امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ زندگانی حکمت آمیز و غرورآفرین پیشوایان معصوم علیهم السلام و فرزندان برومندشان، سرشار از نکات عالی و آموزنده در راستای الگوگیری از شخصیت کامل و بارز آنان بوده است و نیز درسهای تربیتی آنان به فرزندان خویش، در همه زمینههای اخلاقی و رفتاری، سرمشق کاملی برای تشنگان زلال معرفت و پناهگاه استواری برای دوستداران فرهنگ متعالی اهل بیت عصمت علیهم السلام و به ویژه برای نسل جوان خواهد بود.
حضرت ابوالفضل العباس (ع) به عنوان سردار یگانهای که انسانیت در قهرمانیهای نادر و دیگر صفات برجسته اش که زبانزد ملل جهان است، همانندی برای او نمیشناسد، در عرصه تاریخ اسلامی ظاهر شد. ابعاد وجودی حضرت عباس (ع) که برگرفته از شخصیت والا، معنوی و عظمت اخلاقی ایشان بود، عبارت اند از فداکاری، ایثار، فضیلت، شجاعت و دلیری، رشادت جسمی و روحی، زهد و تقوای الهی، فتوت و جوانمردی که همه آنها ناشی از بزرگواری و شایستگی حضرتش بود.
بر این اساس و به دلیل برخورداری از فضایل بی شمار، وجود حضرت عباس (ع) سرشار از کنیهها و القاب بسیار پسندیدهای شد که هرکدام بیانگر یکی از ابعاد درخشان وجودی و زندگی پرنور اوست. حضرت عباس (ع) یکی از بندگان شایسته خداوند و از یاران ولایت مدار امام حسین (ع) است. ایشان با بصیرت ژرفی که در سراسر وجودش موج میزد، حق را از باطل بازشناخت و همیشه پیرو حق و حقیقت بود و در حفظ آن میکوشید. وی در نیمه روز عاشورا زیباترین تصویر وفاداری و ازخودگذشتگی را ترسیم کرد.
اطاعت کامل ایشان از خدا و پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع)، کوتاهی نکردنش در مسیر مجاهدت در راه خدا و سرانجام تصریح به تسلیم و تصدیق و وفای به عهد ایشان در برابر امام زمان خویش، نشانههایی روشن از کمال صفات انسانی و فضایل شخصیتی ایشان به عنوان انسان کامل است. به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) و برای شناخت بیشتر سیره و زندگانی ایشان، با حجت الاسلام والمسلمین رضا مختاری، رئیس مؤسسه کتاب شناسی شیعه گفتگو کرده ایم. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
به حق، امیرالمؤمنین (ع) بیشترین سهم را در این بروز و اتصاف این ویژگی برجسته و کارآمد روحی در حضرت عباس (ع) بر عهده داشته اند و تیزبینی امیرالمؤمنین (ع) در پرورش ایشان، از او قهرمان نام آوری در جنگها ساخته بود که شجاعت و شهامت او نام علی (ع) را در کربلا زنده کرد. روایت شده است که امیرالمؤمنین (ع) روزی در مسجد نشسته و با اصحاب و یارانشان گرم گفتگو بودند.
در این لحظه مرد عربی در آستانه درب مسجد ایستاد، از مرکبش پیاده شد و صندوقی را که همراه آورده بود، از روی اسب برداشت و داخل مسجد آورد. به حاضران سلام کرد و نزدیک آمد و دست علی (ع) را بوسید و گفت: «مولای من! برای شما هدیهای آورده ام.» سپس صندوقچه را پیش روی امام نهاد. امام در صندوقچه را باز کرد. شمشیری آب دیده در آن بود.
در همین لحظه، عباس (ع) که نوجوانی نورسیده بود، وارد مسجد شد. سلام کرد و گوشهای ایستاد و به شمشیری که در دست پدر بود، خیره ماند. امیرالمؤمنین (ع) متوجه شگفتی و دقت او شدند و فرمودند: «فرزندم! آیا دوست داری این شمشیر را به تو بدهم؟» عباس (ع) گفت: «آری!» امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «جلوتر بیا!» عباس (ع) پیش روی پدر ایستاد و امام با دست خودشان شمشیر را بر قامت بلند او حمایل کردند. سپس نگاهی طولانی به قامت او کردند و اشک در چشمانشان حلقه زد. حاضران گفتند یا امیرالمؤمنین (ع)! برای چه میگریید؟ امام پاسخ فرمودند: «گویا میبینم که دشمن پسرم را احاطه کرده است و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله میکند تا اینکه دو دستش قطع میشود...»
امام صادق (ع) درباره حضرت عباس (ع) میفرمایند: «عموی ما، عباس (ع)، دیدهای تیزبین و ایمانی استوار داشت و همراه حسین (ع) جهاد کرد و از امتحان سرافراز بیرون شد و سرانجام به شهادت رسید.»
سخن کوتاه و پرمغز امام درباره حضرت ابوالفضل (ع) نشان از مقام رفیع یا حکایت از اهمیت عملش در کربلا دارد. مفاهیمی که امام در این روایت استفاده کرده، مفاهیمی است که هر انسان مؤمن برای تحقق نظام امامت و نیز حاکمیت و عینیت یافتن ارزشهای اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی به آن نیاز دارد؛ مفاهیمی که هر انسان عاقل برای عبور از پیچ وخمهای زندگی و زدودن غبار انحراف و شبهه از ذهن و قلب و زبان خویش به آن محتاج است.
امام صادق (ع) ایشان را «نافذ البصیرة» مینامند. امیرمؤمنان (ع) درباره فرد بصیر میگویند: «هرکس باید از خویشتن بهره گیرد. زیرا بصیر و بینا آن است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند و عبرت گیرد و از آنچه موجب عبرت است، نفع برد. سپس در جاده روشنایی گام نهد و از راههایی که به سقوط و گمراهی و شبهات اغواکننده منتهی میشود، دوری جوید...»
حضرت عباس (ع) در دوره زندگی به خوبی دید، شنید و آموخت که چگونه جریان انحرافی را از حقیقت نظام امامت بازشناسد. او به خوبی دریافت که بقای اسلام و استواری سیره نبوی و علوی در سپردن امور به دست امام معصوم (ع) است. مفهوم دیگری که امام صادق (ع) درباره حضرت عباس (س) بیان کرد، «صلب الایمان» است.
بی تردید ایمان استوار او موجب شد که امواج انحراف و فتنه و شبهه مسلط بر جامعه نتواند او را از مسیر امام دور سازد و امام صادق (ع) با شناخت از مکتب کربلا و رفتار عباس (ع) این مفهوم را درباره او بیان کرد؛ ایمانی که برآمده از شناخت عمیق او از قرآن و سیره نبوی و علوی است. در شرح کلام امام صادق (ع) فقط به آن بعد ایمان که در جهاد و پیکار با دشمنان تأثیرگذار است، پرداخته میشود و ایمان ابوالفضل (ع) از آن جهت که پشتوانه او در صحنه سهمگین کربلا و دلگرمی او در پذیرش بلاهای سنگین بود، بررسی میشود.
مفهوم دیگری که امام صادق (ع) درباره حضرت عباس (ع) گفته اند، «موفقیت در امتحان» است. گاه مشاهده میشود که انسان بر سر دوراهـی قرار میگیرد و منافع زودگذر و ناپایدار را بر منافع بادوام و ماندگار ترجیح میدهد. به فرموده رسول خدا (ص)، کسی که کار دنیایی را بر کار اخروی ترجیح دهد، ممکن است در لحظات سخت دین داری از صحنه خارج شود، اما عباس بن علی (ع) از ایـن امتحان سربلند بیرون آمد و به فوز عظیم شهادت رسید.
راست قامتان تاریخ در پرتو ایمان استوار و قلبی مالامال از عشق به خداوند و شدت علاقه به نظام امامت در مصاف نرم و سخت با دشمن حماسه آفرین بودند و نام نیک از خود بر صفحه تاریخ ثبت کردند. ملک ری، پست و مقام و ثروت بسیاری از افراد را از مکتب امام و سیره نبوی و علوی دور ساخت و امروز نیز بسیاری از افراد با افتادن در ورطه غفلت و بی ایمانی از مسیر انـقلاب و ولایت خارج و امان نامه دشمن را پذیرفتند و چه زیبا و پرمعنا آقا امام حسین (ع) فرمودند: «مردم بنده دنیا شدند و دین را تا آنجا میخواهند که برای حیاتشان منفعتی داشته باشد و هنگام سختی و نیاز، دین داران کم میشوند.»
ذکر مفاهیمی مانند تسلیم و تصدیق و وفا در کلام امام درباره ابوالفضل (ع) نشان میدهد سیره عباس (ع) نزد امام در مقام یک انسان سالک و عارف تجلی یافته و او را با این مفاهیم توصیف و از او سپاسگزاری کرده است. وفای به عهد در حضرت عباس (ع) به حدی است که امام باقر (ع) در حدیثی میفرمایند: «ان اصحاب الحسین لم یحدو الم مس الحدید»؛ «همانا اصحاب جدم حسین (ع) درد آهن را احساس نکردند.»
این حدیث شریف نشان میدهد چقدر راست قامتان قیام کربلا در راه سیدالشهدا (ع) پایداری نشان دادند و چگونه زخمها و ضربات خونین را تحمل کردند و مشتاق وصال به محبوب بودند.
در میان خاندان آن حضرت، برخی جزو یاران ثقه و درستکار اهل بیت (ع) بودند که شهرت زیادی داشتند. برای مثال حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدا... بن عباس (ع)، یکی از راویان شیعه و ثقه بوده که احادیث زیادی گردآوری کرده و کتابی نیز درباره راویان امام صادق (ع) با نام «من روی عن جعفربن محمد (ع)» نوشته است. او در عرصه گسترش باور به مهدویت نیز فعال بوده است. از او روایتهایی درباره قیام قائم (عج) در منابع ثبت شده است.
ابوالقاسم علی بن محمد از نوادگان حضرت عباس (ع) و ازجمله راویان اهل بیت (ع) بود که روایتهای حقانیت اهل بیت (ع) را در اوضاع حساس عصر عباسیان از زبان رسول خدا (ص) نقل کرده است.
محمد بن حمزة بن حسن بن عبیدا... بن عباس (ع) که مردی دانا و ارجمند بود، مانند یک مبلّغ دینی به بصره و شهرهای دیگر میرفت و درآنجا حدیثهای امام رضا (ع) را برای مردم بازگو میکرد. حمزةبن قاسم بن حمزةبن حسن بن عبیدا... بن عباس (ع) نیز از اخبار اهل بیت (ع) به خوبی آگاه، و برای روشنگری مردم، راوی رخدادهای مربوط به خاندان اهل بیت (ع) بود.
موسى بن محمدبن اسماعیل بن عبدا... بن عبیدا... بن عباس (ع) نیز روایتی درباره سلسله ائمه (ع) از زمان امام علی (ع) به بعد نقل کرده که در منابع این روایت مناقبی ثبت شده است. همچنین عبیدا... بن علی، از نوادگان حضرت عباس (ع)، کتاب «جعفریات» را که دوره کامل فقه شیعه است، تألیف کرده و در سال ۳۱۲قمری درگذشته است.