ملیحه فلاح | شهرآرانیوز؛ چند میلیون درآمد داشته باشیم فقیر نیستیم؟ ۸ میلیون برای یک خانواده سه نفره مشهدی خوب است؟ مثلا اگر ماهانه ۴ میلیون تومان برای اجاره یک خانه نقلی در مناطق کم برخوردار شهر کنار بگذاریم و به جای تطبیق خورد و خوراکمان با سبد مطلوب وزارت بهداشت، اقلام آن را به اندازه رفع نیاز اولیه خود با ارزانترین کالاها (مثلا سویا به جای گوشت) جمع وجور کنیم، باید برای تغذیه خود هم حدود ۳ میلیون تومان هزینه کنیم، آن وقت یک میلیون تومان برایمان میماند.
در این صورت باید سعی کنیم که بیمار نشویم یا مریضی هایمان را به یک سرماخوردگی جزئی تقلیل دهیم و دعا کنیم که بَرجی به خرج هایمان اضافه نشود، آن وقت این یک میلیون باقی مانده را میتوانیم برای هزینههای جانبی مثل آموزش، پوشاک و... هزینه کنیم.
۸ میلیون تومان یک حساب کتاب نسبی است. اما بر اساس دو هزینه اصلی تغذیه و مسکن این رقم حداقل مبلغ لازم برای زندگی یک خانواده سه نفره در مشهد است. همین ۱۰ روز قبل بود که در گزارشی با عنوان «تغذیه سالم مشهدیها چقدر هزینه دارد؟»
بر اساس سبد مطلوب اعلام شده از سوی وزارت بهداشت و حساب کتابهای ما هزینه ماهانه هر فرد برای جذب روزانه ۲ هزارو ۵۷۳ کالری یک میلیون و ۳۸۰ هزار تومان تمام میشد، حالا اگر بنا بر استانداردهای بین المللی خط فقر ۲ هزارو ۱۰۰ کالری باشد تقریبا هزینه ماهانه هر فرد یک میلیون و ۱۲۵ هزار تومان و خانواده سه نفره ۳ میلیون و ۳۷۵ هزار تومان خواهد بود که در بالا گفتیم با جایگزینی اقلام ارزانتر آن را تا ۳ میلیون تومان رند
میکنیم.
از طرفی میانگین حداقل اجاره مسکن با میانگین متراژ ۶۰ تا ۸۵ متر در نواحی کم برخوردار مشهد با کمترین امکانات و با تبدیل پول پیش به اجاره به حدود ۴ میلیون تومان میرسد. حالا اگر یک میلیون تومان هم برای دیگر هزینهها در نظر بگیریم، نمیشود از ۸ میلیون تومان چیزی کم کرد.
چند روزی میشود که به دنبال صحبتهای فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای اسلامی و اعلام خط فقر نسبی ۱۸ میلیون تومانی، موضوع خط فقر داغ شده است و هرکس درباره آن نظری میدهد. اما در حقیقت محاسبه خط فقر بر عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که باید در اواسط هر سال این شاخص را برای سال قبل محاسبه کند، وقتی خبری از آمار شفاف نباشد بازار اظهارنظرها داغ میشود. بعد از آن هم یک عده شروع به تحلیل و تکذیب میکنند.
آن طور که آخرین گزارش پایش فقر وزارت رفاه نشان میدهد، خط فقر برای یک خانواده سه نفره در شهر مشهد در سال ۹۹ حدود ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده که منبع محاسبه آن بر اساس دادههای درآمد و هزینه مرکز آمار است. همه درباره وضعیت تورم سالهای اخیر میدانیم. بدیهی است که خط فقر نیز در این سالها بالا رفته است. حالا تصور کنید با توجه به گزارش مرکز آمار نرخ تورم سالانه خراسان رضوی در سال ۱۴۰۰ معادل ۳۹.۷ درصد بوده است.
یعنی؛ اگر بخواهیم فقط تأثیر تورم را بر خط فقر در نظر بگیریم خط فقر برای سال ۱۴۰۰ در مشهد ۴ میلیون تومان خواهد شد که البته اصلا با هزینههای زندگی در این شهر جور در نمیآید. چرا؟ چون حتی اگر رقم ۸ میلیون تومان ما هم مورد قبول نباشد، براساس محاسبات انجام شده، سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری یعنی حداقل هزینههای ماهانه زندگی برای مذاکرات مزدی سال ۱۴۰۱ حدود ۸ میلیون و ۹۸۰ هزار تومان تعیین شد که این محاسبه براساس متوسط قیمت اقلام خوراکی اعلامی از سوی مرکز آمار ایران برای ماه دی ۱۴۰۰ صورت گرفته بود.
دکتر مهدی فیضی، استاد دانشگاه فردوسی و تحلیلگر مسائل اقتصاد خرد است. او با اشاره به اینکه خط فقر به معنای کلاسیک معمولا بر مبنای فقر تغذیهای محاسبه میشده است، میگوید: این نوع محاسبه کلاسیک بر اساس هزینه تأمین کالری مورد نیاز هر فرد با غذاهای ارزان قیمت در هر کشور و بعد خانوار در آنجا بوده است؛ بنابراین در این تعریف مبنا معمولا تغذیه بوده، چون به این باور باز میگشته که آدم فقیر فردی گرسنه است.
این تحلیلگر حوزه اقتصاد خرد میافزاید: تعاریف متفاوت از خط فقر حاصل ایدههای مختلف محاسبه حداقل معاش است. این حداقل معاش در تعاریف بعد از تغذیه محوری شامل حداقل هزینههای مختلف برای زندگی فرد شامل؛ مسکن، پوشش و ... بوده است که بر اساس آن خط فقر تازهای به دست آمده است. همه این تعاریف محاسبه هستند، اما روشهای جدیدتر ذهنی هستند و محاسبه آنها سختتر است بنابراین خیلی نمیتوان به اعداد اعلام شده تکیه کرد.
فیضی به ابعاد جدید محاسبه خط فقر اشاره میکند و ادامه میدهد: یک آدم ممکن است که تغذیه خوبی داشته باشد، ولی هنوز فقیر باشد، چون جنبههای جدیدی به محاسبه خط فقر اضافه شده است. جنبههایی مانند سلامت جسمی، سلامت روانی، بهزیستی ذهنی و... به مفهوم فقر اضافه شده که دیگر آن را در تغذیه خلاصه نمیکنند، به این ترتیب محاسبه خط فقر با تعریف جدید بسیار پیچیده شده است. در تعریف اول محاسبات عینی بود، اما اکنون سؤال اینجاست که آیا حال دل آدمها خوب است که برای این موضوع خیلی سخت میشود محاسبه عینی و عددی داشت.
به نظر او، محاسبه عینی اعداد زمانی کارایی دارد که با هدف جذب کمکهای حمایتی و برنامه ریزی دولت انجام شود، ولی اگر بخواهیم آن را به جامعه منتقل کنیم که فرد، فقیر بودن یا نبودن خود را بر اساس آن محاسبه کند درست نیست، چون ممکن است ما بر اساس خط کشیهای عینی خط فقر، فقیر محسوب نشویم، اما در مقایسه با همسایه و اطرافیان خود فقیر باشیم که به آن فقر نسبی میگویند.