شهر مشهد با این نام از زمان شهادت و دفن حضرت رضا(ع) در این مکان (در سال ۲۰۳ ق) پیدا شد و به این نام مسما گردید؛ اما در اینکه پیش از آن در اینجا چه شهر یا روستایی وجود داشته است، اتفاق نظر نیست. گروهی معتقدندکه در این محل تنها روستایی به نام سناباد وجود داشت، ولاغیر!
گروهی دیگر هم بهگونهای سخن میگویند که گویا شهر مهمی به نام نوقان (معرب نوگان فارسی) در اینجا وجود داشته است؛ چراکه روایت میکنند در تشییع پیکر حضرت رضا(ع) انبوهی از زنان شیعه نوقان حضور داشتند.
حال باید پرسید که بالأخره کدام خبر تاریخی یا جغرافیایی صحیح است؟ وجود شهر بزرگ و مهمی به نام نوقان، با حضور جمع زیادی از بانوان ارادتمند و بخشنده شیعه، یا روستایی کم نامونشان به نام سناباد؟
حقیقت امر این است که در اینجا هم شهری به نام نوقان و هم روستایی به نام سناباد وجود داشته است. این روستا به فاصله یکمایلی (برابر با ۱۶۰۰ متر) نوقان قرار داشته است. درباره اینکه شهر و روستا کجا قرار داشته، پاسخ این است که شهر باستانی نوقان تقریبا در جایی واقع بوده که هنوز هم با نام راسته نوغان در جوار خیابان طبرسی شهر مشهد مشهور است؛ اما روستای سناباد که شامل قنات و قلعه و اراضی بوده، قلعه و مظهر قناتش در غرب شهر نوقان و در محلی قرار داشته که اول به «سراب» (سر آب: مظهر قنات) و بعدها به «دروازه سراب» و پس از دایر شدن خطوط اتوبوسرانی در مشهد به «ایستگاه سراب» نیز شهرت یافته است.
دلیل اینکه قلعه سناباد اینجا بوده، آن است که مظهر قناتش تا اوایل قرن حاضر در همانجا وجود داشته است که اهالی مشهد آب آن را شفابخش و مقدس میدانسته و از آن بهعنوان تبرک استفاده میکردهاند. از طرفی از آن محل تا حرم حضرت رضا(ع) واقع در جوار نوقان هم حدود یکونیم کیلومتر (یک مایل) فاصله است. خیابانی هم که به سناباد شهرت یافته، در اصل مسیر قنات روستا از سرچشمه تا مظهر آن بوده است.
گفتنی است که چون اراضی سناباد در بالا آب شهر نوقان قرار داشته، جایی اعیانی و بالای شهر بهحساب میآمده و مرغوب بوده است. بدینجهت از دیرباز در این اراضی کاخ و باغی حکومتی وجود داشته که گویا یکی از والیان و حکام ولایت توس به نام «حمیدبنقحطبه طایی طوسی» در قرن دوم هجری آن را احداث کرده، یا اینکه پیشتر از وی در آنجا وجود داشته و حمید از آن بهعنوان محل استقرار خود استفاده میکرده است. با توجه به آنچه گذشت، زمانی شورشهای پیدرپی مردم خراسان در زمان هارونالرشید عباسی (خلافت: ۱۷۰ تا ۱۹۳ ق) خلیفه را وادار کرد تا شخصا با خدموحشمش از بغداد راهی خراسان و شهر مرو شود.
خلیفه چون به جوار شهر نوقان رسید، بیمار شد و مدتی در کاخ حکومتی حمیدبنقحطبه اقامت گزید؛ اما اجل خلیفه را مهلت سفر به مرو نداد و در همان سال (۱۹۳ ق) جانش را گرفت. در آن حال بنا بر وصیت خود هارونالرشید، جنازهاش را در یکی از اتاق تالارهای آن کاخ و باغ دفن کردند.
پس از آن مأمون، حضرت رضا(ع) را به مرو دعوت کرد و ایشان را ولیعهد خود خواند، سپس حضرت را شهید کرد و اینچنین نشان داد که حضرت خود بیمار شده و درگذشته است و درنتیجه تشییع پیکر باشکوهی برای آن امام در نوقان به راه انداخت که زنان نوقان هم برخلاف تداول شرکت زنان مسلمان در اینگونه مراسم، در تشییع پیکر مطهر آن امام حضور داشتند.
مأمون هم دستور داد تا پیکر حضرت را در بالاسر پدرش، هارون، دفن کنند؛ مکانی که به «بقعه مشهدالرضا» و مشهد شهرت یافت. بعدتر هم علویان و شیعیان در پیرامون آن بقعه و مزار سکنی گزیدند و برای خود خانههایی ساختند، بهطوریکه بهزودی در جوار شهر نوقان «شهرچه»ای به نام «مشهد» شکل گرفت و از یکی، دو قرن بعد هم مشهد چنان بزرگ شد که بر نوقان پیشی و جای آن را گرفت!
چنین بود که شهر مشهد در اراضی روستایی به نام سناباد و در جوار شهر باستانی نوقان در خردهولایت توس از ایالت بزرگ خراسان پیدایش یافت.