سرخط خبرها

دانشجو یا صرفا دانشجو

  • کد خبر: ۱۱۲۵۴
  • ۱۸ آذر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۱
دانشجو یا صرفا دانشجو
سید محمد عطائی دبیر شهرآرا محله منطقه ۵
شانــزدهم آذرمــاه یــادآور حمــاسه ســه دانــشجوی دانشگاه تهران است. در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و آذر شریعت‌رضوی، هنگام اعــتراض به دیدار رســمی ریچــارد نیکســون مـعاون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا در دانشگاه تهران کشته شدند. اینکه این جوانان در آن ایام چطور به این میزان از اوضاع سیاسی کشور و جهان اطلاع داشته‌اند و تفاوت آن‌ها با اکثریت دانشجویان این دوره کمی عجیب است.
در این یادداشت درباره چند مقوله مربوط به فضای دانشگاه و دانشجو صحبت می‌کنم.
اولین مورد درباره بیگانگی دانشجو با بازار کار است. تعلیمات دانشگاه در بیشتر رشته‌ها به هیچ عنوان متناسب با بازار کار نیست. دانشجو در حین تحصیل باید آموخته‌های خودش را در فضای عملی تجربه کند و تجربه کار عملی را با آموخته‌های آکادمیک بیامیزد، ولی در عمل امکان این اتفاق نیست. فضای دانشگاهی از دانشجو می‌خواهد گوش باشد و بشنود و تکرار کند. اصلا سیستم آموزشی فرصت ندارد تا وقتش را پای تجربه کردن دانشجو بگذارد، پس به ناچار حجم زیادی از مطالب را به دانشجو ارائه می‌دهد تا آن‌ها را مشغول نگه دارد و همان‌ها را ملاک سطح سواد و درجه‌بندی علمی دانشجویان قرار می‌دهد. در این شیوه آموزشی خبری از خلاقیت و حرف‌های جدید نیست و بیشتر منابع آموزشی قدیمی هستند. نتیجه چه می‌شود؟ دانشجو دانش‌آموخته می‌شود و به اکثریت دانش‌آموختگان بیکار می‌پیوندد که تحصیلاتشان در بازار کار خریداری ندارد.
دومین مورد درباره پراکندگی دانشگاه‌ها در نقشه شهر مشهد است. این کمی عجیب است که تقریبا تمامی دانشگاه‌ها در غرب و شمال غربی مشهد تجمع یافته‌اند و گویی دعوت‌نامه‌ای برای خانواده‌هایی می‌فرستند که از لحاظ اقتصادی متوسط رو به بالا هستند. چرا دانشگاهی در سمت شرق و در اصطلاح پایین‌شهر مشهد دائر نمی‌شود؟ مگر موقعیت دانشگاه چه تأثیری بر فضای دانشگاهی می‌گذارد که مؤسسان این مراکز به تأسیس دانشگاه در پایین شهر اشتیاقی ندارند؟
فاطمه از مهدی‌آباد منطقه ۵ تا دانشگاهش در بولوار پیروزی ۲ ساعت در راه است. ۲ ساعت در مسیر رفت و ۲ ساعت در مسیر برگشت. تازه این تحت شرایطی است که قسمتی از مسیر را با آژانس طی می‌کند یا دختر دیگری به نام زهرا که از انتهای گلشهر به قاسم‌آباد می‌رود و ۲ ساعت در مسیر است. دختر نابینایی که از روستای پاوا در حاشیه بولوار آوینی به دانشگاه فردوسی می‌رود و حقوق می‌خواند، به گفته خودش تقریبا ۳ ساعت در راه است.
سیستم آموزش عالی به هیچ عنوان بر مدار عدالت اجتماعی پیش نمی‌رود و با توجه به نحوه آموزش و محتوای آموزشی اصلا قرار نیست راه به جایی ببرد. در این بین و در این چند ساله اخیر تنها کسانی را موفق دیده‌ام که توأمان با سیستم آموزش عالی خودشان آستین بالا و به دریای تجربه زده‌اند. البته جدا از دوستانی که از ابتدا به واسطه روابطشان، جایگاهشان مشخص است و مدرک تحصیلی را برای احتیاط لازم دارند، همین نگاه و نیاز به مدرک و شاید درآمدزایی باعث شده است تا امسال ۲ خبر ناگوار به گوشمان برسد، اولی درباره لو رفتن سؤالات کنکور سراسری و دومی فروش صندلی‌های دانشکده‌های پزشکی با مبالغ گزاف.
خدا آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->