سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز؛ شاید شما هم بیننده مجموعه تلویزیونی کودکانه «سفرهای علمی» بودهاید که فصل دوم آن هم سال ۹۶ از شبکه پویا پخش شد. همان برنامه که خانم فریزل و دانشآموزانش را سوار بر یک اتوبوس جادویی نشان میداد. اتوبوسی که برای هر سفر، شکل خود را تغییر میداد و آنها را به سفرهای علمی هیجانانگیز میبُرد. آنها گاهی به اندازه یک ذره بسیار ریز درمیآمدند و به داخل بدن انسان سفر میکردند.
گاهی همراه با یک قطرۀ آب که از سطح دریا جدا و بخار شده به آسمان میرفتند و گاهی هم آنقدر بزرگ میشدند که میتوانستند با یک دایناسور بجنگند. شگفتیهای علمی مکانهای جدید، موجودات زنده، دورههای زمانی و طبیعت از جمله موضوعهایی است که خانم فریزل درباره آنها با دانشآموزان کلاسش صحبت میکند. این برنامه تا اندازه زیادی توانسته است روحیه کنجکاوی و کاوشگری کودکان و لذتی را که آنها از آشنایی با مسائل دوروبرشان میبرند به نمایش درآورد.
بچهها در این سفرهای تخیلی، درون سیستم ایمنی بدن میروند تا از شیوه کار اعضای بدن سر در بیاورند یا با سفر درون یک ساقه گل بفهمند داخل آوندهای آن چه خبر است؟! شاید آنچه در مجموعه تلویزیونی سفرهای علمی میبینیم، فقط یک برنامه کودکانه و دور از واقعیت باشد، اما جهان طبیعی ما مانند آزمایشگاهی بیانتهاست و کودکان، بهطور ذاتی دانشمندان پرسشگر این آزمایشگاه هستند و این وظیفه ما پدر و مادرهاست که به آنها میدان بدهیم تا به کشف طبیعت بپردازند. موضوعی که در مطلب پیش رو بیشتر با آن آشنا میشویم.
همه ما در طبیعت کودکانی را دیدهایم که سرخوشانه دنبال قاصدکها و پروانهها میدوند، زیر باران، شِلِپُشلوپ پایشان را توی گودالهای پر آب فرو میکنند، بیمحابا از صخرهها بالا میروند و ... این کارهای بهظاهر ساده و بیفایده، ذهن، جسم و شخصیت کودکان را برای آینده میسازد. بهطوری که پژوهشها نشان میدهد ارتباط کودک با طبیعت فواید و اثرهای مثبت و بلندمدت متعددی بر بهبود زندگی او دارد.
کودکان علاقه زیادی به کسب تجربه دارند. دوست دارند ببینند، بو کنند، بشنوند و لمس کنند. طبیعت بستر مناسبی برای اینگونه علاقهمندیهای کودکان است و تجارب پرشماری در زمینه اکتشاف، خلاقیت، حل مسئله و آموزش برای آنها فراهم میکند. برای نمونه زمانیکه کودکان با شاخههای نازک درختان و کمی گِل، خانهسازی میکنند، تجربهای از مهندسی را در ذهن خود ثبت میکنند.
در فضای باز و طبیعت، برخلاف خانه و مدرسه که گاهی قوانین دستوپاگیری دارد، کودکان میتوانند بدوند، لیلی کنند، بالا و پایین بپرند و فریاد بزنند. همه این فعالیتها به کاهش تنش و بیقراریهایشان کمک میکند و برای آنها آرامش به ارمغان میآورد. وقتی کودکان از هر قید و بندی آزاد میشوند، آزادانه سروصدا میکنند و میچرخند و به شکلی از «بیان خود» دست پیدا میکنند.
کودکان در طبیعت، دوستان و همبازیهای جدید پیدا میکنند و تعامل کردن با دیگران را یاد میگیرند. آنها بهطور طبیعی امکان همدردی کردن با دوستشان را زمان زخمی شدن فرا میگیرند یا نیاز به مهارت حل مسئله را وقتی که با دیگران به اختلاف میخورند، میفهمند.
هوای تازه در طبیعت انرژیبخش است و فرصتهای زیادی برای فعالیتهای مفید بدنی فراهم میکند. در معرض نور خورشید قرار گرفتن به معنای جذب ویتامین دی است که آثار مثبت زیادی از جمله تقویت سیستم ایمنی کودک دارد. همچنین با انجام دادن انواع حرکتهای فیزیکی، افزون بر اینکه عضلات کودک تقویت میشود، کالری بیشتری میسوزاند و در نتیجه، اندام متناسبی خواهد داشت.
کودکانِ ما ناظران آینده زمین هستند و برای اینکه انسانهایی علاقهمند به حفاظت از محیطزیست پرورش یابند، ابتدا باید علاقه به محیطزیست و احساس مسئولیت عمیق نسبت به آن در وجودشان نهادینه شود. تنها راهی که کودکان را قادر میسازد در طبیعت احساس علاقه و راحتی کنند، این است که درها را باز کنیم و به آنها اجازه دهیم در طبیعت گردش و شگفتیهای دنیای اطرافشان را کشف کنند.
همانطور که اشاره شد شما برای یافتن طبیعت مجبور نیستید راههای خیلی دور بروید. برای کودکان، محیطهای کوچکی مانند باغچه خانه، فضای سبز محله یا باغچه مدرسه هم کاربرد دارد. مهم مدت زمانی است که برای پیوند میان کودک و طبیعت صرف میکنید.
از طرفی برای کودکان در درجه نخست، مهم امکان دسترسی است؛ همین که بدانند اجازه دارند آزادانه در باغچه خانهشان بذر بکارند و بیل دستیشان را در خاک فرو ببرند، کافی است. کودکان از نوزادی تا بزرگسالی به گردش در طبیعت نیاز دارند و دغدغههایی مانند دشواری رفتن با آنها، کثیف شدن لباسهایشان، زخمی شدن دست و پاهایشان یا هر فکر دیگری نباید مانع از بهرهمندی آنها از طبیعت شود. البته رفتن به دل طبیعت و سفر به مناطق دورتر هم جذاب است، اما کودکان بهطور معمول با طبیعت نزدیک به خانه ارتباط عمیقتری برقرار میکنند.
ابتدا خودتان درباره مزایای حضور در طبیعت، آگاه و از آن بهرهمند شوید.
فضایی برای باغبانی در اختیار کودکان بگذارید. این فضا میتواند به اندازه یک باغچه یا چند گلدانِ کوچک باشد.
کتابهایی درباره طبیعت برای کودکان بخوانید. فیلمهایی از محیطزیست برای آنها نمایش دهید.
کودکان را به پیکنیک ببرید. به آنها یاد بدهید چه موادی بیشتر در طبیعت باقی میمانند و در نتیجه آسیب بیشتری به طبیعت میزنند و بهتر است از آنها کمتر استفاده کنیم.
بازیهای آزاد و بدون قوانین برای کودکان برنامهریزی کنید. اجازه دهید که آنها خاکی یا گلی شوند.
اجازه ندهید شرایط جوی مانع اجرای تصمیم و برنامه شما برای کودکان شود.
درباره طبیعتی که میخواهید با فرزند خود به آنجا بروید، کمی تحقیق کنید.
در یک سفر بیرونشهری، وقتی قصد برگشت دارید، پسماندهای تجزیهپذیر خود را که میخواهید به کود تبدیل شوند در گودالی بریزید که به کمک کودکان حفر کردید و روی آنها را با خاک بپوشانید.
با کودکان منطقی باشید و در کنار زیباییها، به آنها مناظر زشتی را نشان دهید که با رهاسازی زبالهها در طبیعت به وجود آمدهاند. یکبار کنار رودخانههای خشک شده و آلوده بروید و درباره اهمیت آب و کمبود آن برایشان توضیح دهید.
از کودکان بخواهید مسئولیت تذکر به شما در طبیعت را بر عهده بگیرند. برای نمونه اگر رفتار نامناسبی با طبیعت داشتید به شما تذکر دهند.
در فصل درختکاری با فرزند خود نهالی در طبیعت بکارید و هر چند وقت یکبار به بهانه آبیاری آن، او را به طبیعت ببرید تا رشد نهالی را ببیند که خود کاشته است و در نتیجه به طبیعت بیشتر علاقهمند شود.
در ادامه بخوانید:
معرفی چند کتاب که ایدههایی برای افزایش ارتباط کودکان با طبیعت دارند