به گزارش شهرآرانیوز، مرد شیشهای که برای سرقت طلاهای خواهرش به خانه او رفته بود، در یک درگیری او و خواهرزادهاش را با مایع اسیدی مجروح کرد. متهم پس از فرار در یکی از پارکهای شهر به خواب رفتهبود، که پلیس وی را دستگیر کرد.
شامگاه پنجشنبه ۱۳ بهمن به مأموران کلانتری ۱۲۹ یاخچیآباد خبر رسید مادر و دختری در خانهشان در یکی از خیابانهای جنوبی تهران هدف اسیدپاشی قرار گرفتهاند.
با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران کلانتری به محل حادثه اعزام شدند و در آنجا دریافتند لحظاتی قبل زن ۴۵ سالهای همراه دختر ۱۶ سالهاش داخل خانهشان با مایع اسیدی به شدت دچار سوختگی و برای درمان به بیمارستان منتقل شدهاند.
یکی از ساکنان ساختمان مسکونی به مأموران گفت: «در خانهام نشستهبودم که صدای دلخراش «آی سوختم» و کمکخواهی زنی به گوشم رسید. من و تعدادی از همسایهها با شنیدن صدای کمک خواهی از خانههایمان سراسیمه بیرون آمدیم و دیدیم مرد جوانی که چهرهاش را پوشانده از خانه زن میانسالی که همراه دخترش در آنجا زندگی میکند، بیرون آمد و به سرعت فرار کرد. وقتی به داخل خانه رفتیم تازه فهمیدیم زن همسایه و دخترش با مایع اسیدی دچار سوختگی شدهاند. آنها از درد به خود میپیچیدند و فریادهایشان به آسمان بلند بود و ما هم از اورژانس درخواست کمک و مادر و دختر را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم و موضوع را هم به پلیس خبر دادیم.»
مأموران پلیس در ادامه برای بررسی حادثه به بیمارستان رفتند که تیم پزشکی اعلام کرد مادر و دختر از ناحیه صورت و پهلو دچار سوختگی با مایع اسیدی شدهاند.
بدین ترتیب مأموران پلیس همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، موضوع اسیدپاشی را به قاضی محمد رضا صاحبجمعی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند و وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کرد.
تیم جنایی در نخستین گام از زن مصدوم تحقیق کردند و وی هم اعلام کرد عامل اسیدپاشی برادر معتادش است. زن میانسال که به سختی صحبت میکرد، در توضیح ماجرا گفت: «چند سالی است یکی از برادرانم به نام سیروس به موادمخدر معتاد شدهاست. او نهتنها زندگی خودش را سیاه کرده که زندگی ما را هم تلخ کرده و آرامش را از ما گرفتهاست. ما خیلی تلاش کردیم او اعتیادش را ترک کند و حتی چند باری هم در کمپ ترک اعتیاد بستریاش کردیم، اما فایدهای نداشت. او مدتی است شیشه و گل مصرف میکند و هر زمانی هم برای خرید مواد پول کم میآورد، به سراغ من میآید و به زور از من پول میگیرد. البته او تمامی اعضای خانوادهمان را اذیت میکند و به زور پول میگیرد و از طرفی هم وقتی شیشه مصرف میکند، توهم میگیرد و آزار و اذیتش بیشتر میشود.»
شاکی ادامه داد: «سیروس هفته قبل چند باری برای گرفتن پول به سراغم آمد، اما من به او پولی ندادم و هر بار عصبانی میشد و از خانهام بیرون میرفت. شب حادثه او مثل همیشه درخانهام آمد و من هم در را به روی او باز کردم. فکر کردم برای خوردن شام به خانهام آمده و خبر نداشتم چه نقشه هولناکی برای من و دخترم طراحی کردهاست. لحظاتی از آمدنش گذشتهبود که درخواست پول کرد و وقتی به او گفتم پول ندارم، به سراغ کمدم رفت و میخواست طلاهای من و دخترم را سرقت کند که اجازه ندادم. او با من و دخترم درگیر شد و ناگهان مایع داخل ظرفی را به روی ما پاشید. ثانیههایی بعد سوزش عجیبی بدن من و دخترم را فراگرفت به طوری که فریادیهای «آی سوختم» هر دوی ما به آسمان بلند شد و سیروس هم به سرعت فرار کرد. ما از همسایهها درخواست کمک کردیم و آنها هم با اورژانس تماس گرفتند و ما را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند.»
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه مأموران پلیس مرد شیشهای را به اتهام اسیدپاشی تحت تعقیب قرار دادند.
در حالی که جستوجو برای دستگیری متهم ادامه داشت، عصر روز جمعه مردی تلفنی به مأموران کلانتری نازیآباد خبر داد عامل اسیدپاشی داخل یکی از پارکهای جنوب تهران است. وی گفت: «سیروس از بستگان دور ما است و شب قبل متوجه شدم او به روی خواهر و خواهرزادهاش مایع اسیدی پاشیده و فرار کردهاست. دقایقی قبل برای پیادهروی به پارک آمدم و دیدم سیروس در گوشهای از پارک روی نیمکتی خوابیدهاست. الان تماس گرفتم تا قبل از اینکه او از خواب بیدار شود و فرار کند، دستگیرش کنید.»
مأموران پلیس پس از قطع تلفن شهروند به سرعت به پارک رفتند و متهم را در خواب غافلگیر و بازداشت کردند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اقرار کرد و مدعی شد در توهم شیشه خواهر و خواهرزادهاش را هدف اسیدپاشی قرار دادهاست. وی در ادعایی گفت: «مدتی است شیشه و گل مصرف میکنم و به همین خاطر همیشه توهم دارم. هر زمانی برای خرید مواد پول کم میآوردم به سراغ خواهرم میرفتم و او هم به من کمک میکرد. چندی قبل متوجه شدم خواهرم مقداری از پس ازاندازش را طلا خریدهاست و در خانهاش نگهداری میکند. همیشه وسوسه سرقت طلاهای خواهرم را داشتم و وقتی هم شیشه مصرف میکردم و توهم به سراغم میآمد، نقشه سرقت طلاهای او را طراحی میکردم. چند روز قبل برای اجرای نقشهام مقداری مایع اسیدی از بازار خریدم و در مکانی مخفی کردم تا وقتی به سراغ خواهرم بروم، با تهدید اسیدپاشی او را مجبور کنم طلاهایش را به من بدهد. شب حادثه شیشه مصرف کردم و دوباره توهم گرفتم و ظرف مایع اسیدی را برداشتم و به طرف خانه خواهرم رفتم. وقتی وارد خانه او شدم، ظرف مایع اسیدی را زیر لباسم مخفی کردم و پس از دقایقی به سراغ کمدش رفتم تا طلاهای او را سرقت کنم، اما خواهرم متوجه نقشه من شد و از من خواست از خانهاش بیرون بروم. من به شدت توهم داشتم و برای اینکه او را بترسانم، مایع اسیدی داخل ظرف را به سوی او و دخترش پاشیدم. فریادهای دلخراش آنها بلند شد و من هم از ترس فرار کردم. پس از این حادثه، به خانهمان نرفتم و داخل خیابانها پرسه میزدم تا اینکه به داخل پارکی رفتم تا چند ساعتی استراحت کنم که در نهایت هم در خواب در دام مأموران پلیس گرفتار شدم.»
منبع: جوان