ساحل کریمی | شهرآرانیوز؛ تفاوت اساسی اقتصاد اسلامی با سایر مکاتب اقتصادی، در این است که اقتصاد اسلامی بر آموزههای دینی مبتنی است، در حالی که نظریهپردازان اقتصاد سرمایهداری حول محورهای مطلوبیت، سود و رفاه مادی میچرخند، در نظریه اقتصاد سرمایهداری مبنای رفتار انسان در جایگاه مصرفکننده، حداکثرسازی مطلوبیت و در جایگاه تولیدکننده بهینهسازی تولید به هدف حداکثرکردن سود است.
افق زمانی در اقتصاد سرمایهداری، کوتاهمدت است، از معاد و توجه به آخرت اثری دیده نمیشود، نگرش به خالق مبتنی بر فلسفه رئالیسم و قطع رابطه با مبدأ است. در حالی که اقتصاد اسلام در همه مراحل تولید و توزیع و مصرف، انسان را به مبدأ و معاد متوجه و راه تکامل مادی و معنوی را برای بشر هموار میکند. حجتالاسلاموالمسلمین ابراهیم بهاری، کارشناس و محقق قرآنی، درباره شاخصههای مختلف اقتصادی تأثیرگذار بر زندگی فردی و اجتماعی از منظر قرآن توضیحاتی به ما داده است.
قرآن کریم با اشاره به تجلّی توحید در اقتصاد بر آن است تا انسانها همواره به یاد، خداوند متعال و تدبیر حکیمانه او برای بقای موجودات باشند و دچار غفلت نشده، به مظاهر خلقت و اسباب ظاهری توجه استقلالی نکنند؛ در سوره ملک آیه ۱۵ آمده است: «خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت، زمین را برای شما رام کرد تا بر پشت آن راه بروید [و با کار وتلاش]از روزیهای خداوند بخورید.»
خداوند بهگونهای زمین را رام انسان ساخت که با سرعت فوقالعادهای که در حرکتهای چرخشی و انتقالی دارد، گویا به کلی ساکن و بدون حرکت است. دریاها و کشتیها را مسخّر ما ساخت تا بتوانیم کسب روزی کنیم و عوامل تولید اگر میتوانند نقش عاملبودن ایفا کنند، این نقش را خداوند متعال به آنها داده است.
بنا بر تأکید قرآن، اعمال انسان در روز قیامت ارزیابی و محاسبه میشود و هر فرد متناسب با رفتارش در دنیا جزا میبیند. ترس از عذاب اخروی در تصحیح رفتارهای انسان ازجمله رفتارهای اقتصادی او مؤثر است. در قرآن کریم ذکر شده است: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ، وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ، أَ لایَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ؛ وای بر کمفروشان! آنها که به هنگام خرید، حق خود را بهطور کامل میگیرند و به هنگام فروش از کیل و وزن کم میگذارند، آیا آنها گمان نمیکنند که در روز عظیمی برانگیخته خواهند شد، روز رستاخیز در دادگاه عدل خدا.»
اصل عدل در آیات متعدد قرآن همراه با مسئله توحید، نبوت و معاد مورد اشاره قرار گرفته است و در مسائل اقتصادی نیز به آن توصیه شده است. در سوره الرحمن آیه ۹ آمده است: «وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ؛ و هر چیز را به ترازوی عدل و انصاف بسنجید و هیچ در میزان، کمفروشی و نادرستی نکنید.»
بشر در طول زندگی مورد آزمایشهای زیادی قرار میگیرد. قرآن در سوره شوری تصریح میکند که خداوند روزی را برای هر فردی از بندگانش بخواهد گسترده یا محدود میکند «لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ کلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند که او به هر چیز آگاه است.»
قرآن پیدرپی آمدن لیل و نهار را ایجاد زمینه برای حرکت و تولید به حساب میآورد، جمله «لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ» در آیات بسیاری تکرار شده است. در سوره قصص آیه ۷۳ نیز ذکر شده است: «وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و از رحمت اوست که برای شما شب و روز قرار داد تا هم در آن آرامش داشته باشید و هم برای بهرهگیری از فضل خدا تلاش کنید و شاید شکر نعمت او را بهجا آورید!»
اگر چه علاقه به مال و ثروت برای انسان فطری است، لکن قرآن او را به ثروت آخرت هم متوجه میکند. در سوره آلعمران علاقه انسان به امور مختلف مطرح شده است، اما دلبستگی به مال و امور دنیوی را تا جایی تأیید میکند که مانعی در انجام دستورات الهی نباشد و عاقبت و فرجام نهایی را از آن خدا بیان میکند.
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ ... ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» قرآن ثروتی را که مالک آن را فضل الهی بداند و از آن به دیگران نیز نفع برساند، مورد تحسین قرار میدهد؛ و از سوی دیگر از سلیمان نبی (ع) و حضرت داود (ع) و ذوالقرنین به نیکی یاد میکند و در سوره نور بیان میدارد: «هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی» و با نگرش قارون و فرعون که میگویند: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی؛» (قارون) گفت: این ثروت را بهوسیله دانشی که نزد من است بهدست آوردهام.» (سوره قص، آیه ۷۸) به مبارزه برمیخیزد و آن را تقبیح میکند.
قرآن مجید کفران نعمت، اعراض از خدا، کفر، طغیان، ظلم، فسق، خوردن مال دیگران و... را از عوامل کاهش و سلب نعمت میشمارد. در سوره نحل آمده است: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ؛ خداوند (برای آنان که کفران نعمت میکنند) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیاش از هر جا میرسید؛ اما به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام میدادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید!»
برخلاف دیدگاه اقتصاددانان که منابع اقتصادی را محدود و آینده زمین را تیرهوتار میبینند، قرآن در سوره ابراهیم آیه ۳۴ از منابع نامحدود سخن میگوید: «وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا؛ و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد!» هرچند شکر و سپاس در مقابل نعمتها موجب فزونی میشود و کفران نعمت منع و مردود شمرده شده است.