لیلی رحمانی - نزدیک به یک ماه از زایمان دخترش میگذرد، اما هنوز هم گرفتار مشکلات بسیاری هستند و از این دکتر به آن دکتر میروند. درد و عفونت در طول چند هفته گذشته امانش را بریده و پزشک دیگر علت این مشکلات را اهمال در عمل جراحی در زمان زایمان بیان کرده است.
زن میان سال اینها را برای ما تعریف میکند و با ناراحتی میگوید: دخترم از شدت درد به خود میپیچید، اما حاضر نبودند او را سزارین کنند. ساعتها گذشت و بعد از اینکه احتمال مرگ دخترم و فرزندش مطرح شد، آنها را به اتاق عمل بردند.
به درخواست او و تعداد دیگری از مردم، بیمارستان ام البنین (س) مقصد سرزده این هفته تریبون شهر است. این مرکز درمانی که به صورت خیریه اداره میشود، تنها بیمارستان تخصصی زنان و زایمان مشهد است که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی مشهد فعالیت میکند.
ساختمان جدید بیمارستان ام البنین (س) در ۵ طبقه دارای ۹۶ تخت بستری، زایشگاه و اتاق عمل به عنوان بیمارستان و زایشگاه ویژه بانوان است و تقریبا در هر بخش، یک پزشک متخصص حضور دارد. زایشگاه نیز یک پزشک متخصص به صورت شبانه روزی دارد و مانند تمام زایشگاههای دیگر به وسیله ماماها اداره میشود.
وارد محوطه کوچکی میشویم که این ساختمان پنج طبقهای را در دل خود جای داده است، ۵ طبقه بدون حضور حتی یک مرد. با استرس از این طرف سالن به آن طرف میرود و مراقب است فرزند خردسالش را در فضای بیمارستان گم نکند. بعد از چند دقیقه بر روی صندلی مینشیند و میگوید: خسته شدم، یک ساعتی است که منتظرم پزشک بیاید و برایم یک نسخه آزمایش بنویسد، اما هنوز از او خبری نیست. راستش را بخواهید از ترس اینکه نوبت به من نرسد کمی زودتر آمدم، اینجا تقریبا همیشه شلوغ است و اگر کمی دیر برسید دیگر کارتان انجام نمیشود.
صندلیهای داخل سالن تقریبا پر است. یک ساعتی تا زمان ملاقات مانده است و زمانی که نگهبان پرسه زدن ما را داخل سالن میبیند، جلو میآید و از ما میخواهد تا زمان ملاقات در سالن انتظار منتظر بمانیم.
سالن انتظار که در ساختمان کناری قرار دارد، تنها جایی است که آقایان میتوانند در آن حضور داشته باشند، یک سالن کوچک مستطیل شکل که صندلی هایش کفاف حضور تعداد مراجعان را نمیدهد.
هر چند دقیقه به ساعت نگاه میکند و زیر لب ذکر میگوید. منتظر خواهرش است که دیروز زایمان کرده است و گویا هنوز او را به بخش منتقل نکرده اند. سعی میکند نگرانی اش را پنهان کند و با لبخند تلخی میگوید: فرزند اول خودم هم در همین جا به دنیا آمد. به نظرم بیمارستان خوبی است. حرفش را میخورد و سری تکان میدهد و ادامه میدهد: فقط کمی شلوغ است. با توجه به این همه مراجعه کننده، تعداد پرستاران و پزشکان خیلی کم است و بندگان خدا آن قدر شیفتهای طولانیای دارند که خیلی وقتها حوصله جواب دادن به سؤالهای معمولی را هم ندارند. صدایی از بلندگوی سالن پخش میشود و این خانم جوان با شنیدن نام خواهرش با لبخندی به سمت در خروجی میرود.
هرچه به ساعت ملاقات نزدیکتر میشویم، سالن شلوغتر میشود. خانم جوانی نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفته است و به سمت بخش اداری میرود. او هم شلوغی را جزو جدایی ناپذیر این بیمارستان میداند و میگوید: بخش شلوغ است، با وجود این، برای تولد هر ۲ فرزندم اینجا را انتخاب کردم، زیرا هیچ مردی اجازه ورود به سالنهای اصلی را ندارد و همه کارکنان خانم هستند. این طوری احساس راحتی میکنیم و برخی مشکلات را نادیده میگیریم.
خانم جوان دیگری با شنیدن حرفهای ما جلوتر میآید و میگوید: من که دیگر اگر کلاهم هم بیفتد، این طرفها نمیآیم. فرزند من از شدت گرسنگی گریه میکرد و صدایش زایشگاه را پر کرده بود، اما پرستاران هیچ اهمیتی نمیدادند و بعد از اعتراض من بالاخره آمدند و یک شیشه شیر خشک به او دادند.
دست هایش را به هم فشار میدهد و ادامه میدهد: افتضاح است، افتضاح! البته از اول هم مشخص بود. خودمان دقت نکردیم. چون اینجا پایگاه یادگیری دانشجوها و رزیدنت هاست. هر کاری هم که دلشان بخواهد میکنند. من حتی یک پزشک متخصص اینجا ندیدم. پرستارها هم که از شدت خستگی فقط غر میزنند. من که ناراضی هستم.
عقربههای ساعت لحظه به لحظه به زمان ملاقات نزدیکتر میشوند. ۲ پسر بچه قدونیم قد در گوشه سالن انتظار نشسته اند و ساندویچ میخورند. مرد جوان هم هرچنددقیقه به سمت بچهها میرود و به آنها کمک میکند تا خوراکی هایشان را تمام کنند. با او هم کلام میشویم. میگوید: مجبور شدم هر ۲ پسرم را با خودم به بیمارستان بیاورم. کسی را نداشتم بچهها را نگه دارد؛ از طرفی هم نگران وضعیت همسرم هستم. کاش برای امثال ما فکری بکنند و بیمارستانها فضایی برای حضور بچهها داشته باشند تا هم خیال ما راحت باشد و هم بچهها در این شرایط نباشند.
در میان حاضران برخی خیریه بودن این بیمارستان را امتیاز آن میدانند، امتیازی که موجب شده است خیلیها برای به دنیا آوردن فرزندشان به اینجا بیایند. زن جوان که گرم صحبت با بقیه خانم هاست، میگوید: ما که راضی هستیم، هم من هم خواهرم و هم همه خانمهای دوروبرم در همین جا بچه هایمان را به دنیا آورده ایم. با توجه به هزینهای که پرداخت میکنیم، به نظرم رسیدگیها خوب و مناسب است. بیشترین مبلغی که در این بیمارستان و برای سزارین میگیرند نهایتا ۴۰۰ هزار تومان است که با هزینه سایر بیمارستانها خیلی فرق دارد. سزارین هم که خیلی کم انجام میشود و تا زمانی که ثابت نشود، مادری نمیتواند زایمان طبیعی داشته باشد، او را سزارین نمیکنند. صدای خنده چندنفر در محل درِ خروجی به گوش میرسد. خانمی که به تازگی مادربزرگ شده است شیرینی تعارف میکند و میگوید: بیمارستان همین است دیگر، اگر خوش شانس باشید گیر پرستارهای مهربان میافتید و اتاقتان هم خلوت خواهد بود، اگر هم کم شانس باشید، حسابی اذیت خواهید شد. لبخندی میزند و از بیمارستان خارج میشود. هنگام خروج از در بیمارستان، زمزمههایی از همراهان بیماران به گوش میرسد که از پیدا نکردن جای پارک گله میکنند. این بیمارستان هم مانند بیشتر بیمارستانهای شهر پارکینگ درست و حسابی ندارد و فقط یک قطعه زمین خالی کنار ساختمان برای پارک خودروهای کارکنان بیمارستان اختصاص داده شده است.
یادتان باشد اگر سروکارتان به بیمارستان ام البنین (س) افتاد، ماشینتان را در اولین جای پارکی که در خیابان پر رفت وآمد بهجت پیدا کردید، پارک کنید و زمان را از دست ندهید.
کمبود نیروی انسانی داریم
گلههای مطرح شده را با مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در میان میگذاریم. دکتر حمیدرضا رحیمی با تأیید شلوغی و تعداد کم نیروهای حاضر در این بیمارستان بیان میکند: این بیمارستان تنها بیمارستان مخصوص بانوان در کل شهر است که تمام کارکنان آن خانم هستند. قبول داریم که برای شهری مانند مشهد با وجود جمعیتی بالغ بر ۳ میلیون نفر که نیمی از آن را خانمها تشکیل میدهند، وجود تنها یک بیمارستان تخصصی زنان کم است و این مسئله منجر به شلوغی و مسائل دیگر خواهد شد. رحیمی با تأکید بر اینکه اقدامات کم نظیری در این بیمارستان انجام میشود، میگوید: برخی فعالیتها تنها در این بیمارستان و تحت نظر مدیریت بسیار مجرب صورت میگیرد و در سطح کشور کم نظیر است و شاید بتوان گفت تنها یک یا ۲ مرکز که آن هم در تهران هستند، چنین شرایطی دارند.
او تأکید میکند: توسعه فضاهای پزشکی و آموزشی در ۲ بخش است، یکی توسعه امکانات و فضاها و دیگری توسعه نیروی انسانی که در مورد این بیمارستان نیز چنین موضوعی مطرح است و با وجود همه امکانات و پیشرفتهایی که در حوزه تجهیزات وجود دارد، کمبود نیروی انسانی به مشکلی برای ما تبدبل شده و این در حالی است که استخدام نیروی انسانی که بی تردید رضایتمندی بیشتری را در پی خواهد داشت، در حوزه اختیارات ما نیست. به گفته این مسئول علوم پزشکی، مشهد شهری است که یک درصد جمعیت کشور سالانه به آن سفر میکنند و بسیاری از حوادث میتواند آنها را به مراکز درمانی اورژانسی بکشاند، بااین حال در بحث بودجه و نیرو کمبودهایی وجود دارد.