ورزش را فقط به عنوان «ورزش» نباید دید. یک پدیده اجتماعی است که نقش پیشران جامعه را هم میتواند به خوبی بر عهده بگیرد. بسیار با ورزش انرژی گرفته ایم. روحیهای نو در جان ما جاری شده است با ورزش. رهاوردهایی چنین است که ورزش و ورزشکاران را در جایگاهی قابل احترام قرار میدهد. چیزی که این روزها با پیروزیهای افتخار آفرین تیم ملی والیبال داریم از نو تجربه میکنیم. بلندبالا فرزندان ایران در جام ملت ها، ما را در برابر دیگر ملل به واقع روسفید کردند و با صعود به مرحله بعد شادمانی ایام عید را ضریبی چندبرابر بخشیدند. آنان بردند و ما همه شاد شدیم. آنان بردند و روحیه ما افزایش یافت. آنان پیروز شدند و باد به پرچم خوشرنگ کشورمان وزید. آنچه این غرور را مضاعف میکرد این بود که ما یک تیم صددرصد ایرانی داشتیم.
بهروز عطایی، انگار عطایی بود برای بهتر شدن روزهای ما. بعد از مدتها که با مربیان خارجی، پای به میدان مینهادیم، امسال با مربی وطنی کار را به پیش بردیم تا بگوییم در این عرصه هم مرد میدان داریم. باور به مربی ایرانی، اعتماد به بلندبالا فرزندان وطن، ما را به جایی رساند که میخواستیم. اگر این نگاه و این روحیه در دیگر حوزهها هم جاری شود قطعا شرایط بهتر خواهد شد و روزهایی که از راه میرسد بهتر از روزهایی خواهد بود که پشت سر گذاشته ایم.
باید افراد کاردان و متخصص در دیگر حوزهها را بیابیم و میدان را در اختیار شان بگذاریم. اعتماد کنیم و حمایت کنیم قطعا جواب خواهیم گرفت. اینکه میگوییم ورزش پیشران است فقط به معنای تجدید روحیه و شادسازی اجتماعی نیست بلکه میتواند یک مدل موفق مدیریتی هم به ما معرفی کند. اعتماد به داشتههای خود را به ما یادآورد. ما در هیچ حوزهای فقیر نیستیم تا کسی تحقیرمان کند. دارندگی داریم و باید برازندگی را به رفتار درآوریم. والیبال ثابت کرد باز هم میتوانیم.