به گزارش شهرآرانیوز، بازنشستگی آخر شبی محمدرضا داورزنی حالا سوژه یک والیبال ایران، بلکه جهان است. اینکه خود داورزنی و حتی معاون ورزش قهرمانی وزارتخانه از موضوع بی خبر بوده و از طریق رسانهها به موضوع پی برده اند، از آن شاهکارهای وزارت ورزش است که به حاشیههایی مبنی بر تصمیمِ خواص بودن این بازنشستگی جان میدهد. وگرنه قاعدتا نوع رفتار با یکی از قدیمیترین مدیران حال حاضر وزارت ورزش که کسوت و تجربه اش با مسئولین کنونی قابل مقایسه نیست، اینچنین نمیتوانست باشد.
غیر از این کج سلیقگی یا بداخلاقی که در نحوه اطلاع رسانی بازنشستگی یک مدیر موفق ورزش صورت گرفت، مسئله ریاست بر فدراسیون والیبال ایران حالا اهمیت ویژهای نه تنها از جنبه داخلی بلکه بین المللی پیدا میکند. همین چند ماه پیش بود که بالاترین نهاد قانونی والیبال جهان (کنگره جهانی) تصویب کرد که فدراسیون بین المللی میتواند به موضوع دخالت دولتها در امور فدراسیونهای ملی ورود کند؛ و این چیزی نبود که وزارت ورزش از آن بی خبر باشد. درواقع وزارت ورزش حالا با دست خودش در را برای فدراسیون جهانی والیبال باز کرده تا به موضوعات داخلی والیبال ایران وارد شود. امری که به ویژه وقتی پای داورزنی، به عنوان عضو هیات رئیسه این نهاد بین المللی (و همچنین عضو هیات رئیسه کنفدراسیون آسیا) در میان باشد از سوی فدراسیون جهانی با استواری بیشتری هم پیگیری خواهد شد؛ و حتی میتواند والیبال ایران را همچون برخی کشورهای دیگر در فهرست تعلیقیهای ناشی از دخالت دولت قرار دهد؛ و این یعنی یک عقبگرد تمام عیار برای والیبال ایران که موفق شده در این سالها با تمام دشواریها در فهرست موفقترینهای داخلی و یکی از برترین تیمهای جهان دوام و قوام داشته باشد.
غیر از این بی تدبیری، (اگر هم کار به تعلیق نکشد) مساله زمان در این جابجایی مطرح است. در حالی که ایران خود را برای سال سخت انتخابی المپیک آماده میکند و باید تمام انرژی و نیروهای خود را برای تحقق اهدافش در راستای سربلندی و افتخارآفرینی جهانی صرف کند، تغییر در رأس فدراسیون به منزله ایجاد التهاب، تزلزل و سلسله تغییرات دیگر است که قطعا تاثیر منفی خود را در عملکرد تیمهای ملی، به ویژه تیم مردان در راه المپیک پاریس خواهد گذاشت. بلاتکلیفی، هرجومرج و بلبشویی که در آستانهٔ جام جهانی فوتبال برای فدراسیون و تیم ملی فوتبال رخ داد و یکی از مهمترین عوامل زمینهای ناکامی تیم ملی در جام جهانی بود، حالا توسط وزارت ورزش به درون خانه والیبال ایران دعوت شده است. معضلی که به راحتی میتوان از حالا ناکامی ایران در راه رسیدن به المپیک را پیش بینی کرد. اما آیا وزارت ورزش عواقب این تصمیم شبانه خود را میپذیرد؟
دوره چهار ساله ریاست داورزنی بر فدراسیون والیبال دقیقا سال آینده همین موقع تمام میشد. آن زمان تیم ملیهای نوجوانان و جوانان مسابقات جهانی شان تمام شده بود، تیم مردان بازیهای آسیایی، مسابقات قهرمانی آسیا در تهران و انتخابی المپیک را پشت سر گذاشته بود و همه چیز برای یک تغییر قانونی، بموقع و بی حاشیه فراهم بود. یعنی با اندکی تحمل و تأمل میشد شاهد تغییر طبیعی در رأس فدراسیون بود، به طوری که تغییر در زمان مناسب خود اتفاق بیفتد تا سکاندار بعدی فدراسیون هم فرصتی برای ابراز وجود پیدا کند، نه حالا که کارها و برنامههای نیمه راهه داورزنی بر دوش فرد دیگری بیفتد که تجربه نشان داده موفقیت آمیز نخواهد بود و منجر به ناکامیهای فراموش نشدنی میشود.