جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

درباره سریال تاریخی«گیل دخت» | قصه گویی بعد مدت‌ها

  • کد خبر: ۱۴۴۳۶۶
  • ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۶
درباره سریال تاریخی«گیل دخت» | قصه گویی بعد مدت‌ها
«گیل دخت» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی اگرچه به ظاهر قصه عشق پسر رعیت به دختر خان است، اما در دل خود تفاوت‌های اساسی با درام‌های تاریخی مشابه دارد که آن را از دیگر آثار این چنین متمایز می‌کند.

مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ همه چیز از قاب بسته‌ای شروع می‌شود که حکایت نگارش نامه‌ای محرمانه و مهر و مومش به شیوه‌ای تاریخی است. این سرآغاز قصه‌ای شصت قسمتی است که قرار است هفته‌ها مخاطب را پای تلویزیون بنشاند. سریال تلویزیونی «گیل دخت» این روز‌ها آخر هفته مخاطبان رسانه ملی را پُر کرده است؛ مجموعه‌ای که بعد از مدت‌ها سکوت خبری در سریال سازی سیما، بار دیگر توجه‌ها را به خود جلب کرده است.

تلاش مشترک شبکه یک سیما و شبکه آی فیلم که خروجی اش تا امروز هجده قسمت پخش شده از تلویزیون بوده است. «گیل دخت» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی، کارگردانی مجید اسماعیلی و نویسندگی مجید آسودگان اگرچه به ظاهر قصه عشق پسر رعیت به دختر خان است، اما در دل خود تفاوت‌های اساسی با درام‌های تاریخی مشابه دارد که آن را از دیگر آثار این چنین متمایز می‌کند.

قصه گویی، به معنای واقعی

«گیل دخت» قصه و غصه عاشق و معشوقی است که اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند، یک بهانه برای ماندن پیدا می‌کنند؛ مجموعه‌ای که با همین تعریف ساده خیلی سرراست از روز اول با بیننده خود حرف می‌زند. در «گیل دخت» قرار است حلاوت عشق، از دل رنج و مصیبت به کام بیننده بنشیند. بر خلاف نقد‌هایی که به این سریال وارد شده است و خیلی‌ها معتقدند «گیل دخت» همان قصه مصیبت صدقسمتی و وصال قسمت آخری است، باید گفت ساخته جدید مجید اسماعیلی علاوه بر پرداخت خوب، از روایتی قوی برخوردار است؛ روایتی که به معنای واقعی «قصه گویی» می‌کند و در دام شعارزدگی‌های رایج آثار تاریخی نیفتاده است.

شاید بزرگ‌ترین وجه تمایز «گیل دخت» از آثار مشابه، فرار از شعارزدگی و قصه گویی درست و به دوراز کلیشه‌های رایج است. شاید در شروع «گیل دخت» خیلی‌ها تصورشان بود که قرار است مثلث عشقی مانع رسیدن «گلنار» به «اسماعیل» شود، اما با گذشت هجده قسمت از این مجموعه این فرضیه به طور کامل رد شده است و نقش «عاصف میرزا» هم دست کم تا به اینجای داستان نقش عاشق دل باخته قلدر نیست. در گیل دخت معشوقه به دست قدرت به کام حریف عشقی نمی‌نشیند و اسماعیل هم ذبح دل دادگی می‌شود، نه ذبح قدرت.

روایت‌هایی از قصه‌های جنگل

روایت قصه‌های جنگل همیشه جذاب بوده است؛ به خصوص جنگل‌های گیلان که در تاریخ داستان‌های زیاد داشته و سینه به سینه نقل مردم بوده است. از قصه میرزای جنگل بگیرید تا ماجرا‌های رعیت و خان ها؛ جذابیت‌هایی که سبب شد فیلم سازان مختلف به ساخت آثاری از قصه‌های جنگل‌های گیلان مبادرت ورزند. «پس از باران»، «بانوی عمارت»، «کوبار»، «میرزای جنگل»، «افرا» و... تنها تعدادی از سریال‌هایی است که با بهره مندی از داستان‌های جنگل و صدالبته زیبایی‌های بصری گیلان به روی آنتن تلویزیون رفته اند و همواره توانسته اند مخاطب خاص خود را هم جلب کنند.

مجید اسماعیلی هم که در کارنامه هنری خود اثر چندان مشهوری ندارد و شاید مهم‌ترین کارش نویسندگی سریال «محکومین» برای شبکه سوم سیما بوده، حالا دست به دامان قصه‌های گیلان شده و توانسته است با تکیه بر جلوه‌های بصری و طبیعت دیدنی جنگل‌های گیلان اثری تأمل برانگیز با تصویرگری‌های دلنشین و قاب‌های جذاب بسازد؛ قاب‌هایی که بعضا به تابلو‌های نقاشی می‌مانند که در دل طبیعت بکر شمال ایران به روی بوم خلق می‌شوند.

از قاب‌های بصری دیدنی تا بازی‌های درخشان

علاوه بر قاب‌های دیدنی که در «گیل دخت» جلب نظر می‌کند، باید بازی‌های هنرپیشه‌های این مجموعه را هم تحسین کرد. از نقش آفرینی محمود پاک نیت در نقش «تقی خان» گرفته تا بازی تأمل برانگیز سعید چنگیزیان، «عاصف میرزا»‌ی قصه. در این میان نباید از بازیگر جوان نقش «گلنار» هم گذشت.

میترا رفیع که همین چند ماه پیش با سریال «بی همگان» روی آنتن شبکه سوم به مخاطبان سیما شناسانده شد، حالا برخلاف آن مجموعه که نقش آفرینی اش چنگی به دل نزد، در «گیل دخت» توانسته است خودش را در قامت یک دختر «گیلک» مغرور که در ادامه به رنج عشق و زندگی می‌افتد، در آورد. موسیقی «گیل دخت» هم که موسیقی آشنای مسعود سخاوت دوست است، از دیگر نقاط قوت این مجموعه به شمار می‌رود.

سخاوت دوست که از سازندگان باتجربه موسیقی در عرصه فیلم سازی، چه در تلویزیون و چه سینماست در «گیل دخت» به خوبی سه عنصر اساسی را در موسیقی خود قرار داده است: تعلیق، عشق و هیجان. این را می‌توان از همان سکانس‌های اول سریال دریافت که «طاووس الملکوت» نامه محرمانه را به نگارش در می‌آورد و آن را با چاپار روانه می‌کند. ریتم مناسب موسیقی، همراه باتوجه به سه عنصر کلیدی در این مجموعه عاملی شده است که موسیقی «گیل دخت» روی کار بنشیند.

بازگشت به پخش هفتگی

«گیل دخت» هنوز به یک سوم ابتدایی روایتش نرسیده است و شاید به همین خاطر نتوان چندان بر نقاط قوت یا ضعفش تأکید داشت. چنان که در ابتدا تصور می‌شد، پای مثلث‌های عشقی مرسوم در میان است، اما در ادامه نویسنده و کارگردان این فرضیه را به طور کامل از پیکره کارشان پاک کردند.
بااین همه شاید شیوه پخش «گیل دخت» مهم‌ترین نقطه انتقاد به مدیران سیما باشد. مدت‌ها بود که تلویزیون از شیوه پخش سریال‌ها به صورت هفتگی فاصله گرفته بود و مردم به تماشای هر شب سریال محبوبشان خو گرفته بودند.

باوجوداین حالا بار دیگر سیمای ملی، وقتی موفقیت و اقبال آثار شبکه خانگی را -که به صورت هفتگی پخش می‌شود- دید، تصمیم گرفت به این شیوه قدیمی پخش برگردد. البته خالی بودن کنداکتور سریالی پخش هم عاملی بود تا رسانه ملی به فکر روز‌های باقی مانده سال باشد. گیل دخت در پیشبرد روایت داستان خسیس است؛ مسئله‌ای که بیننده را عصبانی می‌کند. اینکه بیننده هفته‌ای دو قسمت را تماشا کند، اما نتواند بیش از یک خط داستان را پیش ببرد، خود نقطه ضعفی است که به احتمال زیاد ناشی از تعهد سازندگان به سیما برای تعداد قسمت هاست. شاید می‌شد «گیل دخت» را عوض شصت قسمت در چهل قسمت جمع کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->