کارگردان «پیرپسر»: محمدرضا داوودنژاد یک سینه‌سوخته تمام‌عیار است دفاع یک کارگردان از وزیر ارشاد: نمایندگان مجلس کارت زرد را باید به وزیر قبلی می‌دادند مسعود کیمیایی، پیش تولید فیلم جدیدش را آغاز کرد گروه موسیقی‌ای که هوش مصنوعی از آب در آمد! پیدا شدن نقاشی ترسناک در پارکینگ یک خانه + عکس دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی منصوب شد تصاویری از حضور هنرمندان در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ ۱۲ روزه | محسن افشانی و المیرا شریفی مقدم در بیت رهبری تأکید معاون رسانه‌ای وزیر فرهنگ بر انجام فعالیت‎‌های قرآنی محمدحسین مهدویان از جنگ ۱۲ روزه فیلم می‌سازد علیرضا قربانی در استانبول کنسرت برگزار می‌کند ویدئو | جدیدترین تریلر انیمیشن «زوتوپیا ۲» + زمان پخش راهکار صدا و سیما برای پخش زنده برنامه‌ها پس از حمله موشکی چه بود؟ برنامه «قرارگاه» با محوریت اربعین روی آنتن می‌رود + زمان پخش خانه پدری جلال‌آل‌احمد میزبان یک رویداد هنری شد + فراخوان مدیر کل دفتر موسیقی: می‌توانیم نام جشنواره موسیقی فجر را تغییر دهیم تجربه‌ای که تماشاگر را جزئی از جهان دراماتیک نمایش می‌کند اعلام زمان تشییع و خاکسپاری، مهران زینت‌بخش، مستندساز و کارگردان سینما جیمز کامرون انیمیشن «آواتار» را می سازد
سرخط خبرها

آقای نویسنده از چه چیزی برآشفت؟

  • کد خبر: ۱۱۵۵۶
  • ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۶
آقای نویسنده از چه چیزی برآشفت؟
نگاهی به رمان «کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین»
فرشاد جابرزاده| وقتی سخن از ادبیات معاصر روسیه به میان می‌آید، نام نویسنده هایی، چون میخاییل بولگاکف و ولادیمیر ناباکف بیش از دیگران تکرار می‌شود و این را می‌توان به سبب آثار قدرتمند و معروف آن‌ها نظیر «مرشد و مارگاریتا» و «لولیتا» دانست. چیزی که در آثار این ۲ مشترک است دیدگاه‌های انتقادیِ آن‌ها به حکومت شوروی و خفقان سیاسی است که با زبان طنز بیان می‌شود. ناباکف در «پنین» سیاست‌های بسته کشورش را به تمسخر می‌گیرد و با شخصیت دوست داشتنی تیموفی پنین این امر را به زبان طنز ممکن می‌سازد. بولگاکف نیز در «قلب سگی» انسان شوروی را نقد می‌کند. او دیدگاه‌های استالین برای ساخت انسانی با اندیشه‌های کاملا کمونیستی را ابلهانه می‌خواند و چنین موجودی را در قالب سگی که به بدن انسان پیوند زده می‌شود به خواننده نشان می‌دهد. اما نویسنده کمترشناخته شده تری نیز وجود دارد که به تازگی نشر ثالث رمان درخشانی از او را به قلم بیژن اشتری منتشر کرده است، نویسنده‌ای که می‌توان او را نماد انتقاد از دولت روسیه دانست. ولادیمیر واینوویچ از منتقدان همیشگی سیاست مداران روس از جمله ولادیمیر پوتین بود که فعالیت‌های آزادی خواهانه و انتقادی اش را هیچ وقت ترک نکرد و سال گذشته در هشتادوپنج سالگی درگذشت. او آثار بسیاری در انتقاد از سیاست‌های داخلی و خارجی کشورش نوشت و در بیشتر داستان هایش سعی کرد از زبانی طنز و عامیانه سود جوید تا بتواند حرف هایش را برای طیف وسیع تری از جامعه بازگو کند.
رمان «کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین» داستان نویسنده‌ای به نام یفیم راخلین است که آثار سطحی و ضعیفش درباره انسان‌های خوب و قهرمانانِ طرف دار دولت زبانزد منتقدان ادبی و نویسندگان دیگر کشور است. از نگاه آن‌ها او چیزی جز نویسنده‌ای سطحی نگر و عامه پسند نیست! ماجرا این گونه شکل می‌گیرد که بر اساس تصمیم دولت، کلاه‌های پوستی به صنف نویسندگان داده می‌شود. هر نویسنده با توجه به سطح و جایگاه هنری اش کلاه می‌گیرد، اما وقتی یفیم می‌خواهد کلاه خود را دریافت کند، متوجه می‌شود کلاه پوستی او از نازل‌ترین پوست ممکن ساخته شده است و این باعث می‌شود علیه بالادستی‌ها قیام کند بلکه کلاهی از بهترین پوست ممکن را بگیرد!
نویسنده روند تبدیل یفیم سمیونوویچ از فردی وفادار به نظام دیکتاتوری به منتقد دولت را به درخشان‌ترین نحو ممکن روایت می‌کند و در این مسیر، تعلیق داستانی اش مخاطب را تا آخرین صفحه مجذوب خود می‌کند. واینوویچ حمله‌های تندی نیز به سانسور در نظام شوروی سابق می‌کند. او عملا نویسندگان را در ۲ دسته منتقد و طرف دار دولت قرار می‌دهد و در رمان او کسی در نقطه وسط میان این ۲ گروه نیست! نویسندگان طرف دار دولت تحسین می‌شوند و ثروت خوبی به چنگ می‌آورند و مدال‌های زیادی از اصناف مختلف می‌گیرند. یفیم راخلین نماینده این گروه است. گروه دیگر مغضوب و محکوم به فنا هستند، اما آن‌ها مورد تحسین جوامع خارجی قرار می‌گیرند، بی آنکه مهم باشد چه نوشته اند، چون مهم ضدیتشان با حکومت شوروی است.
در این رمان، خواننده با ماجرا‌های زندگی و ویژگی‌های شخصیت راخلین آشنا می‌شود که نمونه‌ای بامزه از آن را می‌توان در ماجرا‌های زناشویی او و بده بستان هایش با همسرش دید. این‌ها روی هم رفته رمان ولادیمیر واینوویچ را به اثری درخشان تبدیل کرده است که باید آن را خواند، رمانی که مخاطبش را هم می‌خنداند هم به تفکر وا می‌دارد، کاری که چندان ساده نیست.
«کلاه پوستی برای رفیق یفیم سمیونوویچ راخلین» را نشر ثالث با برگردان فارسی بیژن اشتری در ۱۶۶صفحه به چاپ رسانیده است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->