زمان اکران آثار هفته فیلم و عکس مشهد اعلام شد + جدول پخش پوستر بیست‌ونهمین هفته فیلم و عکس مشهد منتشر شد برنامه صداوسیما برای دلجویی از هموطنان اهل سنت بهرام افشاری و سروش طاهری در تور آمریکای شمالی با «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت؟» فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) + زمان پخش مدیر پخش شبکه یک صداوسیما عزل شد| اعلام جرم علیه ۸ نفر چهره ماندگار | درباره جلال‌الدین معیریان، بنیان‌گذار چهره‌پردازی کلاسیک ایران سایه مات خندوانه | نگاهی به برنامه ۱۰۰۱ و انتظارات برآورده نشده آن گفت‌وگو با استادان دانشگاه‌های مشهد به‌مناسبت روز ملی معماری پرورده آفتاب ایران | مختصری در احوال و آثار شیخ بهایی روایتی سینمایی از یک قهرمان | گفتگو با عوامل فیلم سینمایی صیاد انتشار فراخوان جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تفلیس آغاز اکران انیمیشن رویاشهر در سینما آیا نویسندگان پرفروش آینده دنیا باید ستاره فضای مجازی باشند؟ جایزه یک عمر دستاورد موسسه فیلم آمریکا برای فرانسیس فورد کوپولا فیلم کوتاه داستانی «جای خالی» در جشنواره ایتالیایی برنامه‌های رادیو به مناسبت سالروز شهادت امام‌جعفرصادق(ع) + زمان پخش اکران سیار انیمیشن «رؤیاشهر» در شهر‌های فاقد سینما درگذشت پاپ تماشاگران «مجمع کاردینال‌ها» را چند برابر کرد
سرخط خبرها

گلایه امیرهوشنگ ابتهاج از محمدرضا شجریان

  • کد خبر: ۱۲۴۸۴۹
  • ۱۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۵
گلایه امیرهوشنگ ابتهاج از محمدرضا شجریان
بخشی از خاطرات محمد افشین وفایی از امیرهوشنگ ابتهاج در تازه‌ترین شماره مجله اندیشه پویا چاپ شده است.

به گزارش شهرآرانیوز، در بخشی از خاطرات تفصیلی محمدافشین وفایی از امیرهوشنگ ابتهاج که در تازه‌ترین شماره مجله «اندیشه پویا» چاپ شده، آمده است: «سایه بی‌خیالی و بی‌تفاوتی عجیبی در رفع تهمت‌هایی که به او می‌زدند داشت. یکبار به او گفتم: «استاد! امروز در فلان روزنامه چه مصاحبه‌ی تندی از شما چاپ شده. شجریان و دیگران نرنجند!» جواب داد: «نه! هر کس مرا بشناسد می‌داند این‌ها حرف‌های من نیست.» خلاصه کاری نکرد.

روز بعد یا شاید بعدترش تعریف کرد: «بعد از رفتن شما فکر کردم نکند واقعاً شجریان و علیزاده این حرف‌ها را باور کنند. من اصلاً چنین حرف‌هایی نزده‌ام و اصلاً این شخص را تا حالا ندیده‌ام.» به شجریان تلفن می‌کند. شجریان هم با خنده می‌گوید: «آقا من این مصاحبه را ندیده‌ام اما هر چه باشد شما بیشترش را قبلاً در همان شعر معروف خطاب به من گفته‌اید.»

سایه می‌گفت و می‌خندید. اشاره‌ شجریان به شعری بود با این مطلع:

رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست

مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست...

چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت

عهد ما با تو نه این بود وفای تو کجاست؟...

شأن نزول این شعر هم از این قرار است که سایه در کلن بوده و شجریان هم آنجا کنسرت داشته. شجریان برای سایه بلیت نمی‌فرستد و دوستی دیگر بلیت کنسرت او را به سایه می‌دهد. سایه‌ زودرنج که از شجریان چنین توقعی نداشته بلافاصله این شعر را می‌گوید. بعد از کنسرت، شجریان به منزل سایه می‌رود. سایه می‌گوید: «اتفاقاً شعری هم برای شما گفته‌ام.» شجریان غزل را می‌خواند و می‌پرسد: «می‌توانم نسخه‌ای از این شعر داشته باشم؟» سایه پاسخ می‌دهد: «بَــــله.»

این خاطره در شماره ۸۱ مجله اندیشه پویا که بزودی منتشر می‌شود، آمده است.»

منبع: ایسنا

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->