، گوشی تازهای میخرد و به او هدیه میدهد.
معرفت آبادانیها زبانزد است. صمیمیت آبادانیها لطف کسی را بی پاسخ نمیگذارد، حتی اگر خودشان در بدترین وضع ممکن روزگار بگذرانند. البته خیلی از کمکهای مردم هم رسانهای نمیشود و برخی کاربران فضای مجازی آنها را منتشر میکنند؛ مثلا یکی از کاربران آبادانی نوشت فردی از آن سر آبادان و از منطقهای به نام ذوالفقاری با فلاسک چایش میآید و به امدادگران چای میدهد. البته این وسط نباید از صفهای طولانی اهدای خون در گرمای ۴۵ درجه غافل شد.
یکی دیگر از کاربران هم نوشته بود: «هم بستگی ملی یعنی من آذربایجانی مانند هم وطن آبادانی ام محزونم و درد او را درد خودم میدانم، همان گونه که برای پلاسکوی تهران، زلزله کرمانشاه و آق قلا متأثر و اندوهگین شدم. هر اتفاقی که بیفتد، ما ایرانی هستیم و ایرانی میمانیم.» از این دست واکنشهای دل گرم کننده بعد از متروپل نشان داد که مردم در اتفاقهای تلخی شبیه به این در کنار شکایت هایشان از مسئولان با همه توان به کمک هم میآیند.