احتیاط! مشغول شهرتکانی هستیم روایت دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی از مشهد سال ۱۳۴۹: مشهد شهر درخت‌هاست سردرگمی مراجعان در پیداکردن محل دفن اموات در آرامستان بهشت رضا (ع) تمرکز بودجه‌ ۱۴۰۴ مشهد بر توسعه پایدار و عدالت‌محوری تولید بیش از ۲۲۰ هزار تن آسفالت طی ۱۱ ماه | پخش بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار مترمربع آسفالت از ابتدای سال ۱۴۰۳ رئیس شورای اسلامی شهر مشهد خبر داد: اضافه‌شدن ۲۱۹ المان جدید استقبال از بهار ۱۴۰۴ در حوزه فرهنگی رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر مشهد: المان‌های استقبال از بهار ۱۴۰۴ هویت رضوی و فرهنگ ایثار و شهادت را به نمایش می‌گذارند شرح آخرین وضعیت راه‌اندازی فاز یک خط ۳ متروی مشهد از زبان مدیرعامل مدیرعامل سازمان مپ شهرداری مشهد: بازیافت، راهکار رفع ناترازی انرژی است رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: ۴ ایستگاه میانی خط سه مترو تا پایان سال ۱۴۰۴ در مدار قرار خواهد گرفت مشهد مقدس، رکورددار گل‌کاری بهاری در کشور رئیس کمیسیون عمران، حمل‌ونقل و ترافیک شورای اسلامی شهر مشهد: ۲۵ اسفندماه تست اولیه فاز یک خط سه مترو مشهد انجام خواهد شد ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (۱۶ اسفند ۱۴۰۳) فراخوان مرکز نوآوری پارک دانش شهرداری مشهد اعلام شد+جزئیات ثبت نام مشهد باید سبز بماند | ضرورت حفظ و توسعه فضای سبز در شهر و چالش‌ها و راهکارهایش هوای مشهد در وضعیت ناسالم برای گروه‌های حساس (چهارشنبه، ۱۵ اسفند ۱۴۰۳) | اواسط روز و بعدازظهر از غلظت آلاینده‌ها کاسته می‌شود آتش سوزی کارخانه قند آبکوه مشهد در ۷۸ سال پیش | بوی قند سوخته شهر را فراگرفت ایجاد بیش از ۳۰۰۰ جای‌پارک موقت نوروزی توسط شهرداری مشهد با همکاری ادارات دولتی ماجرای حمله به اتوبوس شهرداری در بولوار طبرسی مشهد چه بود؟ + ویدئو
سرخط خبرها

کوچه یزدی ها، یزدی نداشت

  • کد خبر: ۱۳۰۴۹۵
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹
کوچه یزدی ها، یزدی نداشت
ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش.

ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش؛ و حتی بعد‌ها که تابلودار شد، یک خاطره دیر و دور و محوی توی حافظه ام مانده که انگار شبی به اورژانس آدرس «کوچه یزدی ها» را داده بودیم و همیشه وقتی به آن شب فکر می‌کنم، تصویر ماشین لکنته اورژانس آن ور خیابان توی خاطرم می‌آید -گمان کنم کلش خیالات است و آن وقت هم اورژانس را ندیده بودم- که معطل مانده بود و نمی‌فهمید کجای این محله «کوچه یزدی ها» ست. من راستش هنوز هم نفهمیده ام که چرا به کوچه ما می‌گفتند «کوچه یزدی ها».

چون از سر کوچه که حساب می‌کردی از «غلومحسینِ علِزغَر» که همان غلامحسین پسر علی اصغر باشد، تا «عباس علِزغَر»، برادرش و «اکبرِ ممد» و ما و خانواده شهید نصراللهی و بی بیِ خودمان و به گمانم حتی «عباسِ جنگی» همگی قاینی بودیم؛ و اصلاً کوچه یزدی ها، یزدی نداشت انگار، یا اگر هم داشت، در رقابت با قاینی‌ها انصاف این بود که اسم قاینی‌ها بیفتد توی دهن همه.

اسدا... – که ما اسُلّلا صدایش می‌کردیم – پسر غلومحسین علِزغَر بود. یعنی به حساب آن موقع که انگار هزار سال پیش بوده، می‌شد اسُلّلای غلومحسین. او آن موقع بازیگر یکه تاز و پیروز بلامنازعِ همه میدان‌های توشله بازی و پاسوربازی بود؛ و البته فوتبال که همیشه ته کوچه‌های چمن، وسط خیابانی که شصت متری خوانده می‌شد، در جریان بود؛ و یک بار که به صرافت متر کردن «شصت متری» افتادیم، به زور و زحمت بیست متر می‌شد، ولی هیچ کس نفهمید اول بار چه کسی به آنجا شصت متری گفته.

تابستان، فصل شصت متری بود و فصل دشتِ اسدالله. ته خرداد یک توشله بزرگ قرض می‌کرد و می‌افتاد وسط کارزار. این آخرها، اما کمتر کسی پای رقابتش می‌آمد.

این قدر که از مجبوری افتاده بود به آوانس دادن و شُل بازی کردن. آن اوایل ولی، صبحِ روز اول با همان توشله قرضی می‌افتاد وسط ماجرا و دم غروب که کر و کثیف برمی گشت طرف خانه شان، جیب‌های ورقلمبیده اش پر بود از جیرینگ جیرینگِ صدای توشله‌هایی که به هم می‌خوردند. بیشترشان سه رنگ، که امان از توشله سه رنگ و ارج و قُربش.
ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->