جمعه گذشته سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی»، در حالی که برای انجام یک سخنرانی به نیویورک رفته بود مورد حمله واقع شده است.
انتشار رمان آیات شیطانی در مهر ۱۳۶۷، اعتراضهای فراوانی از سوی مسلمانان، مسیحیان و یهودیان برانگیخت. این کتاب، رمانی توهین آمیز نسبت به پیامبر اعظم (ص) و قرآن بود که سلمان رشدی، نویسنده هندی الاصل بریتانیایی، آن را نوشت. امام خمینی (ره) ۳۴ سال پیش تنها چند ماه بعد از انتشار کتاب حکم ارتداد برای رشدی اعلام کردند.
مرتد به کسی میگویند که قبلا مسلمان بوده و بعد از دین اسلام برگشته باشد. به این صورت که یا خدا را انکار کرده یا نبوت و قرآن را مُنکر شده یا یکی از ضروریات دین را منکر شده یا حلالی را حرام یا حرامی را حلال کرده باشد. چنین شخصی از نظر اسلام، مُرتَد محسوب میشود. خداوند در سوره بقره آیه ۲۱۷ درباره این گونه افراد میگوید: «هر کس که از دین خود روی بگرداند، کافر شده و اعمالش نابود میشود و اینان اهل آتش هستند.»
سلمان رشدی که فردی مسلمان بود و دست از اسلام برداشت و به اسلام ایراد و اشکال غرض آلود بیان کرد. عمّار از امام صادق (ع) روایت کرده که آن جناب فرمودند: (شخص مسلمان از اسلام ارتداد اختیار کرده و نبوت پیامبر اکرم (ص) را انکار نموده و بر هر کسی که این امر را بشنود خونش مباح بوده و بر امام مسلمین است که او را کشته و توبه اش را نپذیرد.) (کافی جلد ۶ ص ۱۷۴) روایات دیگری هم مانند این حدیث از سوی امامان و همچنین دیگر فقهای اهل سنت وجود دارد. بر اساس روایات وارده، حکم مرتد را قتل و اعدام میدانند و رشدی که مرتد فطری است؛ یعنی خانواده اش مسلمان بوده و خود او نیز مسلمان بوده و بعد از اسلام دست برداشته، اگر توبه نیز بکند، توبه اش پذیرفته نیست و حکم قتل درباره او باید اجرا شود.
در زمانی اهل بیت (ع) که حافظان دین بودهاند از دین حتی به قیمت جانشان دفاع کردهاند. در زمان حال هم افرادی هستند که باید حافظان دین باشند که مراجع تقلید هستند. آنها به عنوان کارشناسان دین در این موضوع و برای دفاع از جنگ اعتقادی که صورت گرفته وارد میشوند. پس از آن برعهده مردم است که آنچه را ایشان تشخیص داده اند به انجام برسانند. همان طور که در جبهه جنگ ما یک فرماندهای داریم و مسئولیتهای مختلفی بین افراد تقسیم شده است. در این میدان هم به همین شکل است. پس جایگاه مرجع تقلید مشخص کردن حکم و وظیفه در برابر این تهاجم است و علمای ما باید نسبت به این حمله و اتفاقات حساس باشند.
شاید این اشکال پیش بیاید که حکم قتل سلمان رشدی در زمانی که اسلام در رسانههای جهانی به خشونت گرایی متهم میشود، به مصلحت نباشد، در حالی که دفاع از جان، مال و دین، مسئلهای فطری است که هر موجود زنده، به طور طبیعی و حتی ناخودآگاه در برابر هرگونه تجاوز و تعدّی، از خود واکنش نشان میدهد. نمیشود شخصی وارد خانه ما شود و بخواهد اموال ما را ببرد و ما برای اینکه دست به خشونت نزنیم، بایستیم و تعدی او را تماشا کنیم.
عالمان و دانشمندان مذاهب اسلامی، در بحث جهاد، آن را واجب کفایی میدانند و میگویند: «هرگاه شهرها و مرزهای بلاد اسلامی، مورد هجوم دشمن قرار گیرد... برتمام مسلمانان واجب کفایی است که از هجوم دشمن جلوگیری کرده و دشمن رادفع کنند...» بنابراین با مسئله سلمان رشدی و امثال آن، نه تنها به عنوان مرتد و توهین کننده به پیامبر، که به عنوان مهاجم به دین باید برخورد کرد و فتوای امام خمینی (ره) در این باره بسیار محکم و قاطع است.