به گزارش شهرآرانیوز، بغی در اصطلاح فقه بهمعنای خروج و شورش علیه امام عادل و برحق است و کسی که علیه امام عادل شورش کند، باغی نامیده میشود. برخی از پژوهشگران با استناد به آیه ۹ سوره حجرات بغی را به معنای سَرکِشی و شورشِ مسلحانه در برابر امام یا حاکم مشروع، دانستهاند. بغی و مشتقات آن ۹۶ بار در قرآن به کار رفته است. در منابع فقهی، برپاکنندگان جنگهای دوران خلافت امام علی (ع)، بهویژه خوارج، مصداق باغی خوانده شدهاند. همچنین حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است که عمار را گروه باغی میکشد.
بغی و مجازات آن ازجمله جرائم حدی بوده و در زمره حدود نام برده شده است. جرم بغی ازجمله جرائم علیه امنیت به حساب میآید که برای کسی که به آن مرتکب شده، مجازات بسیار سنگینی در نظر گرفته شده است.
در کتاب دوم «مجازات اسلامی»، فصل نهم «حدود»، ماده ۲۸۷ آمده است: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند، باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند». چند نکته در این عبارت چندسطری، وجود دارد که بدین شرح است:
اولا: باغیان باید «گروه» باشند و اگر کسی به صورت فردی، علیه حکومت، اقدامی بکند، باغی محسوب نمیشود.
ثانیا: قیام او در برابر «اساس» نظام باشد نه اجزای نظام یا خواستههای جزئی.
ثالثا: قیام به صورت مسلحانه باشد.
با توجه به قانون مجازات اسلامی جرم بغی اینگونه تعریف میشود که مرتکبین این جرم، گروهی هستند که در برابر اساس و اصل جمهوری اسلامی ایران به صورت مسلحانه یعنی با اسلحه و تفنگ و … قیام کرده و در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران میایستند.
جرم بغی دو حالت دارد؛ حالت اول آن است که گروهی که به صورت مسلحانه و با اسلحه و سلاح در برابر جمهوری اسلامی ایستادهاند از اسلحه خود در این قیام استفاده میکنند و حالت دوم آن است که فقط برای رعب و وحشت سلاح را در دست دارند و از آن استفاده نمیکنند و در واقع شلیک نمیکنند.
با توجه به قانون مجازات اسلامی چنانچه کسانی که اقدام به قیام مسلحانه علیه اساس نظام جمهوری کردهاند از اسلحه خود استفاده کنند، به مجازات اعدام محکوم میشوند.
دقت داشته باشید که چنانچه این گروه ۱۰ نفره باشد و فقط یک نفر از آنها از سلاح خود استفاده کند، فقط همان شخص به مجازات اعدام محکوم میشود و بقیه به مجازات دیگری محکوم خواهند شد چرا که آنها از سلاح استفاده نکردهاند.
حالت دوم جرم بغی آن است که گروهی که در مقابل اساس جمهوری اسلامی ایران ایستادهاند از سلاح استفاده نکرده باشند؛ که مطابق قانون مجازات اسلامی، این عدم استفاده از سلاح باید قبل از درگیری باشد.
حال چنانچه قبل از درگیری و استفاده از سلاح دستگیر شوند به حبس تعزیری درجه سه یا درجه پنج حسب مورد محکوم میشوند.
مجازات تعزیری جرم بغی نیز خود به دو حالت تقسیم میشود.
حالت اول آن است که گروهی که در مقابل اساس نظام جمهوری اسلامی ایستادهاند همچنان دارای مرکزیت و سازمان باشند و کسی باشد که آنها را مدیریت و محوریت کند که در این صورت به حبس تعزیری درجه سه محکوم میشوند.
حالت دوم آن است که گروهی که در مقابل اساس نظام جمهوری اسلامی ایستادهاند دارای مرکزیت و سازمان نباشند و در واقع مرکزیت و سازمان آنان از بین رفته باشد که به حبس تعزیری درجه پنج محکوم میشوند.
باغی در گروه و دستهای که دارای بیش از دو نفر عضو است موضوعیت پیدا میکند، اما محارب لزوما عضو یک تشکل یا گروه نیست.
محاربه با دست بردن به اسلحه جرم انگاری میشود، پس صرف مسلح بودن برخلاف بغی جرم محاربه اثبات نمیشود.
اقدام محارب موجب ترس در میان مردم میشود که نشان از تقابل با عموم مردم است؛ در صورتی که اقدام باغی در تقابل با حاکم و حکومت اسلامی و در معنای امروزی، دولت است.
مجازات جرم محاربه به تشخیص قاضی حسب مورد یکی از موارد اعدام، صلب، قطع و یا نفی بلاد است، ولی مجازات باغی اگر دست به اسلحه ببرد تنها اعدام است و در غیر اینصورت حبس تعزیری است و قاضی با احراز جرم مخیر عمل نکرده و میبایست حکم اعدام را صادر کند.
جرم بغی دارای حالات مختلف، اما جرم محاربه منحصر است.
جرم بغی مطلق بوده و لزومی به حصول نتیجه مورد انتظار مرتکب جرم را ندارد. در مقابل اقدام محارب اگر موجب ترس و وحشت افراد پیرامون محارب نشود احراز نمیشود. در واقع محاربه جرم مقید است.