یکی از تعاریف هویت این است که هویت فردی یا اجتماعی باید بتواند وجه وحدت بخش هویت فرد یا جامعه را تأمین کند. به تعبیر دیگر، وقتی گفته میشود فرد یا جامعهای هویت الف را دارد، یعنی با نگاه الف وحدت شخصی یا وحدت اجتماعی دارد؛ بنابراین هویت در لفظ و اصطلاح به معنی وحدت پیداکردن یک فرد یا یک جامعه با یک موضوع یا ایده است.
اما در کنار این موضوع، موضوع دیگر به ویژه در زمینه هویت اجتماعی این است که اگر وحدت به معنای یکی شدن با موضوعی است، در هویت اجتماعی، تکثر سلایق و علایق انسانها به چه نحوهای باید لحاظ شود که جامعه یکدست نشود؟
به معنای دیگر اگر هویت اجتماعی به معنای وحدت پیداکردن با یک نگاه و ایده است، چطور باید ادعا کنیم در یک جامعه تکثر اجتماعی و تکثر دیدگاهها هم پذیرفتنی است و به تعبیر دقیق تر، در برابر وحدتی که میخواهد هویت اجتماعی را برقرار کند، چطور تکثر سبکهای زندگی توجیه پذیر است؟
مرتبط با این قسمت از موضوع، آموزهای در سنت اسلامی ما وجود دارد که بیشتر حکما و فلاسفه مسلمان به آن پرداخته اند و آن هم قاعده «جمع کثرت در وحدت» است.
در این قاعده، وحدت به نوعی در کثرتهای مختلف توضیح داده میشود. به این معنی که اگر دنبال یک هویت هستیم، آن هویتی غنیتر و قویتر است که بتواند تکثرات بیشتری را حول محوری واحد جمع کند؛ بنابراین هویت اجتماعیای غنیتر است که بتواند تکثرات بیشتری را در خودش جذب کند و با کثرتهای هویتی یا کثرتهای سبک زندگی متنوع تری وحدت برقرار کند؛ چون اگر میان سبکهای زندگی متکثر وحدت برقرار نشود، درواقع هویت اجتماعی نداریم، بلکه یک جهان آنارشیک اجتماعی داریم و اگر این وحدت آنچنان در تنگنا باشد که نتواند هیچ کثرتی را توضیح بدهد، هویتی بسیار شکننده خواهد ساخت که با اندک تغییراتی به محاق و حاشیه خواهد رفت؛ بنابراین یکی از نکات بسیار مهم درباره نسبت سبک زندگی انسان و تکثرش این است که هویت اجتماعیای میتواند مدعی رهبری و هدایت در سطح کلان باشد که بتواند کثرتی از سبکهای زندگی را در ذیل خودش معنادار کند.
با این حال، اگر این کثرتها باعث به محاق و حاشیه رفتن وحدت هویتی بشود، به یک معنا همان سبکهای زندگی متکثر هم بی معنا میشوند؛ بنابراین باید توجه کرد که اگر وحدت هویتی در بین کثرت سبکهای زندگی برقرار نشود، به جامعهای آنارشیک و متکثر و بی نظم منجر خواهد شد. همچنین، اگر این نظم و وحدت اجتماعی توان توزیع سبکهای متکثر را نداشته باشد، با اندک تغییرات اجتماعی ضربه خواهد خورد و از بین خواهد رفت.
به نظر میرسد اگر در شهر یا کشور یا جهان اجتماعی هویتی خودمان که انتخاب میکنیم، به تلاش برای جمع کثرت در وحدت توجه نکنیم، طبیعتا به مشکلاتی برخواهیم خورد که هم تکثر هویتی ما را از بین خواهد برد و هم وحدت هویت اجتماعی ما را خدشه دار خواهد کرد.
در این اوضاع به ویژه در دوره معاصر ما و در رویارویی با تکثر هویتی که پیرامونمان تجربه میکنیم، نیازمند عنصر وحدت بخش بسیار غنی و چندلایه و از لحاظ معنایی با غنای چشمگیر هستیم تا بتوانیم کثرتهای هویتی را در ذیل یک عنصر و دیدگاه وحدت بخش توضیح بدهیم.