ملیحه ابراهیمی یزدی | شهرآرانیوز؛ کارکردن در ساعتهای مختلف شبانهروز، بخش جداییناپذیر زندگی همه ماست. هرکسی بهفراخور وضعیتش در هر ساعتی از شبانهروز مشغول فعالیت است تا زیر بار فشارهای زندگی کمر خم نکند. کارکردن برای هرکسی تعریف و جایگاهی دارد؛ اما آنچه مهم است، احساس رضایت از ساعتهایی است که میگذرانیم.
همه آنهایی که سالها با سختیهای کار دستوپنجه نرم کردهاند، خوب میدانند زندگی خارج از گود محیط کار در جریان است و صرفا در ساعتهایی که کارفرما مقرر کرده است، خلاصه نمیشود. گاه حاشیههای ساعتهایی که از کار فارغیم، بهقدری پیچیده است که فراموش میکنیم در یک روز کاری چه سختیهایی را متحمل شدهایم. در ادامه، چند برش از مصائب زندگی کارمندی را با هم میخوانیم.
لازمه یک زندگی موفق کارمندی، همراهی تکتک اعضای خانواده با یکدیگر است. بهتر است در محیط خانه کارمند، قوانین خاصی حکمفرما باشد. پدر و مادر بهعنوان دو رکن اصلی یک خانواده موظفاند طبق یک برنامهریزی دقیق و مدون امور خانه را در ساعتهایی که در آن حاضر و غایباند، پیش ببرند.
همسران با همکاری یکدیگر زمینه تربیت فرزندان را مهیا میکنند تا آنها نیز در آینده نزدیک بتوانند در رویارویی با مشکلات درست تصمیمگیری کنند.
در طول هفته میتوان از نیروی دیگری بهجز خانواده، مثل مادر، پدر، خواهر یا برادر و حتی در شرایطی که کاری خارج از خانه مثل تمیز کردن دورهای راه پلههای آپارتمان به شما محول میشود، میتوان از نیروهای شرکتهای خدماتی کمک گرفت. البته بهتر است برخی کارهایی را که اهمیت زمانی ندارند، به روزهای تعطیل موکول کنیم.
کارمندان در کنار رتقوفتق امور روزانه مکلفاند ساعتی از روز را به خودشان اختصاص بدهند. بهعنوان نمونه دقایقی از روز را ورزش کنند، خواب و استراحت کافی داشته باشند، سفر بروند، صلهرحم بهجا بیاورند و به تغذیه سالم خودشان و دیگر اعضای خانواده اهمیت بدهند.
اولین قدم، برنامهریزی درست و اصولی است. در یک برنامه مشخص هفتگی یا روزانه، اعضای یک خانواده میدانند که موظفاند پاسخگوی چه امور محولهای باشند. در این برنامهریزی که میتواند مکتوب شود و در اختیار همسر و فرزندان قرار بگیرد، تقسیم کارها از پیش مشخص شده است. بهعنوان نمونه تا زمانی که خانم کارمند غذای ظهر را آماده میکند، همسرش میتواند فرزندشان را از مهدکودک به خانه بیاورد و دختر خانه مقدمات سفره را فراهم کند یا تا اتوکشی لباسها بهدست خانم، آقا میتواند به پمپبنزین یا مراکز تحویل بازیافت خشک برود و....
البته از این مهم غافل نشویم که توجه به امور تربیتی و تحصیلی فرزندان برای آندسته کارمندانی که کار بیرون از خانه را تجربه میکنند، باید کمی ویژه باشد. در این مسیر، پدر و مادر باید همراه و هماهنگ با یکدیگر پازل تربیتی فرزندانشان را بچینند.
دیدگاههای متعددی درباره کارکردن در بیرون از خانه خوانده و شنیدهایم، اما آنچه کارشناسان بر آن تأکید میکنند، این است که کارکردن بیرون از محیط خانه باعث اجتماعیشدن، بهبود اعتمادبهنفس، افزایش حس رضایت از خود، کمک به اقتصاد خانواده و بهدنبال آن رفاه بیشتر فرد میشود.
این درحالی است که گاهی اختلاف بر سر مخارج، نگهداری فرزندان، مستقلبودن و... بهوجود میآید. همین اختلافنظرها بین همسران گاهی باعث میشود فرد در طی سالها مدام تغییر شغل دهد و نتواند وضعیت را به حالت عادی دربیاورد.
برنامهریزی باید از ساعتی که از خانه بیرون میآییم شروع شود و تا پایان که به خانه بازمیگردیم، ادامه داشته باشد. کارمند باید از ساعت ورود و خروجش آگاه باشد. برخی روزها شاید خودروش خراب شود و بهناچار از وسایل حملونقل عمومی استفاده کند. البته چه بهتر که مکان خانه تا محل کارش را طوری انتخاب کرده باشد که بتواند آن را پیاده، با دوچرخه یا وسایل حملونقل عمومی طی کند.
فراموش نکنیم که کم شدن تعداد خودروهای تک سرنشین در خیابان کمک بزرگی به انضباط ترافیکی شهر و کاهش آلودگیهای صوتی و زیست محیطی میکند.
برای رفتن به محل کار باید انگیزه داشت. گاهی از سر عادت کارکردن، فرد را گرفتار روزمرگی میکند و ممکن است این تکرار عواقب منفی روحی و روانی بهدنبال داشته باشد.
ارتباطگیری خوب و اخلاق مناسب در زمان پاسخگویی درست به اربابرجوع، شاخص دیگر هر کارمند نمونه است. چه خوب است راهانداختن هرچه سریعتر کار مراجعهکنندگان، فارغ از امور شخصی مثل با تلفن صحبتکردن، طولانیشدن زمان خوردن و آشامیدن وعدههای غذایی، برپایی نماز خارج از زمان مقرر و... در اولویت کاری کارمندان قرار بگیرد؛ زیرا نمونه بارز تعهد به کار اوست. البته ناگفته نماند که کارمند در ابتدای امر باید پذیرای محیط باشد.
این مهم میتواند از کوچکترین موضوع مثل چیدمان محیط کاری او باشد تا برقراری روابط مسالمتآمیز با دیگر همکاران، نه به این معنی که، چون کارمند خودش را فردی توانمند میداند، همزمان کار چند نفر را انجام دهد و یکتنه جور دیگران را بکشد؛ اما باید به این نقطه برسد که در نقشهای مختلف بتواند هماهنگی ایجاد کند.
کارمند نباید به خودش و دیگران استرس وارد کند. کارمند موفق زمانی میتواند برای مجموعهای مفید باشد که در راستای پیشرفت شغلی که در مسیرش گام برمیدارد، به فکر بازدهی بیشتر خودش و مجموعهای باشد که در آن فعالیت میکند. البته بماند که حمایت و امنیت شغلی کارفرمایان باعث بهرهوری هرچه بیشتر فعالیت کارمندان میشود.