همه چیز درباره فیلم سینمایی ساعت ۶ صبح مهران مدیری+ خلاصه داستان و بازیگران دانلود آهنگ «کولی» محسن چاوشی + متن آهنگ افتتاحیه متوسط پلتفرم شیدا با سریال «آبان» | یک مرحله پیش از درام گزارشی از پشت صحنه برنامه سحرگاهی سیمای خراسان رضوی | برنامه استانی با مخاطب بین المللی درباره «فن سخنوری» در گفت وگو با سیدمهدی زرقانی | سخن و سخنوری مسئله همه گویشوران است پرفروش‌ترین و کم‌فروش‌ترین فیلم‌های سینما‌های کشور در سال ۱۴۰۳ مجریان ویژه برنامه تحویل سال ۱۴۰۴ + زمان پخش کارگردان سریال تاسیان ممنوع التصویر شد؟ فیلم جان ویک ۵ در راه سینما اصغر فرهادی در کنار بابک کریمی + عکس انیمیشن کوتاه وزن مقدس در راه سوئیس صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ آغاز اکران آنلاین فیلم ساعت ۶ صبح مهران مدیری انتشار کتاب‌های تاریخی «زمان تاریخی»، «ایران و عصر روشنگری» و «دولت‌های ترک_ایرانی» تقدیر از نیکولا کاگلان در جشنواره کن انتشار انیمیشن شیر شاه با گویندگی هوتن شکیبا آخرین وضعیت آرش علی‌پور، بازیگر جوانی که دچار سکته مغزی شد
سرخط خبرها

پیغامی از سیمرغ

  • کد خبر: ۱۱۷۶۳۶
  • ۲۸ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۲
پیغامی از سیمرغ
حسن احمدی‌فرد - روزنامه نگار و خراسان  پژوه

سیمرغ، پرنده‌ای افسانه‌ای است. آشیانه او در البرزکوه است و پرنده دانایی است. اوست که زال را در دامان خود می‌پرورد؛ و اوست که به زال تعلیم می‌دهد تا چگونه فرزندش را به شیوه «رستمینه» از پهلوی رودابه، به دنیا بیاورد؛ و اوست که در نبرد با اسفندیار، به رستم می‌آموزد که با شاخه‌ای از درخت گز، چشم اسفندیار را نشانه بگیرد، که تنها جایی از بدن اوست که رویینه نیست.

اوستا، کهن‌ترین متنی است که به سیمرغ اشاره کرده است. سیمرغ در اوستا به صورت «سئنا مورغو» یا «مورغو سئنا» آمده است. اوستاپژوهان «سئنا» را «باز» یا «عقاب» معنا کرده اند و «مورغو»، همان واژه‌ای که امروزه «مرغ» به معنای پرنده خوانده می‌شود و در ترکیبات مرغ سحر، مرغ آمین و... همچنان زنده است. «سئنا»، اما در زبان پهلوی به «سین» تبدیل شده است و مثلا در واژه «سیندخت» (مادربزرگ مادری رستم) به کار رفته است. «سئنا مورغو»‌ی اوستا هم در زبان پهلوی به «سین موروک» تبدیل شده است.

واژه شناس‌ها «شاهین» را شکل امروزی همان واژه «سئنا» می‌دانند و به اعتبار همین تطور، «سئنا»‌ی اوستا را هم شاهین یا باز معنا کرده اند، اما «سئنا» به شکلی دست نخورده‌تر و باستانی‌تر در گویش مشهدی همچنان زنده است.

اگر بدانیم که در گویش‌های باستان، حرف‌های «سین» و «شین»، در بسیاری از موارد، جای خود را به یکدیگر می‌داده اند و اگر بدانیم که مصوت «آ» در گویش‌های باستان، درواقع «اَ» بوده که بعد‌ها در پایان کلمات، به «کاف» (و بعدتر‌ها به «ه» چسبان) تبدیل شده است، آن وقت می‌توانیم با اطمینان بگوییم که «شِینَک» در گویش مشهدی (دقیق‌تر در گویش‌های شرق خراسان) همان «سئنا»‌ی باستانی است.

شینک، پرنده‌ای است نه چندان درشت که تیزپرواز است و علاقه فراوانی به شکار پرندگان دیگر مثل قمری و کبوتر دارد. در قدیم که فضای شهر همچنان برای زیست پرنده‌ها مناسب بوده، تصویر شکار شینک در آسمان، برای همه تصویری آشنا بوده است. شینک، با چشم‌های درشتش، مسیر پرواز پرنده‌ها را به دقت شناسایی می‌کند و با تیزپروازی، خود را به دل این مسیر می‌زند و کبوتر یا قمری را ابتدا زخمی و پرکنده و سپس شکار می‌کند.

شینک (که اسم کتابی آن «دلیجه» است) صدای زیری دارد و گاه در حین پرواز یا در حین شکار، جیغ هم می‌کشد و برای همین در گویش مشهدی، به نام «جغنه» هم شناخته می‌شود. مشهدی‌ها به بچه‌های پرسروصدا هم جغنه می‌گویند؛ اما دور نیست که همین واژه هم بیشتر از آنکه برگرفته از «جیغ» باشد، شکل دیگری از همان «سئنا»‌ی باستانی باشد.

استاد مرحوم محمد قهرمان، شاعر شهیر معاصر که چند سالی می‌شود در مقبره الشعرا در جوار حضرت فردوسی، آرام گرفته است، در بیتی از غزلی زیبا به گویش محلی، به شکار جغنه اشاره کرده است:

مُو کُفتَر چاهی، غم، جغنه تِزبال
سَر وِر رَد مو داشت، تا تیت و پرُم کرد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->