راز قتل سه شهروند مشهدی در ساعت ۱۲

ضربه مرگ بار به گیجگاه
مدت زیادی بود که پیرزن با زنبیل قرمزش برای خرید نان و دیگر مایحتاج از خانه بیرون نیامده بود. شاهد این مدعا نانوا، بقال و دیگر همسایه‌ها بودند. همه می‌دانستند که او تنها زندگی می‌کند. غیبت غیرموجه پیرزن، موجی از نگرانی را در محل ایجاد کرد. مهم‌ترین احتمال فرضیه جان باختن پیرزن تنها بود، موضوعی که بامداد یکشنبه و با اعلام همسایه‌ها به پلیس پیگیری شد.
با حضور مأموران در محل و اطلاع موضوع به مقام قضایی، مجوز ورود به این ملک صادر شد. وقتی مأموران وارد منزل پیرزن شدند، فرضیه همسایه‌ها مبنی بر مرگ او تأیید شد، اما شواهد موجود در منزل نشان می‌داد که این یک مرگ طبیعی نبوده است و احتمال قتل پیرزن قوت گرفت.
قاضی میرزایی، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و تیم جنایی پلیس آگاهی دقایقی بعد از نیمه شب در محل حضور یافتند و با توجه به شواهد و بررسی پیکر پیرزن تنها مشخص شد که او با ضربه سنگینی که به گیجگاهش خورده، به قتل رسیده است. با تشکیل پرونده در این باره اقدامات قانونی انجام شد و قدم‌های بعدی برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت برداشته شد.

قتل فجیع یک آشنا
۱۲ ساعت بعد درست رأس ساعت ۱۲ ظهر یکشنبه، یک قتل فجیع در بیابان‌های انتهای پنجتن گزارش شد. با حضور قاضی میرزایی در محل، مشخص شد که راننده یک خودروی تیبای سفیدرنگ به طرز فجیعی با ضربات متعدد چاقو به بدنش جان باخته است.
تحقیقات درباره شناسایی هویت مقتول و شناسایی هویت قاتل زمانی آغاز شد که جوانب ماجرا نشان از آشنا بودن قاتل و مقتول داشت.
پارک بودن خودرو و نبودن هیچ نشانی از درگیری پیش از وقوع جنایت همه نشان از آن داشت که قاتل با مقتول آشنا بوده و احتمالا پیش از جنایت، متهم سوار خودروی سواری تیبا شده و با هم به محل جنایت رفته اند.
ضربات متعدد چاقو به پیکر مرد جوان موجب مرگ او شده بود. با این حال قاضی میرزایی پس از مشاهده صحنه و بررسی‌های لازم و جمع آوری مستندات کافی، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی به منظور روشن شدن علت مرگ را صادر کرد.

یک حمله گانگستری
۱۲ ساعت بعد، شامگاه یکشنبه جوان بیست وپنج ساله مثل هر شب خسته و کوفته خود را به محل انبار ضایعات در حوالی میدان بار سپاد واقع در منطقه اسماعیل آباد رساند. او باید چند ساعت دیگر برای تخلیه میوه در میدان بار حاضر می‌شد، بنابراین به جای اینکه به منزلش برود آن هم برای چند ساعت استراحت، مثل خیلی از شب‌ها به این انبار که نگهبان آن یکی از دوستانش بود رفت. قبل از خواب به دوستش که مردی میان سال بود سپرد که ساعت ۲ بامداد بیدارش کند، چون باید در محل کارش حاضر شود.
حوالی ساعت ۱۲ شب افرادی با مشت و لگد به در بزرگ انبار می‌کوبیدند، به گونه‌ای که نگهبان میان سال این انبار را به وحشت انداخت. او وقتی در را گشود با دو مرد نقابدار روبه رو شد که یکی اسلحه در دست دارد و دیگری چاقویی بزرگ. فرد چاقو به دست بدون هیچ گفت وگویی با چاقو به سمت نگهبان حمله کرد که او بر اثر وحشت پا به فرار گذاشت، بلافاصله گلوله‌ای نیز به سمت او شلیک شد که مرد میان سال خودش را لابه لای قطعات ضایعاتی مخفی کرد. چند ثانیه بعد نیز صدای گلوله‌ای دیگر سکوت شب را شکست و پس از آن دو مهاجم نقابدار از محل گریختند.
نگهبان میان سال که به اتاقک کوچک نگهبانی وارد شد، دید دوست بیست وپنج ساله اش که برای چند ساعت استراحت به او پناه آورده بود، در خونش دست و پا می‌زند. با اعلام موضوع به پلیس و اورژانس، دقایقی بعد تکنسین‌های اورژانس در محل حاضر شدند و مرگ این فرد را اعلام کردند.
با رخداد این قتل نیز، قاضی میرزایی، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد شبانه در محل حاضر شد. بررسی صحبت‌های پیرمرد نگهبان و مشخص شدن محل برخورد گلوله‌ای که ابتدا شلیک شده و به در خورده بود، نشان از صحت اظهاراتش داشت.
در زمان وقوع جنایت یک پسر نه ساله و نوجوانی حدودا پانزده ساله نیز درون اتاق نگهبانی بودند. درباره آنچه اتفاق افتاده بود، پسر نوجوان اعلام کرد که هنگام ورود این افراد در اینستاگرام بوده و با صدای بلند از طریق هندزفری موسیقی گوش می‌داده برای همین متوجه حضور متهمان نمی‌شود، اما یک صدای خیلی بلند توجه او را به سمتی که مرد جوان خوابیده بود جلب می‌کند و در این لحظه مردی نقابدار را می‌بیند که با اسلحه‌ای در دست، از اتاق خارج می‌شود.
پیگیری آنچه رخ داده بود از سوی قاضی میرزایی نشان داد که اسلحه متهمان یک وینچستر بوده و گلوله شلیک شده به گلوی جوان بیست وپنج ساله اصابت کرده و او را کشته است. به گفته شاهدان یکی از این افراد با اسلحه وارد اتاقک شده و دیگری بیرون بوده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی اقدامات گسترده‌ای برای شناسایی عاملان این جنایت نیز آغاز شده است.