فهیمه شهری
خبرنگار شهر آرا محله
پرواز شاید از دیرینهترین آرزوهای بشر باشد. از همان زمان که لئوناردو داوینچی اولین گامها برای پرواز را برداشت و این رؤیای شیرین را دستیافتنی کرد، تا امروز همواره انسان پیشرفتهای زیادی در این عرصه تجربه کرده است. بالنها، پاراگلایدرها، پاراموتورها و هواپیماها هر روز تغییرات و پیشرفتهای متعددی را به خود میبینند و بشر با کمک این ابزارها توانسته بال به بال با پرندگان، لذت پرواز در آسمان را حس کند.
در این نوشتار سراغ محمد تقیپور، شهروند ۳۳ ساله محله جلال آل احمد
رفتیم که کار ساخت تجهیزات پاراموتور را انجام میدهد و مدرک مربیگری آموزش پاراموتور را نیز دارد. ناگفته نماند که پاراموتور در واقع همان پاراگلایدر است که به وسیله یک موتور حرکت میکند.
تقیپور بیش از ۱۰ سال است که ورزشهای هوایی انجام میدهد و اختراعاتی هم در این عرصه داشته است. البته تنها یکی از اختراعهای او که مربوط به صنایع هوایی بوده سال ۹۱ به ثبت رسیده است. افزون بر این در جشنواره دفاع ناهمتراز نیز به دلیل ارائه «مکانیزم کنترل پرواز در حالت ایستا»، مقام دوم کشوری را کسب میکند.
او از کودکی مانند بسیاری از پسربچهها عاشق پرواز بود، اما این رؤیا برخلاف بسیاری از افراد برای او آنقدر واقعی بود و در بند بند وجود وی رسوخ کرد که گاهی کارهای خطرناکی را انجام میداد. در یکی از این کارهای خطرناک وقتی ۷ ساله بود با کارتن یخچال برای خودش بال درست میکند و به بالای دیوار خانه میرود و با بالهایش به پرواز در میآید تا برای چند ثانیه، لذت پروازی کوتاهمدت را حس کند.
تقیپور همچنین وقتی حدود ۱۰ سال سن داشت و با خانواده و اقوام برای تفریح به کلات رفت و در خانه یکی از اهالی ساکن شده بود، هنگامی که میبیند باد شدیدی میوزد، دو ملافه را به هم گره میزند و به سمت کوه میرود. وقتی بالای قله کوه میرسد به پسرخالهاش که همراهش بود میگوید میخواهم بپرم. علاقه او به پرواز برای پسرخالهاش امری آشنا بوده است. تقیپور ملافه را باز میکند، باد خشمگین هم دست آرزویش میشود و این پسربچه کم وزن را بالا میبرد و پس از طی حدود ۲۰ متر، او را بر زمین میزند. تقیپور قسمتهای مختلفی از بدنش ضربه میخورد و آسیب میبیند، اما نه از درد مینالد و نه از سختی زمین خوردن، زیرا لذت پرواز را چشیده است. پسربچه شیطان چند سال پیش، اکنون یک شرکت خدمات ورزش هوایی دارد و مربی آموزش پرواز با پاراموتور است، اما وقتی از پروازش با کارتن و ملافه سخن میگوید، برق چشمانش نشان میدهد که چقدر تجربههای کودکی برایش شیرین و جدی بوده است.
هنر در خدمت پرواز
در دوران مدرسه، نقاشی مورد علاقهاش، کشیدن تصاویری از هواپیما و پرواز بود. او با طراحی خوبی که دارد، تصاویر مختلفی از هواپیما و هلیکوپتر میکشید و در عالم خیال، خودش را خلبان آن تصور میکرد. مجسمهسازی و خطاطی را هم دوست داشت و از خلق نوشتار و اثر هنری لذت میبرد، اما عشق پرواز، همواره استعدادش در طراحی و خطاطی را تحتتأثیر قرار میداد و این هنرها را به خدمت خود میگرفت. او مقطع کارشناسی دانشگاه را در رشته مهندسی مکانیک سپری میکند، اما قبل از دانشآموختگی، دنبال ساخت یک هواپیمای دو نفره میرود. او میخواست آرزوی کودکیاش را تحقق بخشد و وسیلهای شخصی برای پرواز داشته باشد. بر همین اساس و درحالی که در گذشته، دورههای مبانی ساختمان هلیکوپتر را گذرانده بود، این زمان، در دورههای آموزش خلبانی شرکت میکند، اما در حین این دورهها با پاراگلایدر آشنا میشود. تقیپور پاراگلایدر را به آرزویش نزدیکتر میبیند. او دوست دارد مانند پرندهها، آزاد و رها در آسمان باشد، کابینی که هواپیما دارد، بین او و آسمان حائلی ایجاد میکند، اما در پاراگلایدر این حائل نیست؛ بنابراین دورههای خلبانی هواپیما را رها میکند و به فراگیری نحوه پرواز با پاراگلایدر میپردازد. ۵ سال، پرواز با پاراگلایدر را تجربه میکند، اما وقتی با پاراموتور آشنا میشود باز پاراموتور را به علاقهاش نزدیکتر میبیند. در پاراگلایدر، خلبان حتما باید از ارتفاع پرواز کند، اما پاراموتور طوری طراحی شده است که خلبان را قادر میسازد تا در کمترین زمان آماده پرواز شود و از هر جایی که میخواهد پرواز کند. پاراموتور به وسیله موتور، این امکان را به خلبان میدهد که تا مدتها در آسمان باشد، به هر جایی دوست دارد برود، از دیدن مناظر بکر و دست نخورده لذت ببرد و تا مادامی که سوخت داشته و توان دارد، به پروازش ادامه دهد؛ بنابراین تقیپور که دوست دارد مانند پرندهها، از هر جایی به سمت و سوی دیگری برود، دورههای پرواز با پاراموتور را آغاز میکند. این عرصه آنقدر برایش لذتبخش بوده که به قول خودش، وقت زیادی برایش میگذارد و به صورت حرفهای آن را ادامه میدهد. او پس از کسب تجربههای زیاد، در دورههای مربیگری آموزش پاراموتور شرکت میکند و نمره اول تئوری و نمره دوم تئوری و عملی کشور را از آن خود میکند و بدین ترتیب گواهینامه مربیگری پاراموتور را به دست میآورد.
طراحی ترایکهای سه چرخه
این شهروند ساکن محله جلال آل احمد همزمان با اینکه در دورههای آموزش پاراموتور شرکت میکرد، کار ساخت برخی تجهیزات این وسیله را نیز انجام میداد. البته تجربیات کسب شده در دوران سربازی که امریه پژوهشکده هوا و فضای دانشگاه فردوسی بود در این راه کمک حالش بوده است. بدین ترتیب اولین بار یک ترایک برای پاراموتور خودش میسازد. سپس دوستانش به او سفارش میدهند و مشابهش را برای آنها هم میسازد. کم کم شرکت خدمات ورزش هوایی، تأسیس و ثبت برند میکند. پس از ثبت شرکت، او ترایکهای دو نفره با کاربری تجاری و تفریحی میسازد. برای طراحی این ترایکها که سه چرخ دارد، یک سال زمان میگذارد.
تقیپور در این باره میگوید: اگر طراحی بخواهد، کاری را از نمونههای ساخته شده قبلی، کپی کند، کارش سادهتر است، اما من تمام کارهایم را بدون هیچ نمونهبرداری از شرکتهای داخلی انجام میدهم و از صفر تا ۱۰۰ طراحی آن از سمت خودمان انجام میشود. برای همین زمان زیادی صرف این مرحله میشود. بعد از طراحی این ترایکهای سه چرخه، طی ۶ ماه نمونه اولیه را ساختیم و ایرادهایی که داشت برطرف کردیم بنابراین پس از یک سال و نیم، سه چرخهای ساخته شد که کاربری تجاری و تفریحی دارد. او کارشان را کاری پرخطر و با ریسک بالا میداند که باید تمام جوانب ایمنی آن رعایت شود تا خلبان با امنیت کامل پرواز کند. در این راستا، بارها و بارها وسیله طراحی و ساخته شده، مورد آزمایش قرار میگیرد تا استانداردها را پشت سر بگذارد.
ساخت ماشینهای چند منظوره
این فعال عرصه هوانوردی اکنون در حال ساخت ماشینهایی چند منظوره و کوچک است. این ماشینها که طراحی آن به اتمام رسیده و ۳ ماه است کار ساخت نمونه اولیه آن شروع شده، با موتور ۲۵۰ سی سی کار میکند و کاربریهای مختلفی دارد. از مناطق صعبالعبور میگذرد، هلال احمر میتواند از آن برای امداد و نجات استفاده کند. کاربری نظامی و گشتزنی پلیس هم دارد، اما کاربری که بیشتر از آن استفاده میشود همین کاربری تفریحی است.
او توضیح میدهد: این ماشینها که دو نفره و کم مصرف است و تا ۴ ماه دیگر کار ساختش به اتمام میرسد، کاملا ایرانی است و جز موتورش که از چین وارد میشود، دیگر تجهیزاتش، در ایران ساخته میشود. در مشهد هم میتوان از آن در پارک خورشید و دیگر پارکهای کوهستانی بزرگ استفاده کرد.
به عقیده او این ماشینها پس از ساخته شدن، با استقبال شهروندان مواجه میشود چراکه رانندگی با آن بسیار هیجانانگیز است و راننده میتواند با سرعت بالا در تپهها رانندگی کند یا پرش بزند.
این ماشین طوری طراحی شده که به سختی چپ میکند و اگر چپ کند، خیلی راحت به حالت اولیه برمیگردد و بدون اینکه راننده و سرنشین آسیب ببینند، میتوانند به مسیرشان ادامه دهند.
تقیپور ۲ سال پیش خیلی پیگیر بود تا بتواند مجوز ساخت یک زیپ لاین در مشهد را بگیرد، اما پس از دوندگیهای بسیار و رفتن به ادارات مختلف، پاسخی که میخواست، دریافت کرد و قیدش را زد.
غفلت از جاذبه توریستی پرواز
او میگوید: متأسفانه مسئولان مربوط، برای پرواز با پاراگلایدر یا پاراموتور نیز جایی در مشهد تعریف نکرده و مجوز ندادهاند بنابراین علاقهمندان این رشتهها باید از شهر خارج شوند. چنین رویکردهای سختگیرانهای باعث میشود که شهر مشهد با وجود داشتن تعداد زیادی مسافر، نتواند از ظرفیتهای گردشگری و درآمد حاصل از آن استفاده کند. حتی بعضی همسایههای ما در شهرها و کشورهای مجاور که به مشهد آمدهاند، میگویند این شهر آنقدر حال و هوای غمگینی دارد که انگار خاک مرده بر آن پاشیدهاند.
تقیپور ادامه میدهد: پرواز، فوقالعاده جذاب و هیجان انگیز است. نه تنها خود مردم شهر به این تفریح احتیاج دارند بلکه جاذبه توریستی بالایی هم دارد و میتواند درآمد زیادی به دنبال داشته باشد. اگر کمی عرصه برای علاقهمندان این رشتهها باز شود، استقبال زیادی از آن میشود، مردم کمتر برای تفریح به رستوران میروند و شادی و هیجانی سالم را تجربه خواهند کرد، اما اکنون، چون حمایت نمیشود و عرصه فراهم نیست، بسیاری از مردم یا این ورزشها را نمیشناسند یا گمان میکنند خیلی پرخطر است در حالیکه این ورزشها خطر بسیار کمی دارد و معدود سوانحی هم که رخ داده به علت این بوده که فضای ایمن مناسب در دسترس پرنده (خلبان) نبوده است و رو به فضاهای ناایمن آوردهاند.
این شهروند ساکن محله جلالآلاحمد تصریح میکند: وقتی در ورزشهای هوایی سانحهای روی میدهد، بیشتر مردم گمان میکنند به علت نقص فنی این اتفاق افتاده درحالیکه در ۹۹ درصد موارد، این سانحهها به علت خطای انسانی روی میدهد و با فراهم کردن فضای ایمن و کنترل شده میتوان همین سوانح را هم کمتر کرد.
او توضیح میدهد: ما اکنون برای پرواز با پاراموتور به روستای امرغان در ابتدای جاده قوچان میرویم که یک منطقه زراعی است، اما علاقهمندان پرواز دوست دارند بتوانند بالای شهر و مناطق تفریحی هم پرواز کنند و از دیدن مناظر زیبا لذت ببرند.
بال به بال با پرندگان
این فعال عرصه هوانوردی که در شمال، کیش و شهرهای دیگر، بال به بال، کنار دستههای پرندگان پرواز کرده است، درباره احساسش و زیباییهای این ورزش میگوید: تا کسی پرواز نکند لذت آن را درک نمیکند و نیازی به پرواز در خودش نمیبیند، اما همین که یک بار این لذت را بچشد، عاشق پرواز میشود و دیگر نمیتواند آن را فراموش کند.
تقیپور چنان از پرواز لذت میبرد که گاهی بالای آسمان اشک شوق میریزد، او در تجربیات پروازیاش صحنههای زیبایی دیده است که به گفته خودش قبلا در کارتپستالها یا فیلمهای تخیلی میدید.
او پرواز تا ارتفاع دو هزار و پانصد متری با پاراموتور را تجربه کرد و براساس قوانین پروازی هرچه ارتفاع پرنده (خلبان) بیشتر باشد، امنیت پروازش بیشتر میشود، اما تقیپور ترجیح میدهد هنگام پرواز، نزدیک زمین باشد و بتواند از بالای آسمان، زیباییهای طبیعت را ببیند. او خاطرات شیرینی از پرواز بر فراز دریا، کوهستان و جلگه گرگان دارد و معتقد است لذتی که از این پروازها داشت با هیچ واژهای توصیف نمیشود.
وقتی درباره ترس از ارتفاع از این خلبان پاراموتور میپرسم، پاسخ میدهد: ترس یک واکنش طبیعی بدن است و اگر کسی احساس ترس نکند غیرعادی است، اما هنگام پرواز وقتی با وسیلهای ایمن و در مکانی امن پرواز میکنم دیگر میدانم که احتمال خطر نزدیک به صفر است و با خیال آسوده از پروازم لذت میبرم. خیلی از مردم هم که از این ورزشها هراس دارند به این دلیل است که شناخت درستی درباره آن ندارند، اما به همه توصیه میکنم که حتی اگر در خودشان احساس ترس میکنند، این را واکنشی طبیعی بدانند و پرواز را تجربه کنند تا ببینند ترس خیلی زود از بین میرود و لذتی جایش را میگیرد که با هیچ چیزی مقایسه نمیشود.
شناخت نداشتن مردم از ورزشهای هوایی
این فعال عرصه هوانوردی بیان میکند: خیلیها گمان میکنند ورزشهای هوایی بسیار گرانقیمت هستند و فقط پولدارها از آن استفاده میکنند در حالیکه اینطور نیست و هر ورزشی در سطح حرفهای هزینههایش بالا میرود. حتی هزینههای این ورزش به برخی رشتههای دیگر کمتر است، اما در مقابل هیجانی وصفناپذیر دارد و بسیاری از افراد اگر پا در این عرصه بگذارند دیگر از آن جدا نمیشوند.
تقیپور معتقد است، چون در مشهد مکان مشخصی به پرواز اختصاص داده نشده است، بسیاری از مردم، این رشته را نمیشناسند، اما اگر محیط مناسبی فراهم شود، استقبال زیادی میشود و تبعات اجتماعی مثبتی خواهد داشت چراکه جوانانی که طالب هیجان هستند محیط و روش سالمی برای تخلیه هیجاناتشان در دسترسشان قرار میگیرد و به جای رفتارهای ناهنجار، به این سمت سوق داده میشوند.
او با تشکر از شهرداری منطقه ۱۱ که در گذشته، قسمتی از زمینهای کال چهل بازه را برای زمین تمرین پاراگلایدر اختصاص داد، بیان میکند: اقدام خوب و ارزشمندی بود، اما چون فضای اختصاصی بسیار کوچک بود با استقبال مواجه نشد و ورزشکاران این رشته نتوانستند از آن استفاده کنند.
این مربی آموزش پاراموتور، به هماهنگ نبودن سازمانهای مختلف در مشهد اشاره میکند و میگوید وقتی روی منطقهای برای ایجاد جاذبههای تفریحی و گردشگری دست گذاشته میشود، نهادهای مختلفی ادعای مالکیت و مدیریت دارند، اما هیچ کدام هم حاضر نیستند مسئولیتی بپذیرند یا مجوزی بدهند.
تقیپور از تجربه موفق احداث پارکهای آبی در مشهد سخن میگوید و میافزاید:، چون مشهد شهر کمآبی است، ابتدا دیدی منفی به احداث پارکهای آبی وجود داشت، اما با احداث آنها دیدیم که چقدر موفق بودند و افزون بر جاذبه تفریحی که برای شهروندان و زائران ایجاد شد، رشد اقتصادی را به دنبال داشتند.
مشهد نیازمند احداث یک فرودگاه فوق سبک
به نظر او احداث یک فرودگاه فوق سبک خصوصی در مشهد بسیار لازم است و اگر مسئولان اجازه تأسیس چنین مکانی را بدهند، نه تنها نتایج مثبت اقتصادی آن را خواهند دید، بلکه شاهد افزایش نشاط بین مردم خواهیم بود و تفریحی سالم در دسترس جوانان قرار خواهد گرفت.
تقیپور معتقد است، انتهای بولوار هاشمیه، پارک ملت و شاندیز، از مناطقی است که قابلیت سرمایهگذاری و ایجاد بسترهای تفریحی را دارند، اما به علت محدودیتهایی که وجود دارد تاکنون از این ظرفیتها به درستی استفاده نشده است. او همچنین به سختی کار تولیدی در ایران اشاره میکند و توضیح میدهد: تولید در ایران در مقایسه با سرمایهای که گذاشته میشود، درآمد کمی دارد و مشکلاتش هم چند برابر دیگر مشاغل است. کار کردن در عرصه تولیدی کشور ما آنقدر سخت است که به عقیده من هر کسی در این عرصه فعالیت دارد عاشق ساختن و خلق کردن است و اگر این عشق نباشد هیچ تولیدکنندهای نمیتواند سختیهای این عرصه را تحمل کند. این فعال عرصه هوانوردی بدترین آفت برای یک تولیدکننده را نوسان قیمت و ثبات نداشتن شرایط اقتصادی میداند و اظهار میکند: وقتی قرار است کالایی را تولید کنیم، برمبنای قیمتهای زمان عقد قرارداد، مبالغ را تعیین میکنیم، اما وقتی بازار نوسان دارد و با افزایش قیمتها مواجه میشویم، همه پیشبینیها به هم میریزد و به عنوان مثال، پس از طراحی، وقتی میخواهیم مواد اولیه را خریداری کنیم میبینیم که قیمتش بسیار گرانتر از زمان عقد قرارداد شده یا به دلیل تحریمها، کالایی که لازم داریم وارد نمیشود و شرکتهایی که با آنها کار میکردیم دیگر جوابگویمان نیستند. اینها خیلی کار ما را با مشکل مواجه میسازد و افزون بر متضرر شدن تولیدکننده، رشد اقتصادی را تحتتأثیر قرار میدهد بنابراین اکنون سعی داریم تا جایی که امکانش هست، محصولاتی که قبلا از خارج وارد میشد، خودمان در داخل کشور بسازیم تا کمتر تحتتأثیر بازار خارجی باشیم. این تولیدکننده همچنین به مشکلات دریافت مجوز و استانداردها اشاره میکند و میگوید: به دلیل مسائل سیاسی نمیتوانیم با استانداردهای خارجی کار کنیم، اما برای گرفتن استانداردهای داخلی هم مشکلاتی وجود دارد که امیدوارم زودتر رفع شود و اداره استاندارد معیارهایش را تعیین کند.