هند و روسیه پیمان جدید همکاری‌های صنعتی و اقتصادی امضا کردند انفجار بمب در بلوچستان جان سه نظامی پاکستان را گرفت (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) جزئیاتی از طرح نظامی جدید رژیم صهیونیستی در غزه هند تعرفه جدید ترامپ را محکوم کرد امیر سرتیپ امان اللهی: نیرو‌های مسلح ایران، انگشت به ماشه و آماده دفاع از سرزمین و مردم ایران هستند تاکید پزشکیان بر ضرورت بهینه‌سازی در عملکرد بودجه تیراندازی در پایگاه نظامی آمریکا در جورجیا (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) ایران به ادعای ارسال تسلیحات به روسیه واکنش نشان داد سقوط بالگرد نظامی در غنا| ۲ وزیر کشته شدند (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) بزرگ‌ترین محموله سلاح آمریکایی در شرق ایران کشف شد (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) وزیر خارجه مصر با عراقچی و گروسی گفت‌و‌گو کرد سپاه پاسداران: واکنش شدیدتری از وعده صادق۳ به هرگونه تهدید علیه کشور خواهیم داشت دیدار بقایی با سفرای هلند و ژاپن (۱۵ مرداد ۱۴۰۴) بیانیه حزب‌الله در واکنش به تصمیم جنجالی دولت لبنان علی اکبر احمدیان نماینده ویژه رئیس جمهور و رئیس قرارگاه پیشرفت طرح‌های ملی و راهبردی کشور شد موشک‌های ایران به کدام اهداف حساس اسرائیل اصابت کردند؟ ترامپ: ونس وارث من خواهد بود فیلم | ویتکاف در کاخ کرملین با رئیس جمهور روسیه دیدار کرد اختلاف در بین مقامات عالی اسرائیل بر سر ادامه جنگ در غزه بالا گرفت فرماندار تایباد خبر داد: خروج ۷۰ درصدی اتباع غیرمجاز از مرز دوغارون ۱۹۳ نفر در غزه به دلیل گرسنگی و سوءتغذیه به شهادت رسیدند گفت و گوی تلفنی پزشکیان و نخست وزیر مالزی | فشار‌های دیپلماتیک مانع ادامه جنایات در غزه شود توافق ایران و قزاقستان برای توسعه همکاری‌های حمل‌ونقلی و تدوین نقشه راه مشترک رئیس قوه قضائیه: نمی‌شود برای کل کشور یک نسخه پیچید عراقچی در پیامی به لاریجانی تبریک گفت برگزاری یکصد و هشتمین میز خدمت مردمی در مسجد امام خمینی (ره) خیابان وحید با حضور فرماندار مشهد مقدس واکنش رئیس دفتر رئیس جمهور پیشین ایران به انتصاب لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی
سرخط خبرها

«هادی» در کنار «سردار» سَر داد

  • کد خبر: ۱۳۷۶۷
  • ۱۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۴
«هادی» در کنار «سردار» سَر داد
در حمله تروریستی جنایتکاران آمریکایی به خودروی حامل شهید قاسم سلیمانی ۴ ایرانی دیگر هم شهید شدند که «هادی طارمی» یکی از آن‌هاست.
به گزارش شهرآرانیوز؛ این روز‌ها پیدا کردن خانه شهید طارمی در محله شادآباد به واسطه بنر‌های تسلیت که می‌بینی، کار سختی نیست. بیشتر خانه‌ها و مغازه‌های شادآباد پارچه سیاه زده‌اند تا از این طریق همدردی‌شان را اعلام کنند. سر کوچه ایمانی نائینی هجله زده‌اند و صدای تلاوت قرآن شنیده می‌شود. از مرد میان‌سال می‌پرسم که خانه شهید در این کوچه قرار دارد؟ او با چشمان خیس از گریه می‌گوید: «بله» با دست به مردان سیاه‌پوشی که جلوی خانه‌ای وسط کوچه ایستاده‌اند اشاره می‌کند.

نماز اول وقت را ترک نکرد

داخل خانه شهید طارمی غوغایی برپاست. مردان و زنان سیاه پوشیده‌اند و آمده‌اند تا به بازماندگان دلداری بدهند. با کمک داماد خانواده پدر شهید را پیدا می‌کنم که با وجود دلتنگی برای پسرش هنوز استوار است. از پدر شهید می‌خواهم برایمان از هادی بگوید که تعریف می‌کند: «فکر نکنید، چون پسرم بوده و حالا که شهید شده از او تعریف می‌کنم. همه آن‌ها که هادی را می‌شناختند می‌توانند حرف‌های من را تائید کنند. هادی نمونه فرزند صالح بود. هادی زیر بار حرف زور نمی‌رفت. در محله‌مان هم هرکسی می‌خواست قلدر بازی دربیاورد و برای ناموس مردم مزاحمت ایجاد کند هادی مانع او می‌شد. پسرم نسبت به ناموس مردم حساس بود و اگر متوجه می‌شد کسی قصد آزار و اذیت آن‌ها را دارد، بی‌تفاوت نمی‌گذشت. هادی به نماز خیلی اهمیت می‌داد و همیشه وقتی صدای اذان را می‌شنید وضو می‌گرفت تا ثواب نماز اول وقت را از دست ندهد».

خدا را شکر که شهید شد

در میان صحبت با پدر شهید دوست و آشنا سراغش می‌آیند تا سرسلامتی بدهند. از پدر شهید می‌پرسم پشیمان نیستی؟ بلافاصله جواب می‌دهد: «به‌هیچ‌وجه. دلتنگ پسرم هستم، اما خدا را شکر می‌کنم که هادی شهید شد. وقتی خبر شهادت هادی را شنیدم با خودم گفتم به آرزوت رسیدی. امیدوارم در آن دنیا شفیعمان باشد». او ادامه می‌دهد: «هادی یک‌عمر برای امام حسین (ع) سینه زده بود و آرزو می‌کرد که‌ای کاش در کربلا بود. شکر خدا که در راه دفاع از اسلام شهید شد».

۲ شهید از یک خانواده

علاوه بر جوانان فامیل هم‌محله‌ای‌ها هم آمده‌اند تا در این غم بزرگ کنار خانواده طارمی باشند. یکی با چای و خرما از مهمانان پذیرایی می‌کند، دیگری کفش‌های جلوی در را جفت می‌کند و خلاصه اینکه داخل خانه شهید هر کس مشغول کاری است.

«جواد» برادر شهید در سال‌های دفاع مقدس به شهادت رسیده است. پدر شهید توضیح می‌دهد: «از اینکه ۲ فرزندم درراه دفاع از اسلام، انقلاب و کشور شهید شدند خوشحال هستم و خدا را شکر می‌کنم. هادی لیاقت شهید شدن را داشت. پسرم هر وقت خبر‌های مربوط به جنایت تکفیری‌ها را می‌شنید حسابی به هم می‌ریخت و ایمان‌دارم که بعدازاین اتفاق هادی جایش خوب است». پدر شهید می‌گوید: «هادی همیشه برای من و مادرش فرزند خوبی بود، اما در این چند وقت شخصیتش تغییر کرده بود. انگار که فهمیده بود قرار است شهید شود و بهتر از قبل شده بود».

کاری نمی‌کرد کسی ناراحت شود

طبقه بالای خانه شهید طارمی مخصوص خانم‌ها است. داخل یکی از اتاق‌ها با مادر، همسر و دختر شهید هم‌صحبت می‌شوم. نگفته پیداست که در دل مادر عاشورایی برپاست. مادر پسرش را گل سرسبد معرفی می‌کند و می‌گوید: «هادی ۴۰ سال از خدا عمر گرفت، اما به خاطر ندارم که یک‌بار هم مرا ناراحت کرده باشد. نه تنها من بلکه در میان آشنایان هم هیچ‌کس خاطره بدی از او ندارد. در گفتار و رفتارش دقت فراوانی داشت تا مبادا دل کسی را بیازارد».

جگرم سوخت، اما خدا را شکر

داخل اتاق نشسته‌ایم، اما صدای گریه خانم‌ها را هرچند لحظه می‌شنویم. مادر شهید می‌گوید: «این‌ها همه صاحب‌عزا هستند». او قطره اشکی که بر گونه‌اش نشسته را پاک می‌کند و به صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: «هادی عادت داشت که هر وقت من را می‌دید دست یا پایم را می‌بوسید. به من و پدرش خیلی احترام می‌گذاشت. جگرم سوخت وقتی خبر شهادت هادی را شنیدم، اما شکر خدا که عاقبت‌به‌خیر شد».

مرد زندگی بود

همسر شهید سربه‌زیر انداخته و خاطرات زندگی مشترکشان را مرور می‌کند. آن‌ها ۱۴ سال پیش با همدیگر ازدواج کردند که حاصل پیوندشان ۲ دختر است. همسر شهید می‌گوید: «از همان ابتدا که او را دیدم دل‌بسته‌اش شدم. یقین داشتم که در کنار هادی خوشبخت می‌شوم و در همه این سال‌ها فهمیدم که اشتباه نکردم». همسر شهید بغض گلویش را فرو می‌دهد و در ادامه می‌گوید: «هادی هیچ‌وقت ناراحتم نکرد. اصلا" شخصیت هادی طوری بود که نمی‌توانست با حرف یا عملش کسی را برنجاند».

حرف بابا یادم نمیره

«محیا» دختر بزرگ شهید طارمی ۹ سال دارد. او عکس پدرش را دست گرفته و مدام به آن نگاه می‌کند. محیا می‌گوید: «دلم برای بابا خیلی تنگ‌شده. اما خوشحالم که جاش خوبه. بابام همیشه می‌گفت حواست باشه نمازت رو اول وقت بخونی. وقتی به سن تکلیف رسیدم برای من محراب خرید تا نمازم را آنجا بخوانم. من هم تلاش می‌کنم تا به حرف بابام گوش کنم و همیشه اول وقت نماز بخوانم». دختر کوچک شهید که ۳ سال دارد انگار هنوز خبر شهادت پدر را باور نکرده است. او در دنیای کودکانه‌اش به بازی مشغول است و خانم‌های سیاه‌پوش که داخل خانه نشسته‌اند با دیدن فرزندان شهید بغضشان می‌شکند.

میاندار هیأت بود

«محمد» برادرزاده شهید، خیلی با عمو هادی رفیق بوده است. او مقابل خانه‌ایستاده و به‌عکس شهید نگاه می‌کند. محمد تعریف می‌کند: «خیلی زود رفت. بیشتر اهالی محل و آشنایان بعد از شهادت متوجه شدند که در کجا کار می‌کرد. عمو اهل این نبود که از موقعیتش سوء‌استفاده کند. حتی وقتی بعضی‌ها به او اصرار می‌کردند می‌گفت من یک کارگر ساده ام». او به خانه شهید نگاه می‌کند و در ادامه توضیح می‌دهد: «عمو هادی همیشه دهه محرم برای امام حسین (ع) روضه می‌گرفت. خودش میاندار بود و به اینکه روضه تعطیل نشود خیلی اهمیت می‌داد. یادم نمی‌رود که شب سوم محرم چقدر اشک می‌ریخت و برای نازدانه امام حسین (ع) بی‌قراری می‌کرد. از کودکی با عمو خیلی رفیق بودم، اما در نوجوانی وقتی به مسجد محل رفتم و او را در حین آموزش بسیجیان دیدم مهرش طور دیگری در دلم نشست».

خیال خام دشمنان به حقیقت تبدیل نمی‌شود

وقت بیرون آمدن از خانه شهید طارمی، حرف‌هایی که درباره او شنیده ام را با خودم مرور می‌کنم. حقیقتا" دشمنان ما نادان هستند که فکر براندازی انقلاب و ورود به کشورمان را در سر دارند. تا وقتی امثال طارمی‌ها در این خاک نفس می‌کشند خیال خام آن‌ها به حقیقت تبدیل نمی‌شود.

مردم ولایتمدار و انقلابی تهران از دور و نزدیک خود را به شادآباد رسانده بودند تا در مراسم نمادین تشییع پیکر شهید طارمی شرکت کنند. وجود این مردم قدرشناس و وفادار به خانواده شهدا بزرگترین دلگرمی است تا در برابر یاوه گویی‌های مستکبران محکم بایستیم.
 
منبع: فارس
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->