سرخط خبرها

خانواده صدنفری

  • کد خبر: ۱۱۵۸۷
  • ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۵
  • ۱
خانواده صدنفری
گزارشی از مدرسه شبانه‌روزی که دختران بدسرپرست و بی‌سرپرست روی خوش زندگی را در آن می‌بینند
المیرا منشادی - صدای هیاهویشان نمی‌گذارد با فکر اینکه این دانش‌آموزان بدسرپرست یا بی‌سرپرست هستند، زنگ در مدرسه را بزنم. صدای زنگ مدرسه با خنده‌هایشان در هم می‌آمیزد و به همین دلیل کمی دیرتر از حدمعمول در باز می‌شود.
زنگ ورزش است و عده‌ای پشت تور والیبال درصدد گرفتن امتیاز از تیم رقیب هستند و عده‌ای دیگر در تلاش برای گل کردن توپ در سبد بسکتبال.
با خسته نباشیدی توجه‌شان را جلب می‌کنم و بالبخند دلپذیری نگاهم می‌کنند. کودک نیستند، اما نگاه‌های معصومانه‌ای دارند. گویا قطع‌شدن خنده، مدیر را متوجه حضورم در حیاط مدرسه می‌کند که خوش‌برخوردتر از یک مدیر دبیرستان دخترانه است! مدیری که همراه با معاونانش تمام روزشان را در مدرسه می‌گذرانند تا دانش‌آموزان نمونه‌ای تربیت کنند؛ هرچند که بدسرپرست و بی‌سرپرستند.
مدرسه‌ای شبانه‌روزی به‌نام حاج‌رضا مقدم که هیچ‌کس داخل آن خودش را فقط یک دانش‌آموز نمی‌داند؛ بلکه آن را خانه‌ای می‌بیند که یک خانواده عیالوار صدنفره دارد و هر یک از دختران در هر وضعیتی که قرار دارند، عضوی از آن هستند. حال از شهرآرامحله در یک نیم‌روز به این مدرسه دعوت شده‌ایم تا ببینیم چطور با همه کم‌وکاستی‌ها می‌توان روی خوش زندگی را هم دید.

دختران پرشور زیر یک سقف
یکجا درس می‌خوانند و یکجا می‌خوابند. تخت‌های جداگانه در خوابگاه مجهز دارند و به‌گفته کارشناسان مدرسه مانند خواهر با هم رفتار و زندگی می‌کنند. هر کدامشان داستان زندگی متفاوتی دارند و از گذشته‌هایشان فراری هستند و زیرنظر مشاور و روان‌شناس تحصیل می‌کنند، اما هنوز هم شور و نشاط نوجوانی را در حرکت‌ها و رفتارشان می‌توان دید.
نوربخش، مدیر مدرسه شبانه‌روزی دخترانه حاج‌رضا مقدم، حدود ۲ سال است که ۱۰۰ دختر دارد و باید برای تربیت هریک شیوه و برنامه جداگانه‌ای داشته باشد. می‌گوید: «کار سختی است، اما با کمک همکاران و به‌ویژه همسرم همه‌چیز ممکن شده است.» او تا قبل از آمدن به مدرسه حاج‌رضا ۲۲ سال مدیر یکی از مراکز پیش‌دانشگاهی معتبر در ناحیه دیگری بوده است و چگونگی رفتار با دختران را خوب می‌داند. از او درباره دانش‌آموزانش که او اصرار دارد بگویم دخترانش، می‌پرسم و اینکه چطور این دختران به او معرفی می‌شوند. می‌گوید: «دخترانی که اینجا در کنار ما زندگی می‌کنند، دخترانی هستند که والد یا والدین بدسرپرست دارند. البته چندتایی هم یتیم هستند. این دختران از مدارس دیگر به‌وسیله معلمان یا مشاوران به ما معرفی می‌شوند. همه این دختران یک درد مشترک دارند و آن نداشتن خانواده و نبودن و رشد نکردن در کانون خانواده است.
به همین دلیل ما این مدرسه را به یک خانواده تبدیل کرده‌ایم تا هم آن‌ها و هم ما احساس تنهایی نکنیم و بدانیم خانواده‌ای بزرگ و شاد داریم. تمامی دختران بعد از ساعت کلاس و درس که مانند مدارس دیگر از ساعت ۷:۳۰ صبح آغاز می‌شود و تا ظهر ادامه دارد، در خوابگاه‌هایشان ساکن می‌شوند و ادامه زندگی‌شان و به‌نوعی اصل زندگی‌شان در این خوابگاه‌هاست.»

خانه‌ای بزرگ به‌همت حاج‌رضا
بانیان و واقفان اصلی مدرسه خانواده بزرگمردی به‌نام حاج‌رضا مقدم هستند. خانواده‌ای که به‌یاد و نام بزرگ‌خاندانشان یعنی حاج‌رضا، مدرسه‌ای شبانه‌روزی برای دختران بدسرپرست و بی‌سرپرست در سال ۱۳۷۹ احداث می‌کنند. البته پی این مدرسه قبلا در همین مکان وجود داشته است و اهالی قدیمی محله وحدت حتما مدرسه انوشیروان را به‌یاد دارند، اما خانواده مقدم این مدرسه را برای آموزش دختران بی‌سرپرست و بدسرپرست بازسازی و نوسازی می‌کنند. این مدرسه علاوه‌بر کلاس‌های درس و محیط آموزشی، دارای خوابگاه مجهز با ظرفیت ۱۰۰ نفر است. آشپزخانه این مدرسه یا به‌گفته بچه‌ها، قلب مدرسه! در کنار آزمایشگاه و سالن نمازخانه بسیار تمیز و مدرن است.
البته این مدرسه یک نوبت بازسازی شده و ساختمان خوابگاه و آشپزخانه به این مجموعه آموزشی ازسوی مهندس سبزواری اضافه شده است. البته هنوز حمایت‌های مهندس ادامه دارد و حتی خودش سری به این مدرسه می‌زند. اما به‌گفته نوربخش، مدیر مدرسه «با دلخوری». با این همه نوربخش در مدرسه ساعت کاری ندارد و به‌گفته همکارانش تا ساعت ۸ شب در مدرسه حضور دارد و بعد از ساعت ۸ شب هم در منزل به‌دنبال رفع و رجوع مشکل‌ها و حاشیه‌های خانوادگی دخترهایش است. همین موضوع این مدرسه را تبدیل به یک خانه بزرگ و خانواده بزرگ‌تر کرده است.

خیران نمونه
وقتی قرار است کاری برای افراد بی‌سرپرست و بدسرپرست انجام شود، به‌طور حتم نیت‌های خیر زیادی به آن سو جلب می‌شود. نمونه آن هم خیران مدرسه حاج‌رضا مقدم است. مدرسه‌ای که بدون بودجه وزارتی و تنها با کمک خیران اداره می‌شود. نوربخش در این‌باره می‌گوید: «مدرسه ما خیران زیادی دارد. از تهیه پوشاک و وسائل بهداشتی بگیرید تا خورد و خوراک دختران. هرکدام از خیران ما در یک بخش به مدرسه کمک می‌کنند. این‌طور هم نیست که هرماه کمک کنند؛ از هر خیر برای یک کار کمک می‌خواهیم و نه هرماه. به همین دلیل وقتی دست یاری به سویشان دراز می‌کنیم، با خوش‌حالی و رضایت به ما کمک می‌کنند. البته شاید خوب نباشد بگویم که این مدرسه خیران زیادی داشته است، اما بنابه دلایلی از این مدرسه رفته‌اند و دست خیرشان دیگر به کمک ما نمی‌آید. به هرحال بودجه ما و هزینه ما وزارتی نیست و ازسوی وزارت آموزش‌وپرورش تأمین نمی‌شود. سال گذشته وقتی اداره کل می‌خواست بودجه مدرسه ما را بدهد، مدیر اداره کل گفت: «می‌دانیم که این بودجه حتی کفاف نان یک‌سال شما را هم نمی‌دهد!». البته ناگفته نماند که دکتر بهراد، رئیس ناحیه ۵ آموزش‌وپرورش در این سال‌ها یاری رسان خوبی برای مدرسه بوده که باید از او تشکر کرد. او حتی دختران این مدرسه را همچون فرزندان خود می‌داند و در همه مراسم‌ها همراه است. به دنبال همین کمبود بودجه برای هر کاری از خیران خود کمک می‌گیریم و می‌گوییم میزبان کسانی هستیم که می‌خواهند در این مدرسه کار خیر بکنند.»

دانش‌آموزان درس‌خوان
قدر لحظه‌لحظه‌ای که در این مدرسه درس می‌خوانند و زندگی می‌کنند را می‌دانند. دخترانی که به‌خوبی می‌دانند پشت در‌های این مدرسه به‌علت خانواده‌های بدسپرستشان سرنوشت خوبی در انتظارشان نیست. نوربخش در این‌باره توضیح می‌دهد: «دخترانی که در اینجا درس می‌خوانند و زندگی می‌کنند، دختران قدردانی هستند. خوب درس می‌خوانند و رفتار و اخلاق نمونه‌ای دارند. همه این دختران به نوعی آسیب‌دیده هستند و مشکلات خاص روحی دارند. خیلی از این دختران از روزی که من وارد این مدرسه شده‌ام، زیرنظر روان‌شناس و مشاور هستند تا درد‌ها و غم‌هایشان کمی التیام یابد. گاهی اوقات وقتی در خانه‌ام نشسته‌ام و برای رفع خستگی یک لیوان چای برای خودم ریخته‌ام، به این فکر می‌کنم که اگر این مدرسه نبود، چه بر سر دخترانم در جامعه امروزی که در هر لایه‌اش خطری پنهان است، می‌آمد و از خدا می‌خواهم حمایت ازاین‌گونه مدارس زیادتر شود. به هرحال ما دانش‌آموزان درس‌خوانی داریم و تمام وقتشان بعد از کلاس درس را به رفع اشکال و کمک به یکدیگر در فهم بیشتر مطالب درسی می‌گذرانند و در حق هم خواهری می‌کنند.»

شیوه تدریس خاص برای دختران خاص
شمار زیادی از دخترانی که در مدرسه شبانه‌روزی حاج‌رضا مقدم تحصیل و زندگی می‌کنند، در ابتدای ورودشان به مدرسه رغبت چندانی به تحصیل ندارند. رغبت نشان ندادن به تحصیل به‌دلیل اوضاع نابه‌سامانی است که از آن بیرون آمده‌اند. به‌گفته نوربخش دختران این مدرسه رنج‌ها و مصیبت‌های زیادی را دیده و تحمل کرده‌اند، اما با تمام این‌ها سرنوشت روی خوشش را به آن‌ها نشان داده است که توانسته‌اند جذب محیط آموزشی شوند. نوربخش در این رابطه معتقد است: «شیوه‌های خاصی را در کلاس‌ها برای آموزش مطالب درسی برای این دختران داریم. به همه معلم‌ها و حتی معاونانم گفته‌ام که مبادا از روی خستگی یا کسالت صدایی روی این بچه‌ها بلند کنند یا حتی نگاه تندی به آن‌ها داشته باشند. تمام این دختران به‌نوعی به ما پناه آورده‌اند و ما باید تلاش کنیم که محیطی امن و آرام را برای آن‌ها فراهم کنیم. وبا نوع برخورد مناسبی که داریم، توانسته‌ایم جمع دختران را شاد نگه داریم. به همین دلیل است که بهترین و صبورترین معلم‌های ناحیه ۵ در مدرسه ما تدریس می‌کنند. خیلی از آن‌ها می‌گویند که اوایل ورودشان به مدرسه نمی‌دانستند باید چطور با این دختران رفتار کنند و بسیار متعجب و سرگردان بودند، اما اکنون وابستگی زیادی به کلاس و دختران دارند. آن‌ها اکنون می‌دانند باید با هر دختری چطور رفتار کنند و سعی می‌کنند تمرکز بچه‌ها را با شیوه‌های مختلف آموزشی بیشتر کنند. گاهی کلاس درس را در حیاط برگزار می‌کنند تا تغییر محیط، یادگیری دختر‌ها را بیشتر کند. من برای هرکار خلاقانه‌ای که معلمان تصمیم به انجامش می‌گیرند، با در نظر گرفتن صلاح‌دید دختر‌ها اجازه می‌دهم.»

دختران حساس، اما عاقل
دخترانی که در این مدرسه تحصیل می‌کنند، دخترانی آسیب‌دیده هستند که با مشکلات ریزودرشت زیادی در خانواده و گاهی جامعه دست‌وپنجه نرم کرده اند و می‌کنند. دخترانی که به‌گفته نوربخش، مدیر مدرسه، بسیار حساس و شکننده هستند و روحیه خاص خود را دارند و درعین حال بسیار عاقل‌اند و خیلی بزرگ‌تر از هم‌سن وسالانشان رفتار می‌کنند. دخترانی که باعث می‌شوند معلم‌ها و مدیر رفتار خاصی را برای برخورد با آ‌ن‌ها درنظر بگیرند.

استعدادیابی رکن مهم مدرسه حاج‌رضا
یکی از ارکان مهمی که کادر آموزشی مدرسه حاج‌رضا از روز اول به آن پایبند بوده اند و هستند، استعدادیابی بین دختران محصل در مدرسه است. معلم‌ها و معاونان از هر دختری در مدرسه یک توقعی دارند. نوربخش در این‌باره می‌گوید: «در جلساتی که با معلمان و معاونانم دارم، از آن‌ها می‌خواهم که بیشتر استعداد بچه‌ها را کشف کنند تا از آن‌ها درس بخواهند. روز‌های اول سخت بود، چراکه خود این دختر‌ها هم نمی‌دانستند که در چه زمینه‌ای استعداد دارند. فکر می‌کردند در مدرسه باید فقط درس خواند و ریاضی حل کرد، اما کم‌کم با آزادی عمل بیشتر استعداد هر دختری کشف شد. امروز ما در این مدرسه طراحان بی‌مانندی در مد و پوشاک و دختران هنرمندی داریم.
به‌نظرم رسالت من به‌عنوان مدیر همین است که این استعداد‌ها را کشف و درراستای ارتقای آن‌ها تلاش کنم. به‌طور مثال چندنفر از بچه‌ها درخواست داشتند که کلاس‌های آموزش خیاطی برگزار کنیم. ما هم با مطرح کردن این موضوع در بین خیران و بااستقبال خوب از سمت آن‌ها و بیشتر به‌دلیل اینکه دختران در ساعات بعد از درس خواندن سرگرم باشند، دوره آموزشی خیاطی را برگزار و کارگاه کوچکی نیز آماده کردیم. همین‌طور کارگاه‌های آموزشی آرایشگری و خودآرایی را نیز برگزار کردیم که تمامی بچه‌ها در این کلاس‌ها حضور یافتند و بسیار استقبال کردند. هدفی که ما و خیران و همین‌طور مشاوران از برگزاری چنین کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی داشتیم، ایجاد فرصت‌های شغلی و درآمدی برای دختران است. خیلی از این دختران فردای خروجشان از این مدرسه باید در جامعه کار کنند و چه بهتر است که از هنر دست خودشان درآمد داشته باشند تا اینکه برای کسی کار کنند. با همین استعدادیابی‌ها تاکنون رتبه‌های خوبی توسط دانش‌آموزان مدرسه کسب شده؛ که رتبه اول تئاتر استانی، رتبه دوم مسابقات انشای نماز استان، راه‌یابی به مرحله دوم جشنواره خوارزمی، رتبه دوم مسابقات همقات همگانی سرود منطقه، اول مسابقات گواش و دوم خوانش در منطقه ازجمله آن‌هاست.»

آموزش راه‌ورسم زندگی
سال‌ها شانس این را نداشته‌اند که راه‌ورسم زندگی را از مادرشان یا خواهر بزرگ‌ترشان بیاموزند، اما در این مدرسه با همراهی مدیر و معاونان مدرسه این مهم را به خوبی می‌آموزند؛ از سبزی پاک‌کردن بگیرید تا بادمجان سرخ‌کردن را می‌آموزند و گاهی به دختران کم‌سن‌تر هم آموزش می‌دهند. نوربخش پایه آموزشش را در مدرسه نهاده است و درباره هدف این آموزش‌ها به دختران می‌گوید: «این دختران مادران فردای جامعه هستند. زن‌های خانه‌ای هستند که شوهرانشان از آن‌ها توقع دست‌پخت خوب و همراهی در مراحل زندگی را دارند. به همین علت با هدف اینکه این دختران وقتی از این مدرسه به جامعه رفتند، بدانند چطور باید گلیم خود را از آب بیرون بکشند، تصمیم گرفتم به دخترهایم راه‌ورسم زندگی کردن و اداره‌کردن خانه را بیاموزم. هرچه که روزی مادرم با دلسوزی به ما آموخته بود، من هم با دلسوزی به دخترهایم می‌آموزم. خیلی وقت‌ها در خارج از وقت مدرسه همراه با چندنفرشان به بازار می‌روم و خرید می‌کنم تا متوجه شوند چطور از بین اجناس بهترین را انتخاب کنند یا اینکه چطور باید سبزی تازه را از بین سبزی‌ها شناسایی کنند. حتی خودم پابه‌پای بچه‌ها کنار اجاق گاز می‌ایستم تا آن‌ها یاد بگیرند چطور باید غذا درست کنند، چه ادویه‌هایی بزنند یا زمان پخت غذا چقدر است؛ این‌ها همه راه‌ورسم خانه‌داری است. خیلی از دختران من اکنون خواستگار دارند، اما فکر می‌کنم وقت و زمان مناسبی برای ازدواجشان نیست. مانند یک مادر که دوست دارد دخترانش به‌درجه و جایگاه علمی و اجتماعی بالایی برسند و بعد ازدواج کنند، دوست دارم دختران من هم صاحب جایگاهی شوند و بعد از آن ازدواج خوب با فرد مناسبی داشته باشند.»

دختران تا دیپلم رها نمی‌شوند
شنیده بود که دختران زیادی بعد از تحصیل در این مدرسه به‌دلیل اینکه دیگر مدرسه‌ای برای ادامه تحصیل وجود ندارد، تحصیل را رها کرده و جذب بازار کار شده‌اند یا ازدواج کرده‌اند. به همین علت یکی از دغدغه‌های اصلی مدیر مدرسه حاج‌رضا مقدم، پایان دوره تحصیل دخترانش در آن مدرسه بود و با حمایت‌های بسیار دکتر بهراد، مدرسه رستگارمقدم در ابتدای مهرآباد را دوباره احیا کرد. نوربخش در این‌باره می‌گوید: «روزی که قرار شد ۱۲ دختری که کلاس نهم خود را در مدرسه ما به‌اتمام رسانده بودند، به مدرسه رستگار مقدم بروند و در این مدرسه ادامه تحصیل دهند، نفس آسوده‌ای کشیدم. دوست نداشتم زحمات چند ساله‌ام به هدر برود. اکنون دختر‌های کلاس نهمی مدرسه حاج‌رضا بعد از اتمام دوره به این مدرسه می‌روند و این مدرسه هم شرایط خاصی برای این دختران درنظر می‌گیرد؛ یعنی خوابگاه دارند و می‌توانند در خوابگاه مدرسه اقامت کنند. این مدرسه هم رشته‌های کاردانش را دارد و هم رشته‌های نظری و دختر‌ها می‌توانند در هررشته‌ای که دوست دارند در این مدرسه ادامه تحصیل دهند. دختران زیادی هم از این مدرسه فارغ‌التحصیل و راهی دانشگاه‌های معتبر شده‌اند که روزی از مدرسه ما به این مدرسه رفته‌اند. آن‌ها هنوز با من در تماس هستند و خوش‌حال می‌شوم که امروز موفق هستند. نمونه این دانش‌آموزان درس‌خوان، دانش‌آموزی است که چندسال پیش در این مدرسه درس خوانده است و مدرک ارشد حقوق دارد و اکنون برای قبولی در آزمون وکالت در تلاش و تکاپو است.»

طرح اوقاف فراغت خاص
اقداماتی که برای دختران این مدرسه انجام می‌شود، محدود به تحصیل و آموزش راه‌وچاه زندگی اجتماعی نیست. این دختران احتیاج به دخترانه‌هایی دارند که از چشم مدیر مدرسه و معاونانش دور نمانده است. نوربخش در این‌باره می‌گوید: «روز‌های خاصی است که حتی یک انسان معمولی هم حوصله هیچ کار را ندارد، این دختران باتوجه به شرایطی که دارند، دیگر جای خود دارند.»
«با هم‌فکری معاونانم و همراهی دکتر بهرادتصمیم گرفتیم در این روز‌ها دختران را به استخر، تئاتر، کلاس ورزشی و حتی سینما دعوت کنیم؛ تمام کار‌هایی که دختران عادی و طبیعی در چنین روز‌ها و لحظه‌هایی انجام می‌دهند. تاکنون پیک‌نیک‌های زیادی رفته‌ایم و خیلی هم خوش گذشته است. البته این را هم بگویم که این برنامه تنها برای تفریح و سرگرمی نیست، ما در این برنامه‌ها همراهمان مشاور داریم و هرجایی که لازم باشد و نکته‌ای داشته باشد، در حین برنامه به دختر‌ها گوشزد می‌کند. خیلی از فیلم‌های سینمایی که می‌رویم، به‌نوعی آموزشی محسوب می‌شود و مشاور در حین یا بعد از فیلم برای دختر‌ها صحبت می‌کند.»

یک عصر دخترانه
ایده تولد برای همه دختران مدرسه از آنجایی کلید خورد که یکی از دختران مدرسه به پدرش می‌گوید تولدش است، پدرش به‌جای کیک‌خامه‌ای بزرگ صورتی، برای او یک دونات می‌خرد، تا او حسرت تولد داشتنش چندین ساله شود. این دانش‌آموز این موضوع را برای مدیر مدرسه‌اش که به‌نوعی سنگ صبورش هم بوده است، تعریف و درددل می‌کند. نوربخش داستان آن عصر خاطره‌انگیز را این‌گونه بیان می‌کند: «با معاونانم هم‌فکری کردم و تصمیم گرفتیم برای تمام دختران آبان‌ماهی در مدرسه تولد بگیریم. دکور دخترانه انتخاب کردیم و بدون اینکه دختر‌ها متوجه شوند، برایشان کادو خریدیم و کیک سفارش دادیم. خیلی هیجان‌زده شده بودند و خیلی‌ها از شوق گریه می‌کردند. برای همه روز خیلی خوبی بود.»

بازار صنایع‌دستی دختران مدرسه حاج‌رضا مقدم
دختران مدرسه حاج‌رضا مقدم تنها در تحصیل و کسب رتبه‌های علمی و مسابقه‌های ورزشی صاحب اسم و مدال نیستند. این دختران در زمینه هنری هم سری بین سر‌ها دارند و با انجام کار‌های هنری و همچنین صنایع‌دستی، برای خود و بعضا خانواده‌هایشان درآمد کسب می‌کنند.
نوربخش در این‌باره می‌گوید: «اصراری نیست که صنایع‌دستی درست کنند و به فروش برسانند. دست‌کم در مدرسه اصراری نداریم و همین اندازه که دختر‌ها درس بخوانند و از محیط متشنج خانوادگی که تجربه کرده‌اند دور باشند و آرامش روانی داشته باشند، برای ما کافی است و اقدامات خیرخواهانه خیران هم جبران شده است، اما این دختر‌ها هستند که دوست دارند بازار کار را هم تجربه کنند. دوست دارند وسایلی که درست می‌کنند را در بازار بفروشند و درآمدش را برای خود یا خانواده‌شان هزینه کنند. وقتی ما این استقبال و هیجان را از سمت دختر‌ها دیدیم، تصمیم گرفتیم که این کار‌های هنری دختر‌ها را در بازاری ارائه کنیم. استقبال و فروش خوبی در روز‌های نخست ازسوی مردم داشتیم و بچه‌ها خیلی انگیزه گرفتند. اکنون صنایع‌دستی دختر‌ها بازار خاص خود را دارد و درآمد خوبی هم دارند. تابستان‌ها هم در نمایشگاه‌هایی که خیران برایشان برپا می‌کنند، حضور دارند.»
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ک
United States of America
۰۷:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۹/۲۲
0
1
خواندن این مطلب چقدر خوشحال کننده بود!دقیقا روش تربیتی این مدرسه مانندزمان فروغ السلطنه آذرخشی شیبانی درشهر مقدس مشهده که دکترو پرستارازمیان دختران به جامعه تحویل دادوبه "بانوی علمی زنان مشهد"معروف شد
مدیر پایگاه ممنون از نظر و همراهیتون . موفق باشید روز خوش
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->