مرتضی اخوان - توپ گرد و چهلتکهشده در کوچهپسکوچهها به گردش درمیآید. هوای روزهای انقلاب، آسمان شهر را پر کرده است. خورشید طلایی به غروب خود چنگ میزند و سر و صدای بچههای کوچه اول خیابان ضد، گوش محله را کر کرده است. ستارگان آینده فوتبال مشهد بدون آنکه بدانند، زیر نظر چشمهای شاهینی هستند که سرنوشت و آینده آنها را زیر نظر دارد. این آغاز مسیر بچههایی بود که چندی بعد برای خلق «داستان شاهین» گرد هم آمدند و تاریخ یکی از ریشهدارترین و قدیمیترین تیمهای فوتبال مشهد را رقم زدند.
آغاز شاهین، دورهمی بچههای محله ضد
آغاز تیم فوتبال شاهین در مشهد از دورهمی بچههای محله ضد بود. قدیمیهای این باشگاه روایت میکنند شاهین در اواسط دهه ۵۰ با همت مرحوم جورابچی تشکیل شده است. آن وقتها یک بزرگتر در محل بچههای توانمند را گرد هم جمع میکرد و اگر علاقه و همت هم همراهش بود، آنها را به تیمی قدرتمند برای جدال در عرصه محلی و -بالاتر- باشگاهی فوتبال شهر آماده میکرد، اتفاقی که مرحوم جورابچی آن را برای شاهین رقم زد. او بچههای محله ضد را دور هم جمع کرد و با اضافه کردن شماری از بازیکنان تیم قدیمی آریا، زیربنای اصلی باشگاه شاهین مشهد را بنا نهاد، بازیکنانی از جمله پرویز محمدخانی، حسین شعاعحسینی، جواد طوسی و کریم مسرور هسته اولیه شاهین را در سالهای ۵۵-۵۶ تشکیل میدادند. این تیم بعدها در فوتبال مشهد با سرعتی شاهینوار به پیش رفت و موفقیتهای بزرگی به دست آورد.
مربیان شاهین، از زردکانلو تا عصاران
در سالهایی که فوتبال هنوز به شکل حرفهای امروز در نیامده بود و حتی باشگاهها هم با محلات ادغام شده بودند و بازیهای مشهد و استان برگزار میشد، هر کسی تیمی تشکیل میداد و راهی مسابقات میکرد، خودش هدایت شاگردانش را هم به عهده میگرفت. از این رو، جورابچی را میتوان اولین مربی و مالک باشگاه شاهین دانست. اما خیلی زود جورابچی برای هدایت هدفمندتر شاگردانش که حالا دیگر سودای تجربه فوتبال باشگاهی را داشتند، قاسم زردکانلو را به عنوان سرمربی جذب کرد، مردی دانشگاهی برای بر و بچههایی که هر کدامشان از فرهنگ و مکتبی دانشگاهی و شاهینی برمیآمدند. بعد از زردکانلو هم جواد سینایی، اسماعیل شجیع، اصغر جانداری و امیر عصاران هدایت شاهین را در سالهای حیاتش به عهده گرفتند، مربیانی که در دوره حضور هر کدامشان شاهین با بالا و پایینهای مختلفی دستبهگریبان بود، اما میتوان دوران هدایت اسماعیل شجیع را دوران اوج تیم شاهین دانست.
ستارگان شاهین، زننده سریعترین گل و باقی رفقا
بازیکنانی که در فوتبال شاهین ستاره شدند یا به عنوان ستاره پا به این تیم گذاشتند کم نبودند، از زننده سریعترین گل تاریخ فوتبال ایران بگیرید تا آنهایی که بعد به کاپیتانی ابومسلم هم رسیدند. هادی عبدا... زاده که با گل ثانیه ۴ خود در بازی ابومسلم و ایرسوتر نوشهر رکورد سریعترین گل تاریخ لیگ را در اختیار دارد، روزگاری برای شاهین بازی میکرد. علاوه بر این، ساسان نعیمی، منوچهر ارباب، علی هاشمی، کریم مسرور، حسین عبادزاده و مرتضی اعتمادی از جمله ستارگانی بودند که در شاهین معرفی یا چهره شدند. حتی امیر ارباب هم در همان سالها با اینکه با نام برادر کوچکترش، منوچهر، برای تیم ملی انتخاب شد، تجربه حضور در تیم ملی نوجوانان را در کارنامه خود به ثبت رساند.
فوتبال شاهین، جوان و جوانپسند
درباره سبک فوتبالی که شاهین در دهه ۶۰ از خود به نمایش میگذارد اتفاق نظر جالبی وجود دارد. خیلی از کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال معتقدند شاهین تیمی بود که فوتبال تماشاگرپسندی را به نمایش میگذاشته است. امیر عصاران، یکی از پیشکسوتان و قدیمیهای شاهین، تعبیر جالبی دراینباره دارد. او میگوید: «شاهین در زمانی که کمتر باشگاهی از بازیکنان جوان استفاده میکرد، در این مسئله سرآمد بود و به طرز عجیبی جوانان را در تیم بزرگسالان به بازی میگرفت. این تیم روی پایهها تأکید خاصی داشت و به همین علت منحصربهفرد بود.» وی اضافه میکند: «در دهه ۶۰ شاهین فوتبالی شناور و تاکتیکی ارائه میداد که آن وقتها کمتر تیمی قادر به ارائه چنین فوتبالی بود.»
ارتباطات شاهین، مشهدیها در قلب تهران
اینکه شاهین مشهد با تیم فوتبال شاهین تهران و به تبع آن مکتب و فلسفه شاهین چقدر ارتباط داشت، سؤالی اساسی است که فوتبالدوستان مشهدی باید روایت آن را بدانند. امیر عصاران که در سالهای آخر حضور شاهین در فوتبال مشهد بعد از سالها بازی در این تیم سکان هدایت شاهینیها را در دست گرفت، در این باره میگوید: «شاهین یک مکتب است و نمیتوان به آن گفت تیم. یک مکتب در فوتبال ماست که بنای آن بر اخلاق، تحصیل و ورزش است. وقتی ما میبینیم این تیم بر اساس این ۳ فاکتور بنا شده است، متوجه میشویم به یک مکتب رسیدهایم.» او از خاطره سفرش به تهران و حضور در باشگاه بزرگ شاهین اینچنین میگوید: «وقتی به تهران رفتم، سری به باشگاه شاهین زدم و برایم جالب بود که نیکخواه بهرامی، مدیرعامل وقت شاهین، میگفت ۵ بازیکن از تیم شاهین بزرگ مشهدی بودند!» جلال قسمتی یکی دیگر از پیشکسوتان شاهینی است که روایت خود را اینچنین بیان میکند: «تیم شاهین بزرگ ستارگان بنامی، چون مجتبی محرمی، مهدی دینورزاده، امیر قلعهنویی، جواد زرینچه و محمدحسین ضیایی را در ترکیب داشت. امیر عصاران هم در اواخر حضورش در شاهین با تهران ارتباطاتی داشت و تلاشهای زیادی کرد تا تفکرات شاهینی را به تیم تزریق کند.»
افول شاهین، پایان رؤیای بیستوچندساله
شاهین مشهد در اواخر دهه ۷۰ به پایان راه خود رسید، وقتی دیگر مجموعه سیم رضای تهران از آنها حمایت مالی نکرد و تیمداری شاهین به دوران جورابچی و خرجکرد شخصی بازگشت. اگرچه در آن سالها جواد روشندل برای این تیم هزینههایی کرد، با رونق گرفتن فوتبال و شکل حرفهایای که به خود گرفته بود، اداره یک تیم در اندازههای کشوری ممکن نبود. شاهین درست به سرنوشت بسیاری از تیمهای دیگر فوتبال مشهد دچار شد که با عشق در آسمان ورزش شهر نفس کشیدند و دست آخر با کابوس فوتبال حرفهای و پول نابود شدند. شاهین آرامآرام به دستههای پایینتر سقوط کرد و دست آخر خورشیدش در آسمان شهر غروب کرد.