به گزارش شهرآرانیوز - مرگ چیزی است که فارغ از هر آمادهسازیای همیشه غافلگیرکننده است و هرگز ممکن نیست که یک شخص زنده کاملاً با مفهوم آن کنار بیاید. مردن آنقدر عجیب است که اگر تصویر صورت یک آدم در حال مردن را ببینیم نقشی از نگاه آخرش در ذهنمان حک میشود که محال است به این راحتیها پاک بشود.
این طور میشود که دیدن مردن کاراکترها روی پردهی جادو هم از همان ابتدایش، افسون مخصوص سینما بود. گاهی به اشک میانجامید، گاهی به پرخاش و گاهی فقط تسلیم میشدیم. تسلیم مفهوم عمیقی به نام نبودن...
سانشوی مباشر مرثیهای غمناک و دلخراش از استاد سینمای ژاپن میزوگوچی خانوادهای را به نمایش میگذارد که به پاس درستکاری پدر مورد بیمهری قرار میگیرند و تبعید آنها را آواره میکند. فرزندان نیز با رنج بزرگ میشوند و سرنوشتی تلخ انتظار آنان را میکشد تا شاید مرگ رهایی بخش دختر خانواده باشد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم از آلمان جز ویرانهای باقی نمانده است. مردم با فقر دست و پنجه نرم میکنند. در این میان خانوادهای به سختی برای حیات خود میجنگد و پدر بیمار خانواده باری بر دوش آنان است. پسر کوچک خانواده بیش از توان خود بار دیگران را به دوش میکشد و حتی گورکن میشود. اما در نهایت تصمیمی مرگبار میگیرد. پدر را میکشد و خود را خلاص میکند.
یکی از قسمتهای ده فرمان نوجوانی یاغی را دنبال میکند که به جرم قتل محکوم به اعدام است. کیشلوفسکی نقدی بر حکومت و اجرای اعدالت نیز دارد و در پایان اشکهای یک محکوم به اعدام میخکوب کننده است.
وقتی از اوج فرود میآیی. وقتی میتوانستی قهرمان بوکس باشی و حالا روی تخت بیمارستان انتظار مرگ را میکشی در حالی که نمیتوانی بدنت را هم حرکت دهی دیگر امیدی برابت باقی نمیماند. باید خودت را خلاص کنی، نه فقط از این زندگی، از دست رویاهایی که نابود شدهاند.
پنهان نگاهی ویژه به سیاست غرب نسبت به کشورهای ضعیفتر دارد و غرب را متهم میکند که بسیاری از زندگیها را نابود میکند. مرگ مجید شخصیت الجزایری فیلم که مورد انتقادهای شخصیت فرانسوی و اصلی فیلم است هولناک است.
منبع: هنرام روز