موضوع تهاجم فرهنگی به نوعی انفعال در مقابل پیام و گفتمان جمهوری اسلامی در رابطه با موضوع زن است. دنیای امروز و به ویژه تمدن منحط غربی در آستانه فروپاشی از نظر هویت زن و خانواده قرار گرفته است. وقتی که انقلاب اسلامی شکل گرفت و پیام احیای هویت زن در قرن معاصر مبتنی بر فطرت مطرح شد، به نوعی این فرهنگ رو به اضمحلال را در موقعیتی قرار داد که با همه تفکرات آنها در تناقض است.
وقتی کتابهای منتشر شده دو دهه گذشته در غرب را میبینیم، نشان میدهد که پیام انقلاب اسلامی وضعیت هویت زن در خانواده را در آن فرهنگها به چالش کشیده است؛ بنابراین سازمانهای جاسوسی، مطالعاتی و صهیونیستها احساس خطر کردند که این پیام، زنان غربی را متعرض وضع موجود قرار بدهد و این مفاهیم و رفتار و نگرش را نوعی حمله به خودشان در نظر گرفتند؛ بنابراین تهاجم فرهنگی را در دستور کار قرار دادند که حیازدایی را دنبال کنند؛ چرا که حیا و حجاب را به عنوان یک مانع در جلو ابزارانگاری زن میدیدند.
این احساس خطر غرب باعث شد یک هجمه سنگین فرهنگی علیه حیا، خانواده، هویت زن و هویت مادری را آغاز کنند. برای اینکه بتوانند زن در این گفتمان و خوانش را بشکنند، حتی در کشور خودشان به بدترین شکل آن را مطرح کردند؛ مثل آزادی سقط جنین، آزادی هم جنس بازان، زوجیت با حیوانات و.... تا این حد شأن زنان را پایین آوردند تا بتوانند نقشه خود را اجرایی کنند؛ بنابراین زن مسلمان به اندازهای بیدار و آگاه است که این موضوع را درک کند که هجمه سنگین دشمن به خاطر موقعیت ممتاز زن مسلمان است. وظیفه ما زنان امروز، تقویت گفتمان جایگاه مادری و عفاف و حجاب و زیرساختهای این گفتمان در محدوده جغرافیایی خودمان است تا بتواند تبلور زیبای خودش را به دنیا عرضه کند.
پس ترویج گفتمان جایگاه مادری، شأن مادری و احترام به مادر باید مد نظر باشد. به نظر میرسد نیاز است جایگاه علمی و اندیشه ورزی درباره تقویت این گفتمان تشکیل شود و اینکه چرا جایگاه مادر، جایگاه مقدسی است، برای نسل امروز به خوبی تبیین شود. تشکیل کارگروههای اندیشه ورزی و ایدههای نو در این زمینه و خلق و معنادهی به واژه ها، موضوعاتی جدی هستند که در جمعهای نخبگانی و حلقههای میانی باید شکل بگیرد. درنهایت نیازمند یک انقلاب گفتمانی در موضوع حیا و عفاف هستیم که در کشور جایگاه خودش را پیدا کند.