علی صمدی جوان _ مرگ برای برخی، پایان روزگار فانی آن هاست، اما برای برخی دیگر، یعنی فرهیختگان این ملک و سرای، هم ردیف با نیکنامی ابدی برای خودشان و خسران برای دیگران است. سخن از درگذشت مردی فاضل و از ستارگان درخشان آسمان تاریخ و فرهنگ و اندیشه به میان است که چند نسل از فرهیختگان و معلمان تاریخ این سرزمین از او خاطراتی شیرین دارند و آن را ره توشه آموزش به نسلهای بعد قرار داده اند.
استاد دکتر احسان اشراقی، ادیب، زبان شناس، مورخ، جامعه شناس و مترجم معاصر ایران، روز سه شنبه در نودویک سالگی چشم بر جهان گذران بست و دفتر زرین حیاتش بسته شد. اما آنچه از سلوک علمی و دانش گستری او بر جای مانده است، سالیان سال، چراغ راه تاریخ پژوهان و تاریخ گویان خواهد بود.
در ادامه این مطلب، گفتگوهای شهرآرا با فرزند و برخی استادان و همکاران او را بخوانید.
۷۰ سال عشق ورزی
دکتر امین اشراقی، حقوق دان و فرزند دکتر احسان اشراقی، میگوید: درگذشت پدرم ضایعهای جبران ناپذیر، هم برای من و هم علاقهمندان به ایشان، بود. از آنجا که در بسیاری محافل علمی و فرهنگی، ایشان را همراهی میکردم، نیک میدانم که پدر پس از ۷۰ سال تدریس در مدارس و دانشگاههای تهران، روابطی پدر-فرزندی با شاگردان خود داشتند که همانند آن را ندیده ام.
فرزند استاد با اشاره به سلوک علمی پدر نیز بیان میکند: ارتباط علمی ایشان با دانشجویان و همچنین همکاران خود در بهترین سطح قرار داشت و همین سلوک، ایشان را به شخصیتی عالم، فرزانه، معتدل، با مروت، صبور و دانش دوست تبدیل کرده بود.
اهتمام به کسب انواع دانش
دکتر ژاله آموزگار، استاد زبانهای باستانی و ادبیات مزدیسنای دانشگاه تهران، از نقش خوب و سازنده و مفید دکتر اشراقی در مدت معاونت آموزشی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران یاد میکند. او در ادامه، اهتمام به کسب علوم و معرفتهای گوناگون را میراث سترگ اندیشمندانی همچون دکتر اشراقی معرفی میکند و میگوید: طبعا استادان قدیمی اشراف گستردهای بر علوم مختلف داشتند و شرایط آنان با استادان کنونی که روی یک گرایش خاص کار میکنند متفاوت است و رمز ماندگاری آنان در همین امر است.
مرجعیت علمی در مطالعات صفویه
دکتر محمدباقر وثوقی، استاد تاریخ دانشگاه تهران و متخصص مطالعات خلیج فارس، هم اظهار میکند: برخی افراد هستند که در علم، به دنبال تدریس و پژوهش اند و برخی هم مدیریت بر علم را برمی گزینند. شخصیتی مانند مرحوم اشراقی، ذوالوجهین بود و باید بدانیم که در هر ۲ عرصه تدریس و مدیریت، فردی دانا و قابل بود.
وثوقی با اذعان به زحمات علمی اشراقی، او را مرجع مطالعات صفویه میداند و در ارتباط با روحیه همکاری او نیز میگوید: دکتر اشراقی از آن شخصیتهایی بود که هیچ گاه در انتقال آگاهیها و دانش اکتسابی خود به اطرافیان و علاقه مندان، ذرهای تردید نمیکرد و همکاری با ایشان، روزهای فوق العادهای برای ما ساخت.
حساس روی جزئیات تاریخی
دکتر نزهت احمدی، وقف پژوه و عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و از شاگردان استاد، نیز با یادکردی از دورانی که در کلاس او میآموخته است میگوید: در دوران دکتری شاگرد ایشان بودم. کلاسهای ما در اتاق ایشان برگزار میشد و همین مسئله در نزدیکی ما به استاد و صمیمیتشان مؤثر بود.
او ادامه میدهد: تخصص علمی ایشان سلسله صفویه بود، اما تأکید اصلی را بر تاریخ اجتماعی این دوره از تاریخ ایران گذاشته بودند. حساسیت بالای ایشان بر جزئیات تاریخ صفویه را در میان هیچ یک از استادان هم سنشان و نیز هم دورههای خودم به یاد ندارم و همین در متمایز بودن استاد اشراقی در اندیشه تاریخ نگاری و تاریخ نگری بسیار مؤثر بود.
احمدی میافزاید: استاد اشراقی بسیار دانشجومحور و صمیمی بودند و همواره تأکید داشتند تا به عمق مطالعات صفویه دست یابیم، زیرا به رغم انجام پژوهشهای گسترده، ایشان اعتقاد داشتند مطالعات تاریخ ایران هنوز حق مطلب را برای این دوره مهم ادا نکرده است.
پایه گذار اعزام دانشجویان تاریخ به خارج از کشور
دکتر سید حسین رئیس السادات، استادیار بازنشسته دانشگاه بیرجند و از متخصصان تاریخ دوره صفویه، نیز ضمن ابراز تأسف از فقدان دکتر اشراقی، شناخت او و جدیت سخنش را منوط به مرور آثار علمی او میداند. این پژوهشگر همچنین به اثرگذاریهای مطلوب دکتر اشراقی اشاره میکند و میگوید: در سال ۱۳۶۹ اولین کنکور اعزام به خارج ویژه دانشجویان تاریخ در کشور به کوشش دکتر اشراقی برگزار شد و از این حیث، ایشان پایه گذار اعزام دانشجویان پس از انقلاب اسلامی بودند.
او ادامه میدهد: از جمله برتریهای دکتر اشراقی این بود که با وجود فراز و نشیبهای بسیاری که علم تاریخ طی ۴ دهه گذشته تجربه کرد، ایشان هیچ گاه از مسیر اخلاق حرفهای و مرام معلمی خارج نشد و شخصیت دانش دوست خود را حفظ کرد.
حاصل عمر
دکتر احسان اشراقی در سال ۱۳۰۷ در قزوین دیده به جهان گشود. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته تاریخ و جغرافیا انجام داد و در مقطع کارشناسی ارشد، با انتخاب رشته جامعه شناسی، به میزان دانش خود افزود و سپس در سال ۱۳۴۸ موفق شد دکتری تخصصی تاریخ ایران، گرایش مطالعات صفویه، را از دانشگاه تهران کسب کند. اشراقی از بیست سالگی با تدریس در دبیرستانهای تهران، نخستین گامها را برای تبدیل شدن به یکی از برترین استادان تاریخ ایران برداشت و در ادامه افتخار معلمی را به مدت ۵۵ سال در گروه تاریخ دانشگاه تهران پیدا کرد. حاصل سالهای پربار دانش و پژوهش او انتشار بیش از ۵۰ عنوان مقاله پژوهشی و تعدادی کتاب است. او با تأکید بر تخصص خویش، صاحب تصحیح آثار و منابعی دست اول مربوط به دوره صفویه است که امروزه مورد بهره برداری مورخان و پژوهشگران مطالعات ایران قرار گرفته است.
یکی از وجوه ممتاز دکتر اشراقی، شخصیت روشمند او در عرصه مطالعات میان رشتهای است. او را میتوان یکی از سرآمدان مطالعات و پژوهشهای جغرافیای تاریخی ایران در زمانه کنونی دانست، کسی که سبک تدریس و پژوهش خاصی را در این گرایش میان رشتهای به وجود آورد. اشراقی همین منش علمی را در مطالعات جامعه شناختی تاریخ ادامه داد که آثار و نتایج آن را در دوفصلنامه «تحقیقات تاریخ اجتماعی» میتوان دید.
او همچنین به مدت ۲۰ سال در جایگاه مدیریت گروه آموزشی تاریخ دانشگاه تهران مشغول به فعالیت بود که یکی از طولانیترین ادوار مدیریتی برای این رشته در کشور به شمار میآید. در کنار آن، استاد به مدت ۲ سال هم به عنوان معاون آموزشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران خدمت کرد که طی آن دوران و بنا به اظهارات برخی استادان پیش کسوت آن دانشکده، ارتباطی معقول و بر پایه حساسیتهای علمی با تمامی گروههای آموزشی داشته است. اشراقی بنا به گستره علمی و توان پژوهشی خویش، سالها عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران و رئیس شاخه تاریخ این فرهنگستان بود و در ترسیم اهداف متعالی رشته تاریخ در ایران زحمات بسیاری کشید.
استاد ممتاز دانشگاه تهران در رشته تاریخ تا واپسین روزهای حیات خود از پژوهش و کسب دانش و انتقال آن به نسل نو، قدمی عقب ننهاد و آخرین اثر پژوهشیای که با همراهی یکی از دانشجویان خود در تابستان امسال در ارتباط با جغرافیای تاریخی مکران به چاپ رساند گواهی بر تشنگی این فرزانه فقید در کسب دانش است.