مهدی قرآنی - «بعد از طلاق همسرش سوهان روح مادر و پدرم شده بود. قرص میخورد و سر مسائل الکی به من گیر میداد. آن شب طاقتم طاق شده بود. همه بودند. کارد آشپزخانه را برداشتم و با چند ضربه به زندگی اش پایان دادم.» اینها گوشهای از اعترافات پسر جوانی است که با ضربات متعدد چاقو در خانه پدری اش مرتکب جنایت شد.
ماجرای این پرونده، اما با انتقال بدن غرق در خون مردی سی وپنج ساله به بخش اورژانس بیمارستان طالقانی مشهد آغاز شد. مرد مجروح از نواحی مختلف مورد اصابت شیء نوک تیز و برندهای قرار گرفته بود و خون ریزی شدیدی داشت. علائم حیاتی فرد زخمی هم رو به کاهش بود و همین موضوع شرایط او را وخیم کرده بود. مرد جوان تحت مراقبتهای ویژه قرار داشت تا اینکه بعد از ساعتی قلبش از کار ایستاد و خط ممتد دستگاه ضربان قلب، خبر از فوت او داد.
اظهارات ضد و نقیض اعضای خانواده که همه شان در بیمارستان حضور داشتند درباره آثار موجود بر روی اندامهای متوفی ظن عوامل اورژانس را برآن داشت که احتمالا این موضوع رنگی از جنایت دارد برای همین خبر فوت مشکوک این مرد جوان بلافاصله به پلیس اعلام شد و تیمی از مأموران دایره تجسس کلانتری کاظم آباد خود را به بیمارستان رساندند. بر اساس گزارش معاینه پزشکی زخمهای عمیق مشهود بر روی گردن، سینه، شکم و کتف نشان از ضربات با شیء برنده و نوک تیز داشت که خانواده متوفی در اظهارات اولیه خود به کادر پذیرش بیمارستان گفته بودند فرزندشان به دلیل شکسته شدن شیشه و سقوط آن بر روی بدنش به این روز افتاده است. داستانی که خانواده متوفی برای خود و بیان آن به پلیس ساخته بودند پر از عیب و ایراد بود چرا که آثار جراحات نشان از ضربه مستقیم چاقو و درگیری متوفی با فردی دیگر داشت، از همین رو فرضیه جنایی بودن پرونده مطرح و موضوع به وسیله مأموران انتظامی به بازپرس قتل عمد دادسرای مشهد اعلام شد و طولی نکشید که قاضی علی اکبر احمدی نژاد به همراه تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد پا به محل اورژانس بیمارستان طالقانی گذاشتند.
قوت گرفتن فرضیه جنایت
با توجه به ضد و نقیض گوییهای خانواده درباره مرگ فرزندشان و نیز تطبیق نداشتن آثار جراحت با شیشه شکسته، ظن قاضی احمدی نژاد را بر آن داشت که احتمالا یکی از اعضای خانواده در مرگ متوفی نقش داشته است از همین رو تحقیقات ابتدایی از مادر و پدر مرحوم آغاز شد.
پدر و مادر متوفی در اظهارات خود مدعی شدند که فرزندشان به تازگی از همسرش طلاق گرفته و به همراه پسر خردسالش در خانه آنها ساکن بوده است. یکی از برادرهای متوفی هم در اظهاراتش به قاضی احمدی نژاد گفت: «او (متوفی) مادر و پدرم را آزار میداد مدام قرص میخورد و سر کوچکترین مسئله دعوا به راه میانداخت. امشب (شب حادثه) با برادر کوچک ترم دعوایش شد و شیشه را شکست و، چون قرص خورده بود شیشه روی گردنش فرود آمد. بلافاصله به اورژانس خبر دادیم و آنها هم برادرم را به این بیمارستان منتقل کردند، اما پزشکان گفتند که، چون خون ریزی شدید داشته جانش را از دست داده است.»
در حالی همه اعضای خانواده به غیرعمدی بودن این حادثه و مرگ فرزند و برادر خود تأکید داشتند که در اظهاراتشان ناخواسته حرفی از دعوای دو برادر مطرح کرده بودند و همین موضوع نقش داشتن برادر بیست وپنج ساله متوفی را در مرگ او قوت میبخشید. مظنون این فوت مشکوک که در بیمارستان حضور داشت با قاضی احمدی نژاد روبه رو و مثل پدر، مادر و برادرش مدعی شد که برادرش طی یک حادثه جانش را از دست داده است.
اعتراف متهم به قتل
با وجود یک کاسه بودن ادعاهای خانواده متوفی در مورد علت مرگ او، اما هنوز نقاط مبهمی وجود داشت که همین مسئله عمدی بودن این مرگ مشکوک را قوت میبخشید، موضوعی که با تحقیق قاضی احمدی نژاد خیلی زود به ثمر نشست و قاتل مرد سی وپنج ساله لب به بیان حقیقت گشود.
پسر بیست وپنج ساله که در سؤالات کاربردی مقام قضایی گیر افتاده بود به ناچار راز قتل برادر بزرگ ترش را بر ملا کرد. او به بازپرس احمدی نژاد گفت: «بعد از اینکه برادرم از زنش طلاق گرفت به همراه پسر خردسالش به خانه ما آمد. کار هر روزش یا جر و بحث با مادر و پدرم بود یا دعوا با من و برادر دیگرم. خیلی تحملش میکردیم و اغلب اوقات کوتاه میآمدیم، اما او دست بردار نبود. امشب (شب حادثه) دعوای من و برادرم بالا گرفت. اتفاقا مادر و پدر و برادر دیگرم هم بودند. دیگر نمیتوانستم تحملش کنم. قرص میخورد و هرکار دلش میخواست میکرد. آبروی پدرم را در محله برده بود. برای یک لحظه خون جلوی چشمم را گرفت و به آشپزخانه رفتم و یکی از چاقوها را برداشتم. قصدم این بود که بترسانمش، اما از خر شیطان پایین نمیآمد و شروع به فحاشی کرد. نمیدانم چه شد. به سمتش حمله کردم و بدون اینکه به عواقبش فکر کرده باشم با چاقو چند ضربه به او زدم. غرق خون شده بود و از گردن و سینه اش خون بیرون میزد. وسط پذیرایی افتاد. همه هول شده بودیم. برادرم با اورژانس تماس گرفت و موضوع را گزارش کرد. همه حرف هایمان را یک کاسه کردیم و قرار شد این گونه بیان کنیم که برادرم طی یک حادثه جانش را از دست داده است.»
با مشخص شدن ماجرا با دستور قاضی احمدی نژاد متهم بازداشت و جسد نیز برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت.
ضربه چاقو به قلب علت احتمالی مرگ مقتول
بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد در تشریح دیگر ابعاد این پرونده بیان کرد: این حادثه در شامگاه پنجشنبه بیست و یکم آذرماه در منطقه توس مشهد اتفاق افتاد که پسری بیست وپنج ساله برادر سی وپنج ساله خود را با ۴ ضربه چاقوی آشپزخانه به قتل رساند. قاضی علی اکبر احمدی نژاد ادامه داد: بررسیهای اولیه حاکی از اصابت ۴ ضربه چاقو بر کتف، گردن، شکم و سینه بود که طبق معاینات اولیه جسد، جراحت سینه عمقی بوده و تیغه چاقو نیز تا قلب در بدن متوفی فرو رفته است. البته هنوز علت دقیق مرگ مشخص نیست و تحقیقات تا اعلام نظر پزشکی قانونی ادامه دارد.
احمدی نژاد گفت: صحنه جرم نیز مورد بررسی قرار گرفت که شیشههای شکسته نشان از درگیری برادرها با یکدیگر داشته است. علاوه بر این آلت قتاله نیز کشف و برای نمونه برداری در اختیار پزشکی قانونی قرارگرفت.
این مقام قضایی با بیان اینکه پایین بودن آستان صبر و تحمل علت عمده این گونه قتل هاست، به مردم هشدار داد: شهروندان مشکلات خانوادگی خود را از راه درست و از طریق مراجع ذی صلاح قانونی حل و فصل کنند چرا که برطرف نمودن این گونه مسائل به صورت شخصی موجب بروز حوادثی جبران ناپذیر خواهد شد.