مهاجرت پرستاران، چالشی فراتر از مسائل معیشتی در خراسان رضوی و مشهد قوی‌ترین سموم بیماری‌زا در مواد غذایی فاسد و کپک‌زده هستند رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی: اگر اقدام فوری نشود، کالابرگ در حد شعار می‌ماند مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی: آموزش‌ و پرورش باید از نگاه صرف آموزشی خارج شود و به جایگاه فرهنگی خود بازگردد معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش: تأکید رئیس‌جمهور بر عدالت آموزشی است | آموزش باکیفیت برای همه کودکان ایرانی تصویب طرح حمل سلاح محیط‌بانان در مجلس تأسیس اولین هنرستان سمپادی در مشهد | تعداد مراکز سمپاد در خراسان رضوی به ۵۲ رسیده است مصرف بیش از حد ویتامین C خطر تشکیل سنگ کلیه را افزایش می‌دهد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۶ آبان ۱۴۰۴) | مشهد اندکی خنک می‌شود اهدای اعضای کودک ۱۱ ساله مشهدی، به ۳ بیمار زندگی دوباره بخشید (۶ آبان ۱۴۰۴) مقاوم‌سازی ۶۰ درصد پل‌های جاده‌ای خراسان رضوی دربرابر سیل و زلزله تا پایان سال ۱۴۰۵ یک آتش کوچک برای تهیه چای، جنگل ارس خراسان رضوی را سوزاند | آتش‌سوزی ۱۵ هکتار از اراضی هزارمسجد ثبت بیش از ۲ هزار پرونده قضایی مربوط به رمزارز‌ها در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۴ سامانه بارشی از پنجشنبه (۸ آبان ۱۴۰۴) وارد کشور می‌شود | پیش‌بینی اولین باران پاییزی در خراسان رضوی شیر گیاهی را جایگزین شیر گاو کنیم؟ عفونت ادراری در کودکان، زنگ‌خطری جدی برای سلامت کلیه‌ها همه چیز درمورد آزمون دکتری ۱۴۰۵ + جزئیات ثبت‌نام و سهمیه‌ها راهکار‌های واقعی برای مقابله با خشکی پوست در سرما | چرا بیشتر کرم‌ها جواب نمی‌دهند؟ سازمان غذا و دارو: از قارچ‌های خودرو در طبیعت به هیچ وجه استفاده نکنید ادعای شاکی پرونده بازیگر سینما: پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومانی داد تا شکایت نکنم افزایش مسمومیت کودکان با مواد شبه‌تریاک در سال‌های اخیر مخلوط سفیدکننده‌ها، قاتل خاموش خانه! انار بدن را برای مقابله با بیماری‌های فصل سرد واکسینه می‌کند | داروخانه سیار پاییز اوضاع شیرتوشیرِ شیرِ مدارس ۱۷هزار و ۶۶۰ تماس با اورژانس اجتماعی مشهد از ابتدای ۱۴۰۴ | کودک‌آزاری در صدر تماس‌های سامانه ۱۲۳ مدیریت بحرانِ آلودگی هوا نیازمند بازنگری راهکارهایی برای گذار بهتر از سالمندی | نه تجربه داریم، نه آماده ایم جوانی که استادکار بود، اما راه زندگی‌اش را اشتباه رفت | چرا سنگ‌کار ۲۴ ساله دزد شد؟ شکایت از برادر به خاطر سرقت پس از هشت ماه | دعوای کودکانه برادران میان‌سال
سرخط خبرها

قتل فجیع زن هنرمند به دست ۲ مرد شیطان صفت

  • کد خبر: ۱۵۰۶۷۴
  • ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۷
قتل فجیع زن هنرمند به دست ۲ مرد شیطان صفت
کارگر گالری که متهم است با همدستی یکی از دوستانش زن نقاش را به قتل رسانده در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی ادعا کرد می‌خواسته خودروی شاسی بلند مقتول را سرقت کند که دستش به خون او آلوده شده‌است.

به گزارش شهرآرانیوز، عصر روز دوشنبه ۱۰ بهمن مرد میانسالی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی زن ۴۵ ساله‌اش به نام مهتاب شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «همسرم نقاش است و چند ساعت قبل با خودرو از خانه بیرون رفت و قرار بود به گالری‌اش برود، اما او در راه ناگهان ناپدید شد و الان هم چند ساعتی است از او خبری نداریم و تلفن همراهش هم خاموش است.»

با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.

جنایتی خونین

مأموران پلیس در تحقیقات خود هیچ ردی از زن گمشده پیدا نکردند، اما ۲۴ ساعت بعد خودروی وی را در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران در حالی که روی صندلی‌اش لکه‌های خون مشاهده می‌شد، کشف کردند. آزمایش خون نشان داد آثار خون متعلق به مهتاب است؛ بنابراین فرضیه قتل زن میانسال از سوی مأموران قوت گرفت.

مأموران پلیس در بررسی‌ها دوربین‌های مداربسته محل‌های تردد زن جوان به ردپای دو پسر جوان رسیدند که روز حادثه به زور سوار خودروی شاسی بلند زن گمشده شده بودند. در بررسی‌های فنی مأموران متوجه شدند چهره یکی از متهمان شباهت زیادی به کارگر گالری زن و شوهر دارد؛ بنابراین پسر جوان به نام کامبیز و همدستش به عنوان مظنونان تحت تعقیب قرار گرفتند و در نهایت مأموران چند روز قبل دو مظنون را بازداشت کردند. کامبیز ۳۵ ساله صبح دیروز در بازجویی‌ها به قتل مهتاب با همدستی دوستش ۳۰ ساله‌اش اشکان اعتراف کرد و گفت جسد را در بیابان‌های اطراف تهران دفن کرده‌اند. دو متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با قاتل

*کامبیز! مقتول را می‌شناختی؟

بله کارگر خانوادگی آن‌ها بودم. او و شوهرش را می‌شناختم.

*با آن‌ها مشکلی داشتی؟

نه.

*چرا او را به قتل رساندی؟

من و دوستم می‌خواستیم خودرواش را سرقت کنیم که آن اتفاق رخ داد.

*چرا سرقت؟

واقعیتش مدتی بود بیکار شده و مقداری هم بدهی بالا آورده‌بودم. از طرفی هم دوستم نیز مثل من مشکل مالی داشت که دو نفری تصمیم گرفتیم راه راننده‌ها را سد و خودروشان را سرقت کنیم و به مالخری بفروشیم.

*درباره روز حادثه توضیح بده؟

من می‌دانستم مهتاب و شوهرش پولدار هستند و به همین دلیل هم با دوستم تصمیم گرفتیم خودروی او را سرقت کنیم. در نزدیکی خانه آن‌ها بودیم که مهتاب با خودرواش از ساختمان بیرون آمد. او پس از طی مسافت کوتاهی خودرواش را آرام کرد. فکر می‌کنم می‌خواست از طریق برنامه تلفن همراهش به آدرسی برود که دو نفری ناگهان سوار خودرواش شدیم. او شوکه شده‌بود و من هم چاقویی به پهلویش گذاشتم و تهدید به مرگش کردم و از او خواستم از خودرواش پیاده شود، اما مقاومت و شروع به داد و فریاد کرد. از ترس اینکه رهگذران متوجه نشوند با چاقو چند ضربه به او زدم و پشت فرمان نشستم و به راه افتادیم. بدن خونین او را به صندلی عقب منتقل کردیم که دقایقی بعد دوستم گفت مهتاب به خاطر خونریزی شدید فوت کرده‌است.

*بعد چه شد؟

خیلی ترسیدیم و جسد را به بیابان‌های اطراف تهران بردیم و دفن کردیم.

*چرا خودروش را نفروختید؟

وقتی دستمان به خون او آلوده شد، خیلی ترسیدیم و احتمال دادیم اگر خودرو را بفروشیم، زود شناسایی می‌شویم و به دام می‌افتیم.

منبع: جوان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->