به گزارش شهرآرانیوز | سمیرا منشادی؛ وقتی در بولوار شهید هادی ساعی وارد خیابان شهید ساعی ۲ میشوید و کمی جلوتر میروید، غسالخانه و بهشت موسی بن جعفر(ع) روبهرویتان قرار میگیرد. آرامستانی سرسبز که درختان توت قدیمیاش در همان ابتدای ورودی، شاخههایشان را سخاوتمندانه پایین آوردهاند. در کنار درختهای توت قدیمی، حوض آبی قرار گرفته و صدای ریختن آب به قدری دلنشین است که انگار نه انگار به آرامستانی قدیمی آمدهایم.
تصور عموم ما از قبرستان، جایی دلگیر و ناخوشایند است، اما اینجا آرامشبخش است و درختان سرسبز در بالای مزارها سایههای دلنشینی را ایجاد کردهاند. تنها گاهی صدای غرش هواپیمایی که قصد فرود یا صعود دارد این سکوت را در هم میشکند.
منتظریم تا «حسین طویلی» مسئول آرامستان، «حسین جاهبی» غسال، همچنین علیاکبر فرقانی که با این مجموعه همکاری میکند همراهمان شوند تا درباره این مکان قدیمی و تاریخچهاش گفتگو کنیم. تا زمانی که آنها برسند ترغیب میشویم بهدنبال سنگها و تاریخهای قدیمی بگردیم.
عکس شانه روی سنگقبر توجه ما را به خودش جلب میکند، یکی هم تاریخ سنگقبرش برایمان جالب است «ماشاءا... ولد مراد ۱۲۴۳». در این آرامستان هر طرقی برای خود و خانوادهاش چند سرداب را در کنار بزرگشان به خود اختصاص داده و بهنوعی آرامگاههای خانوادگی شکل گرفته است.
چند روایت کوتاه درباره این قبرستان قدیمی
آرامستان بعد از «وبا» به اینجا آمد
طویلی دعوت میکند تا برای گفتگو داخل غسالخانه برویم، اما ترجیح میدهیم با آنها در آرامستان همقدم شویم تا بیشتر با این فضا و افراد مدفون در آن آشنا شویم. مسئول آرامستان که بازنشسته شهرداری است، در باره تاریخ این مکان میگوید: آنطور که قدیمیها میگویند، در گذشته این مکان برای دفن کودکان استفاده میشده است و دیگر اموات در کنار ایوان طرق دفن میشدند تا سالی که وبا میآید (۱۲۸۳ شمسی). بعد از آن طرقیها امواتشان را به این مکان میآورند و به خاک میسپارند.
در بین صحبتهایمان «علیاکبر فرقانی» که بعد از فوت پسرش بهطور افتخاری با این آرامستان همکاری میکند درباره قدمت این مکان میگوید: گاهی زمینی را که هیچ نشانی از سنگ قبر ندارد میکنیم، اما در کمال تعجب به سنگهای لحد یا استخوانهای میت قبلی میرسیم که با احترام کامل آن را داخل کفن و طبق موازین شرعی در گوشهای از قبر میگذاریم سپس میت جدید را دفن میکنیم.
ریشسفیدان طرق نیز میگویند پدر، پدربزرگ، اجداد و رفیقان قدیمیشان در این گورستان به خاک سپرده شدهاند و برای فاتحهخوانی به اینجا میآیند.
این قبرستان که به گفته مسئولان آن در حال حاضر بیش از ۶ هزار مدفون دارد، حدود ۱۵ هکتار مساحت دارد که فقط در ۵ هکتار آن محل دفن مردم این محله و محلات اطرافش بوده است. همه آن را به نام «قبرستان طرق» میشناختند تا اینکه ۲۶ سال قبل سازمان آرامستانها به طرقیها میگوید باید واژه «بهشت» را جایگزین قبرستان کنند.
مردم پس از مشورت با یکدیگر نام «بهشت موسی بن جعفر (ع)» را از بین اسمهای پیشنهادی سازمان آرامستانها انتخاب میکنند.
همانطور که در قبرستان قدم میزنیم، فرقانی میگوید: آنطور که از پدرانمان شنیدهایم در گذشته سنگ قبرها متفاوت با امروز بودند. خیلی قدیم فقط یک خشت خام به عنوان علامت بالای سر میت میگذاشتند. به مرور زمان، دور تا دور قبر را قلوهسنگ یا خشت خام قرار میدادند که آثار این نوع سنگها هنوز در آرامستان به چشم میخورد. عکس شانهای را که روی سنگ قبر کوچکی در میانه قبرستان حک شده است نشانمان میدهد و پی حرفش را اینگونه میگیرد: بعد از اینکه سنگ را روی مزار میت گذاشتند، با قلم فقط اسم او و اینکه فرزند چه کسی است را مینوشتند و با کشیدن شانه و شال، زن و مرد متوفی را مشخص میکردند. اما حالا سنگها بزرگ و نوشتههایش مطابق با روز است.
او ادامه میدهد: یکی دیگر از سنتهای قدیمی محله ما این است که همزمان با غروب آفتاب سر مزار میت تازه دفنشده خود میآیند و تا بعد اذان صبح میمانند که برایش قرآن، نماز و دعا بخوانند. با طلوع خورشید هم به خانه بازمیگردند. در گذشته قبرها خیلی عمیق نبود، برای در امان ماندن میت از جانوران، روی قبر کاهگل دود میکردند. البته هنوز هم روی قبر میت آتش روشن میکنند. از اینها که بگذریم آداب و سنن جالبتری را در میان مردم این محله میبینیم.
فرقانی میگوید: به طور معمول مردم طرق در مناسبتهای مذهبی عَلَمها را برمیدارند و برای برگزاری مراسم به قبرستان میآیند. فرقی نمیکند روز عاشورا یا تاسوعا باشد یا روز شهادت امام رضا (ع) مهم این است که ثوابی از مراسم عزاداریشان برای امواتشان نوشته شود.
در تمام آرامستانها قسمتهایی به مزارهای خانوادگی تعلق دارد. طرقیها هم از این قاعده جدا نیستند. اما آرامگاههای خانوادگی اینجا ویژگی خاص خودش را دارد. در اینجا هر فردی با سلیقه خودش و با استفاده از آهن و فلز، دور تا دور آرامگاه اجدادش سایهبانی درست کرده و همچنین درخت و گیاه کاشته که این درختان مثمر و غیرمثمر فضا را سرسبز و زیبا کرده است. طرقیها حتی اگر از این محله رفته باشند، اما تعلق خاطر عجیبی به زادگاهشان دارند و دلشان میخواهد بعد از فوتشان همینجا دفن شوند.
این موضوعی است که طویلی و فرقانی به آن اشاره میکنند و میگویند: ما افرادی داریم که وصیت کردهاند در کنار پدربزرگ، مادربزرگ، مادر یا پدرشان دفن شوند. برخی با آنکه از این محله رفتهاند طبق وصیتنامهشان برای دفن به اینجا آورده میشوند.
بهدرستی نمیتوان تخمین زد که قدیمیترین مزار به چه کسی تعلق دارد. برخی سنگها نوشتههایشان براثر فرسایش پاک شده است، در برخی دیگر فقط اسم فرد بدون تاریخ فوت دیده میشود و برخی تاریخها سال ۱۳۴۳ یا ۱۳۶۸ را نشان میدهد که روی سنگ هرکاره نوشته شدهاند، اما آنطور که طویلی و فرقانی میگویند استفاده از سنگ هرکاره به عنوان سنگ قبر، آنقدر قدیمی است که این سالها با آن مطابقت ندارد.
فرقانی میگوید: این سنگها سال ۴۰ تا ۴۲ که پدرم را دفن کردیم در بازار موجود نبود. به نظرم باید این تاریخ به هجری قمری باشد. او ادعا میکند: مزار فردی به نام سید باقر با سال فوت ۱۲۷۰ شمسی قدیمیترین مزارهایی هستند که در این آرامستان رصد شدهاند.
اینجا بلوک و ردیف ندارد. اموات در کنار بزرگ خانوادهشان دفن میشوند. در صورتی که فردی مجهول باشد یا کسی را نداشته باشد مسئول بهشت موسی بن جعفر (ع) جایی را برای او تعیین میکند. قرار است در بلوکهای جدید برای دفن اموات بلوکبندی و ردیف وجود داشته باشد.
طویلی توضیح میدهد: هر چند برای شما که غریبه هستید قبرها نامنظم دیده میشود، اما ما میدانیم که کجا اجدادمان دفن شدهاند، زیرا همانطور که اشاره کردم هر کدام از طایفههای طرقی در محدودهای مشخص به خاک سپرده شدهاند.
آنطور که میگویند هزینه کندن جا قبر ۷۵۰ هزار تومان است. غسال هم با هممحله ایهایش کنار میآید. هر کسی بنا به بضاعت مالیای که دارد هزینهاش را پرداخت میکند. اگر هم هزینهای پرداخت نکند باز هم غسال کارش را تمام و کمال و با همان وسواسی که دارد، انجام میدهد. برخی هم بر اساس سفارشهای دینیای که در این زمینه داریم میتشان را خودشان میشویند. حسین جاهبی که از بیستویکسالگی کارش را به عنوان غسّال شروع کرده است، از ۱۵ سال تجربه کاریاش برایمان میگوید.
حرف از شستوشوی میت که میشود او که از ابتدای گفتگو و بازدید با سکوت همراهمان بوده است، رشته کلام را در دست میگیرد و میگوید: کار شستوشو را از مرحوم «علیجان نصرآبادی» که خود از غسالهای قدیمی طرق بوده یاد گرفتم و از سال ۸۴ در بهشت رضا (ع) به اینکار مشغول شدم. تا سال ۹۸ هم آنجا کار میکردم و مدتی است به اینجا آمدهام. به کارش اعتماد دارد و طرقیها هم او را قبول دارند.
جاهبی درباره شستوشوی بانوان هم توضیح میدهد: یکی از بانوان طرق را که برای اینکار داوطلب شده بود آموزش دادم. البته قبل از او بانوی دیگری در طرق داشتیم که ۵۰ سال کارش همین بود. او به خودش غسّال نمیگفت، اموات را به گل تشبیه میکرد و میگفت من «گلشور» هستم.
آنطور که قدیمیهای طرق در مصاحبه به ما گفتهاند غسالخانه تا سال ۱۳۷۳ داخل طرق بوده و بعد به مکان جدید منتقل شده است. در این زمینه از فرقانی میپرسیم.
او توضیح میدهد: تا سال ۷۳ غسالخانه داخل طرق در خیابان شهید ساعی ۴۵ روبهروی مسجد صاحبالزمان (عج) بود. جوی آبی به سمت غسّالخانه کشیده بودند. در آنجا یک منبع درست کرده بودند که آب داخل آن میرفت و گل و لای آن نشست میکرد و زلال میشد. برای شستوشوی میت دیگ بزرگ مسی میگذاشتند آب را گرم میکردند و سپس میت را با آب گرم میشستند. بعد از افزایش جمعیت طرق و تغییر مسیر جوی آب، غسالخانه با همت «عبداله نجمی» به این مکان منتقل میشود.
«عبداله نجمی» از افراد معتمد و خیّر طرق بود که بانی ساخت غسالخانه فعلی شد و با کمکهای مردمی این مکان را ساخت.
طویلی در ادامه صبحتهای فرقانی به فردی که در غسالخانه قدیم دفن شده بود اشاره میکند و میگوید: «حاج کربلایی علی میراب طرقی» یکی از بزرگترهای طرق بوده است که بنا به وصیتش در غسالخانه قدیم دفن شده بود. با ساخت آرامستان جدید مزارش را با اجازه مراجع تقلید و کسب نامه از دادگاه، طبق مراسمی به اینجا منتقل کردیم.
طویلی درباره امکاناتی که غسالخانه جدید دارد میگوید: در گذشته سردخانه نداشتیم تا اینکه یکی از اهالی طرق بعد از فوت پسرش آن را خریداری و وقف غسالخانه کرد. اینجا دستگاه مکانیزه هم برای شستوشو وجود دارد، اما از آن استفاده نمیکنیم، زیرا این دستگاه نمیتواند بهخوبی کار غسّال را انجام دهد.
انسانهای نیک چه در زمان زندهبودنشان و چه در زمان فوتشان از یاد و خاطرهها نمیروند. هر چند صدها سال گذشته باشد. در این آرامستان هم افراد نیکی دفن شدهاند که تا صحبتش میشود طویلی و فرقانی یکی یکی از آنها نام میبرندو از مخاطبان تقاضا دارند برای شادی روح آنان فاتحهای بخوانند.
معروف به «آقای گوشتی» سال ۱۳۳۴ فوت کرده است. از بزرگان طرق بوده. میگویند او فرد خیّری بود که در بین افراد نیازمند گوشت نذری توزیع میکرد. هنوز هم برخی طرقیها آش نذرش میکنند و بر سر مزارش میآیند.
روی سنگ مزارش عکسش حکاکی شده است در حالی که قلم در دست دارد و مینویسد. او رئیس خانه اِنصاف بوده است. مشکلات مردم طرق را حل میکرده و حضورش بهعنوان معتمد در تمام ازدواجها لازم بوده است. مرحوم شش کلاس بیشتر سواد نداشت، اما بهدلیل خط زیبایش قولنامهها را هم مینوشت. عکس روی قبر هم نشان از همین امر دارد.
یکی از بزرگان و صاحبنفوذان طرق بوده که کلامش در بین طرقیها جایگاه خاصی داشت. او از بانیان ساخت غسالخانه جدید بود. کمی پایینتر از مزار او پسرش «مهدی نجمی» دفن شده که قاضی دادگاه انقلاب، مدیر کل اداره زندان های خراسان، همچنین از پیشکسوتان باشگاه ابومسلم بوده است.
از آن دلسوزهای طرق بود. او خدمات ارزندهای برای مردم اینجا انجام داده که از آن جمله میتوان به آسفالت راه طرق اشاره کرد. مرحوم پورحسن که مدیر ستاد عمران طرق در آن دوران بود پای کار آمد و با دست قلوهسنگها را جمع کرد.
در بین افراد مدفون در این آرامستان حیف است که از مرحوم «زهرا شاملی طرقی» یاد نشود. مردم طرق از او به عنوان بانوی شجاع انقلابی یاد میکنند. شیرزنی که در زمان انقلاب برای مردم نان میپخته و در بین طرقیها توزیع میکرده است. او از بانوان فعال انقلابی بوده که در تمام راهپیماییهای انقلاب شرکت داشته است.