به گزارش شهرآرانیوز؛ ژانر پلیسی یا جنایی، گونه مهم و پرمخاطبی در سینمای جهان است که جریان اصلی(بدنه) و هنری سینما را در سیطره دارد. این حقیقت که تماشاگر دوست دارد فیلمهایی را ببیند که ضربان قلبش را تند میکند یا به تعبیری مخاطب هرگز از تعقیب و گریز، تعلیق و درام خسته نمیشود، یکی از مهمترین انگیزههای خلق آثار جاسوسی و معمایی است.
یکی از بخشهای مهم این ژانر سینمایی صحنههای بازجویی است که ستون اصلی درام در این آثار را تشکیل میدهد. سکانسهایی که علاوهبر جذابیت، مخاطب را با خود به مهیج ترین قسمت ماجراهای پلیسی میبرد تا به او نشان دهد در آن اتاق تاریک بین بازپرس و متهم چه میگذرد. در ادامه به بررسی چند نمونه از این سکانسها در فیلمهای مطرح ایرانی میپردازیم.
«متری شیش و نیم» دومین ساخته سعید روستایی (۱۳۹۷) یکی از مهم ترین آثاری سینمای ایران است که صحنه های ملتهبی از بازجویی بازپرس و متهم را بدون پردهپوشی و ممیزی نشان میدهد. داستان این فیلم روایتی تازه از بگیر و ببندهای ماموران اداره مبارزه با مواد مخدر است که برای پیدا کردن یکی از سرکردههای باند مواد مخدر بهنام ناصر خاکزاد (نوید محمدزاده) زمین و آسمان را به هم میدوزند.
مدیریت این پلیسها به عهده رییس پلیسی به نام صمد با بازی پیمان معادی است که با فرماندهی عملیات دستگیری خرده مواد فروشان به سرنخهایی برای دستگیری ناصر خاکزاد میرسد.
یکی از جذابترین سکانسهای «متری شیش و نیم» بازجویی صمد (پیمان معادی) از الهام (پریناز ایزدیار) است. صمد که شخصیتی باهوش، قدرتطلب و تندخو دارد برای به دام انداختن ناصر خاکزاد روبروی الهام مینشیند و با یادآوری خاطرات گذشته و ورود به جزییات رابطه الهام و عشق سابقش (ناصر خاکزاد) سعی میکند اطلاعاتی درباره جا و مکان ناصر به دست آورد.
صمد در این صحنه با به کاربردن دیالوگهای تهدیدآمیز الهام را متهم به همدستی با ناصر کرده تا سرنخی از او به دست میآورد در مقابل او بازی متفاوت و دیدنی پریناز ایزدیار یه چشم میآید که اگرچه به همین تک سکانس محدود میشود اما یکی از ملتهبترین سکانسهای بازجویی سینمای ایران را رقم میزند.
«هیس دخترها فریاد نمیزنند» به نویسندگی و کارگردانی پوران درخشنده ( ۱۳۹۲ ) موضوع ملهتب تعرض و تجاوز را دستمایه خود قرار داده و داستان دختری به نام شیرین (طناز طباطبایی) را روایت میکند که در آستانه ازدواج و روز عروسیاش مرتکب قتل میشود. این فیلم با شیوه فلش بک به کودکی دختر برمیگردد که مورد آزار جنسی یکی از نزدیکانش قرار گرفته و حالا در روز عروسیاش وقتی متوجه مردی میشود که میخواهد به دختر کوچکی تعرض کند به نجات آن دختر میرود و درگیر ماجراهای غیرقابل پیشبینی میشود.
یکی از صحنههای ماندگار «هیس دخترها فریاد نمیزنند» سکانس بازجویی سرگرد آگاهی(جمشید هاشمپور) از مراد (بابک حمیدیان) متهم به تجاوز است. در این سکانس خشم و نفرت سرگرد در سوال پیچ کردن متهم و آرامش و بیتعادلی و بیمارگونگی مراد با بازی درخشان بابک حمیدیان صحنه بیبدیلی را خلق کرده، علاوه بر این بازی و بیان درست، بهجا و باورپذیر بابک حمیدیان و جمشید هاشمپور سکانس مهمی از بازجویی را در ژانر پلیسی ایران ماندگار کرده است.
«خشم و هیاهو» چهارمین ساخته هومن سیدی ( ۱۳۹۴ ) فیلم دیگری با همین مضمون است که به ظاهر از داستان قتل همسر ناصر محمدخانی توسط شهلا جاهد اقتباس شده اما سیدی در زمان اکران آن را تکذیب و همه شباهتها را تصادفی خواند. این فیلم روایت رابطه عاشقانه خسرو پارسا (نوید محمدزاده) به عنوان یک خواننده مشهور با دختری بهنام حنا (طناز طباطبایی) است که به قتل همسر خسرو پارسا منتهی میشود.
هومن سیدی در خشم و هیاهو، قتلی که رخ داده را از دو زاویه متفاوت به تصویر میکشد؛ هم از زاویه دید خسرو، هم حنا اما اینکه کدام یک حقیقت را میگویند را به مخاطب واگذار میکند. هر دو کاراکتر اصلی در اتاق تاریک بازجویی با لامپی روشن روبروی بازجو (سعید چنگیزیان) مینشینند و دو روایت متفاوت را بیان میکنند. از آنجا که این فیلم داستان یک قتل را روایت میکند با تعدد سکانسهای بازجویی روبروست و نمیتوان صحنه تاثیرگذاری را به یاد آورد اما نکته جذاب سکانسهای پرتکلف و کلیشهای بازجویی در این فیلم به کاربردن شیوه تعلیق و غافلگیری مخاطب با بیان دو داستان متفاوت از زبان خسرو و حنا ست.
«مصادره» نخستین فیلم مهران احمدی بهعنوان کارگردان ( ۱۳۹۶) یکی دیگر از آثاری است که اگر چه در حال و هوای طنز ساخته شده اما سکانسی از بازجویی، بازجو و متهم را میتوان در آن مشاهده کرد. این فیلم داستان پرفراز و نشیب زندگی کارمند ساواک(رضا عطاران) را روایت میکند که با وقوع انقلاب به آمریکا میگریزد و حالا پسرش پس از سالها برای پیگیری املاک مصادره شده پدرش راهی ایران میشود.
یکی از جذابترین سکانسهای این فیلم صحنه بازجویی از زکریا (هومن سیدی)، پسر کارمند ساواک(رضا عطاران) است. در این صحنه زکریا در لحظه ورود به ایران دستگیر و در حال و هوای تلخ و طنزآلود روبروی بازجو در اتاق تاریک مینشیند. اجرای جذاب هومن سیدی و هادی کاظمی بهعنوان بازجو لحظات بامزهای را میآفریند که با درآمیخته کردن واقعیتهای موجود در قالبهای خندهدار از بار تلخی آن کاسته و مخاطب را با خود همراه میکند.
فیلم مهم و ماندگار دیگری که میتوان در زمره فیلمهای پلیسی با سکانسهای متعدد بازجویی از آن نام برد؛ «اژدها وارد میشود» مانی حقیقی ( ۱۳۹۴) است. این فیلم که داستانگونه شروع میشود و در نیمه راه شکل و شمایل مستند به خود میگیرد داستان زندگی مامور ساواکی را روایت میکند که در سال ۱۳۴۳ برای بررسی یک پرونده خودکشی در قبرستان راهی جزیره قشم شده و آنجا درگیر ماجراهای عجیبتری میشود.
اژدها وارد میشود داستان خود را در سکانسهای متعدد بازجویی و از زبان شخصیتهای اصلی برای مخاطب تعریف میکند. یکی از جذابترین این سکانسها، صحنه بازجویی از بابک، (مامور ساواک) است که با بازی روان و تاثیرگذار امیر جدیدی در حافظه مخاطب سینما ماندگار شده است. منتقدان «اژدها وارد میشود» را کاملترین اثر مانی حقیقی میدانند که به گفته خودش بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است.
«ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان ( ۱۳۹۵ ) فیلم دیگری است که با پرداختی مستندگونه ترورهای سال ۱۳۶۰ سازمان مجاهدین خلق را روایت میکند. او برای بیان برشهایی از وقایع مهم و ملتهب سیاسی دهه ۶۰ علاوه بر شخصیتپردازیهای درست، باورپذیر و ساختار مناسب فیلمنامه دست به انتخابهایی قابل تحسین میزند و کاراکترهای اصلی این فیلم را به جواد عزتی و احمدمهرانفر به عنوان چهرههای پرفروش سینمای کمدی میسپرد.
یکی از سکانسهای درخشان این فیلم که لحنی تلخ و عبوس دارد، سکانس بازجویی رحیم از عباس(حسین مهری) است. در این سکانس رحیم (احمد مهرانفر) بهدلیل شک به نفوذی بودن عباس برای لو رفتن چندین عملیات، تصمیم میگیرد با او صحبت کند. اجرای دقیق و نزدیک به واقعیت این دو بازیگر(حسین مهری و احمد مهرانفر) و نحوه سوال و جواب کردن بازجو این سکانس را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است.
«ماجرای نیمروز» را میتوان یکی از بهترین فیلمهای درام-جاسوسی سینمای ایران به حساب آورد که انگیزهای مهمی شد تا مهدویان ادامه این فیلم را در سال ۱۳۹۸ با عنوان «ماجرای نیمروز: رد خون» بسازد.
منبع: همشهری