مرگ تلخ مادر بر اثر توپ بازی پسر نوجوان در خیابان ! ۲ دختر تکواندوکار مفقود شده تهرانی پیدا شدند (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) اصلاح قانون محکومیت‌های مالی در دستور کار مجلس | آخرین اخبار از قانون مهریه بیست‌وهشتمین فرزند جانباز کرمانی متولد شد شناسایی نوعی از کرونا در خفاش‌ها | خطر شیوع همه‌گیری جدید مرکز نوآوری و فناوری غذا‌های خاص در مشهد افتتاح شد (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) گم شدن دو دختر تکواندوکار در تهران + جزئیات هشدار استفاده افراطی کودکان از «گوشی» و خطر افزایش ابتلا به چاقی و دیابت ۱۳ زائر ایرانی تاکنون در عربستان جان باختند (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) مهلت معرفی دانشجویان مشمول سربازی برای تعیین تکلیف وضعیت خدمت تعیین شد اختلالی در ایستگاه خواب | «آپنه خواب» زمینه‌ساز مشکلات سلامتی فروش ویژه حدود هزار عنوان کتاب کانون پرورش فکری نوجوانان به مناسبت عید غدیر سازمان حفاظت محیط زیست همچنان به دنبال توله خرس‌ گمشده آیا ورزش در حالت ناشتای صبحگاهی، تأثیر بیشتری بر کاهش وزن دارد؟ تشدید بازرسی‌های وزارت بهداشت در فصل گرما همراه غذا آب بخوریم یا نه؟ مهلت انتخاب رشته کارشناسی ارشد امروز به پایان می‌رسد (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) ۱۱ نفر از اعضای یک شرکت هرمی دستگیر شدند (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) وضعیت خطرناک اشعه ماورای بنفش با گرم تر شدن هوا دوباره کرونا! | پیش بینی شیوع سویه جدید کرونا با بازگشت حجاج مراقبت‌های مرزی برای جلوگیری از ورود بیماران تنفسی تشدید می‌شود رشد خطرناک جلبک در تالاب دُرگه سنگی نقده توانگران، پرچمدار حذف پذیرایی در مراسم ترحیم شوند! قاتل الهه حسین‌نژاد قصاص می‌شود + توضیحات قوه قضائیه اهدای اعضای بانوی مرگ مغزی در مشهد به ۲ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۷ خرداد ۱۴۰۴) پلاک‌های شهرستان در تهران حق مسافرکشی ندارند | باید نظارت بر تاکسیرانی دقیق‌تر شود حمایت اهالی منطقه بهمن از پلیس مشهد در برابر حمله متهمان | از سرقت خودرو در ساعت ۴ تا دستگیری در بهمن ۴ رئیس سازمان برنامه‌ریزی آموزش و پرورش: مشکلات برق و کمبود کاغذ برطرف شده‌اند؛ کتب درسی به‌موقع توزیع می‌شوند پیش‌بینی هوای مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۱۷ خرداد ۱۴۰۴) | احتمال وقوع رگبار و رعدوبرق تا روز چهارشنبه
سرخط خبرها

قتل فجیع مادر و برادر توسط جوان مشهدی

  • کد خبر: ۱۴۹۲۶۱
  • ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۱
قتل فجیع مادر و برادر توسط جوان مشهدی
جوانی که حدود ۹ سال قبل مادر ۵۰ ساله و برادر ۲۰ ساله اش را به طرز دلخراشی در مشهد به قتل رسانده بود، درباره آن ماجرای وحشتناک توضیح داد.

به گزارش شهرآرانیوز، جوان مشهدی در توضیح کارهایش گفت: از روزی که به دلیل رفیق بازی و دور هم نشینی به مواد مخدر آلوده شدم دیگر رنگ خوشبختی را ندیدم کار به جایی رسید که از همان روز‌های جوانی بار‌ها پشت میله‌های زندان قرار گرفتم، اما بعد از آزادی باز هم به خلافکاری هایم ادامه دادم و برای تامین هزینه‌های اعتیاد به سرقت روی آوردم دیگر آبروی خودم و خانواده ام برایم مهم نبود فقط به این می‌اندیشیدم که چگونه پولی برای خرید مواد پیدا کنم.

در افکارم فقط «مواد مخدر» حک شده بود و من به چیز دیگری فکر نمی‌کردم. هر چیزی که دم دستم قرار می‌گرفت سرقت می‌کردم تا برای یک وعده هم که شده مواد بخرم و از خماری نجات یابم.

دیگر خانواده ام نیز از رفتار‌های من خسته شدند. برادر بزرگ ترم هرچه تلاش کرد مرا از این راه بازدارد فایده‌ای نداشت. آرام آرام آن‌ها هم مرا طرد کردند و من در سن جوانی کارتن خواب شدم.

در این مدت ۶ بار با اتهاماتی مانند حمل مواد مخدر و سرقت به زندان افتادم، اما این‌ها هم مرا از مسیر سقوط نجات نداد. پدرم قبلا مادرم را دوبار طلاق داده بود و در یک استان دیگر کشور زندگی می‌کرد.

به همین علت من و برادر کوچک ترم در کنار مادرمان بودیم. برادر بزرگ ترم نیز ازدواج کرده بود و زندگی خوبی داشت، اما من کمتر به خانه مادرم سر می‌زدم آن هم برای آن که بتوانم پولی برای تهیه مواد مخدر از او بگیرم یا لوازمی برای فروش پیدا کنم.

یک شب وقتی در خانه مادرم بودم نتوانستم پولی از او بگیرم از سوی دیگر هم از خماری می‌ترسیدم تا این که صبح زمانی که از خواب بیدار شدم هنوز مادر و برادرم در خواب بودند. چشمم به چند تکه کوچک طلا‌های مادرم افتاد و وسوسه‌های شیطانی به سراغم آمد تا آن‌ها را سرقت کنم.

این بود که چاقویی برداشتم و به آرامی بالای سر مادرم رفتم، آن لحظه حتی ذره‌ای به مهر مادرم نیز فکر نمی‌کردم که چگونه مرا در شرایط سخت زندگی بزرگ کرد و مرا در آغوش پر مهر ومحبت خود گرفت. فقط به مواد مخدر می‌اندیشیدم که از خماری نجات یابم. به همین دلیل مانند موجودی وحشتناک چاقو را چندین بار بر پیکر مادر ۵۰ ساله ام زدم و او را در خواب کشتم، اما وقتی به سراغ برادر کوچک ترم رفتم تا او را هم برای پنهان ماندن این جنایت به قتل برسانم، ناگهان از درون رختخواب بلند شد و مقابلم قرار گرفت، ولی او هنوز خواب آلود بود و فقط از سروصدای ایجاد شده، هراسان و حیرت زده به اطراف نگاه می‌کرد که من فرصت هر عکس العملی را از او گرفتم و او را نیز با چند ضربه چاقو نقش بر زمین کردم. بعد از این ماجرا بود که گوشی تلفن همراه برادرم و طلا‌های خون آلود مادرم را نیز برداشتم و برای آن که شناسایی نشوم به مسافرخانه‌ای شخصی در اطراف خیابان طبرسی رفتم. طلا و گوشی تلفن را با بهایی بسیار ناچیز به رهگذران فروختم که پول آن هم بعد از دو روز به پایان رسید و من دیگر نتوانستم اجاره منزل را بپردازم. به همین دلیل دوباره مجبور شدم به پارک‌ها و بیابان‌های اطراف و پاتوق معتادان بروم.

خلاصه طولی نکشید که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند. تازه فهمیدم که آن‌ها خریدار گوشی تلفن را نیز دستگیر کرده اند و با اطلاعاتی که او از من در اختیار پلیس گذاشته بود، کارآگاهان پاتوق‌های خلافکاران را برای یافتن من جست وجو کرده بودند تا این که مرا در بولوار رسالت مشهد پیدا کردند، اما‌ای کاش ...

منبع: رکنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->