ویدئو | برشی از توهمات رسانه‌های ضدایرانی درباره رهبرانقلاب که امشب نقش برآب شد ویدئو | سرود زیبای جوانان لبنانی برای ایران ویدئو | لحظه‌ای که رهبر معظم انقلاب به حاج محمود کریمی گفتند: ای ایران بخوان ویدئو | پوشش فوری شبکه الجزیره از لحظه ورودحضور رهبر معظم انقلاب به مراسم شب عاشورا ویدئو | مراسم خطبه خوانی شب عاشورا در حرم مطهر رضوی (۱۴ تیر ۱۴۰۴) ویدئو| سوگواری برای سومين امام مظلوم شیعیان در گوشه و کنار مشهد مقدس ویدئو| تصاویر هوش مصنوعی از آخرین نبرد حضرت عباس(ع) ویدئو| رزق نوکری، شهروندان مشهدی در چایخانه امام هادی(ع) موشن‌گرافی | موشک‌های ایران برای رسیدن به اهداف خود از چند لایه دفاعی عبور می‌کنند؟ موشن‌گرافی | تل‌آویو قبل و بعد از جنگ با ایران! ویدئو| نوحه‌خوانی محسن چاوشی برای حضرت عباس در روز تاسوعا موشن‌گرافی | اسرائیل با کودکان کاری نداشت! ویدئو| عزاداری تاسوعای حسینی در مشهد مقدس ویدئو| تصاویری دیگر از لحظات پس از اصابت موشک اسرائیلی به میدان قدس تجریش تهران در ۲۵ خرداد ویدئو| آموزه‌های کربلا برای امروز ایران ویدئو| حال و هوای کربلای معلی در روز تاسوعای حسینی ویدئو | نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ویدئو| وقاحت بی‌حد مزدوران اینترنشنال در توجیه جنایات صهیونیست‌ها علیه مردم ایران ویدئو | عزاداری مهدی طارمی در شب تاسوعای حسینی در بوشهر
سرخط خبرها

پادکست | ۸ روایت تا غدیر | قسمت پنجم ماجرای ارثیه سه برادر

مجموعه ۸ روایت تا غدیر داستان‌های کوتاه و صوتی است که در دهه ولایت (عید قربان تا عید سعید غدیر) از شهرآرا نیوز منتشر شود.
  • کد خبر: ۱۱۷۰۴۰
  • ۲۳ تير ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۹

به گزارش شهرآرانیوز، این روایت‌ها هرچند کوتاه، اما باز هم شنیدنی است. روایت‌هایی که نشان می‌دهد حضرت علی (ع) چرا جانشین نبی خدا (ص) شد.

قضاوت امام علی(ع) بین سه برادر 

توضیح صحنه: صدای زنگوله شترها و ماغ‌کشیدن آن‌ها شنیده می‌شود. سه مرد درحال جروبحث هستند. 

برادر اول: من باز هم می‌گویم یکی را باید سلاخی کنیم. با همین شمشیر تکه‌تکه‌اش کنیم و کار تمام است. 

برادر دوم: حتما راه دیگری هم هست... باید باشد. 

برادر سوم: چند قسمتش کنیم و من گردنش را می‌اندازم جلو تو... سهم تو با این عقلی که داری همین‌قدر است. 

برادر دوم: بهتر است برویم پیش امیرالمؤمنین... او حتما راه چاره‌ای پیدا می‌کند. 

برادر اول: تفاوتش فقط این است که او با ذوالفقار همان کاری را می‌کند که گفتم. نکند ذوالفقار رنگین‌تر از شمشیر من است. 

برادر دوم: مگر نشنیده‌ای بین آن دو زن چطور قضاوت کرد؟ آدم انگشت‌به‌دهان می‌ماند! 

برادر سوم: هنوز هم درباره آن ماجرا صحبت می‌کنند. 

راوی: این سه برادر هفده شتر داشتند و قرار بود هرکدام از آن‌ها سهم معلومی از این شترها بردارد، اما نمی‌توانستند به توافق برسند. برای همین به سراغ علی(ع) آمدند تا بین آن‌ها قضاوت کند. 

برادر دوم: یا امیر، ما سه برادریم که هفده شتر از پدرمان به ارث برده‌ایم! سهم برادر بزرگ نصف شترها، سهم برادر دیگر یک‌سوم، و برادر کوچک هم یک‌نهم از شترهاست؛ اما چون نمی‌توانیم شترها را تکه‌تکه کنیم، در تقسیم آن‌ها درمانده‌ایم. 

علی(ع): اگر اجازه دهید، من یک شتر از شترهای خودم را به شترهای شما اضافه می‌کنم و سپس آن‌ها را تقسیم می‌کنیم. 

راوی: وقتی شتر امام به شترها اضافه شد، برادرها صاحب هجده شتر شدند. حالا تقسیم آن‌ها آسان بود. 

علی(ع): برادر بزرگ‌تر نصف شترها را برمی‌دارد؛ یعنی 9 شتر. برادر دیگر یک‌سوم که می‌شود 6 شتر و درنهایت برادر کوچک‌تر که یک‌نهم سهم دارد، دو شتر صاحب می‌شود. حالا 9 و 6 و 2 می‌شود هفده و شتر من هم به خودم برمی‌گردد. 

برادر اول: چگونه شد؟ 

برادر دوم: صبر کن... چرا به فکر ما نرسید؟ 

برادر سوم: انگار پسر ابوطالب جادویی چیزی می‌داند... چطور ما هرچه فکرهایمان را روی هم گذاشتیم نشد که نشد؟ 

برادر دوم: گفته بودم چاره کار دست امیرالمؤمنین علی است... 

برادر اول: آن شتر آخر چه شد، همانی که می‌خواستیم تکه‌تکه‌اش کنیم؟ 

برادر سوم: یک‌بار دیگر بشمار؛ 9 و 6 و 2 می‌شود چقدر؟ با انگشت‌هایت حساب کن... 

توضیح صحنه: صدای آن‌ها که هنوز شگفت‌زده‌اند، کم‌کم فید می‌شود.

گوینده: آرش تقوی
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->