سرخط خبرها

گفتگو با نعمت الله سرگلزایی، کارگردان موفق مستند کوتاه «مادر» | کمبود روایت در فیلم سازی احساس می‌شود

  • کد خبر: ۱۵۴۹۱۷
  • ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۸
گفتگو با نعمت الله سرگلزایی، کارگردان موفق مستند کوتاه «مادر» | کمبود روایت در فیلم سازی احساس می‌شود
به تازگی مستند کوتاهی از نعمت الله سرگلزایی با نام «مادر» در سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم صد رتبه اول بخش مستند ملی را به دست آورد.

الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛  نعمت ا... سرگلزایی، فیلم ساز، متولد مینودشت و بزرگ شده استان گلستان است که سال ۷۵ برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه فردوسی مشهد آمد و بعد هم در این شهر ماندگار شد. در سال ۷۸ یک دوره کارگردانی در دفتر مشهد انجمن سینمای جوان ایران گذراند، بعد به صورت جدی‌تر با حوزه هنری کار فیلم سازی را شروع کرد و فیلم‌های کوتاه زیادی را برای دوره‌های مختلف جشنواره رویش، سازمان تبلیغات اسلامی، آستان قدس رضوی و جا‌های دیگر ساخت.

به تازگی مستند کوتاهی از او با نام «مادر» در سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم صد رتبه اول بخش مستند ملی را به دست آورد. این فیلم در هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت نیز بهترین مستند کوتاه در بخش اصلی جشنواره و همچنین بخش دفاع مقدس شد. به همین بهانه گفت وگوی کوتاهی با او انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

جشنواره فیلم مقاومت آخرین رویدادی بود که مستند کوتاه «مادر» در آن برای شما موفقیت به همراه داشت. از حال و احوال جشنواره امسال که در عسلویه برگزار شد، برایمان بگویید.

بله، اتفاق خیلی خوبی بود که در عسلویه برگزار شد. در آنجا ما با بزرگ‌ترین پالایشگاه ایران آشنا شدیم و از میدان نفتی پارس جنوبی بازدید کردیم. یک کار نوآورانه بود، چون در محیط جدیدی برگزار می‌شد و از آن ساختار مرسوم جشنواره‌ها که همیشه در هتل بودیم دور شده بود. حتی سالن‌های سینمایش متفاوت بود. سالن سینما در واقع یک فضای جنگلی و در طبیعت بود.

با تدبیر این کار را کرده بودند که بچه‌ها با جغرافیا و دستاورد‌های علمی ایران به ویژه دستاورد‌های نفتی و گازی چه در زمان جنگ و چه بعد از آن آشنا شوند. بسیاری از مقامات ارتش و سرداران سپاه درباره دستاورد‌های نظام با ما صحبت کردند. این‌ها برای ما و به ویژه برای نسل جوان ایده تولید می‌کرد. اختتامیه آن هم روی ناو رودکی انجام شد. در کل جشنواره قدرتمند و پخته‌ای -بعد از هفده سال- بود.

دوره‌های قبلی در تهران برگزار شده بود. فکر می‌کنید این شکل از برگزاری یک جور تمرکززدایی بود؟

متأسفانه این اتفاق نیفتاده بود. یعنی بومی‌ها هیچ نقشی در برگزاری این رویداد نداشتند.‌ای کاش بچه‌های بوشهر هم وارد قضیه می‌شدند، ولی کاملا بچه‌های تهران بودند که جشنواره را در یک محیط متفاوت برگزار کردند.

از نظر شما ارزیابی‌ها و جوایز چطور بودند؟

من زیاد فیلم‌های جشنواره را ندیدم. اگر بخواهم انتقاد کنم، باید بگویم متأسفانه اکران فیلم‌ها خیلی منظم نبود و حتی فهرست هم نداده بودند که ما بفهمیم یک فیلم کی پخش می‌شود. ولی جشنواره قوی بود و هرچه کار قوی در سینمای ایران تولید شده بود در آن حضور داشت. از کار‌هایی مانند موقعیت مهدی، اتاقک گلی و فیلم‌های سینمایی که در جشنواره جایزه گرفتند بودند تا کار‌هایی که توسط کم سن و سال‌ها و با موبایل ساخته شده بودند. داوری‌ها هم به نظر من مستقل و قوی بودند.

خودتان فکر می‌کردید که فیلمتان در این جشنواره هم مقام بیاورد؟ باتوجه به اینکه در جشنواره صد هم برگزیده شده بود؟

بله. تقریبا ۸۰ یا ۹۰ درصد مطمئن بودم که حداقل در یک بخش جایزه می‌گیرد.

این فیلم در عین اینکه مستند است، روایت هم دارد. ایده آن چطور شکل گرفت؟

داستان شکل گیری این فیلم از مصاحبه‌ای با یک مادر شهید شروع شد. به دعوت بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی مصاحبه‌هایی با خانواده‌های شهدا انجام می‌دادیم. در یکی از این مصاحبه‌ها با مادر شهیدی روبه رو شدم که فرزندش در چهارده سالگی شهید شده بود و به دلیل کهولت سن برایش سخت بود که خاطراتش را به یاد بیاورد یا بخواهد در موردش صحبت کند (مادر شهید سید محمد حامد مسکون).

این پروژه امسال و با مجموعه‌ای از کارگردان‌ها شروع شده و هنوز در جریان است. خروجی این مصاحبه‌ها در برنامه‌ای به نام دردانه از تلویزیون پخش می‌شود. این مادر حس متفاوتی داشت. ما دوست داشتیم بیشتر از فرزندش بدانیم و حرف هایش را بشنویم، ولی او خیلی تمایل نداشت چیزی را به یاد بیاورد. همانجا ایده‌ای به ذهنم آمد که مصاحبه را از شکل معمول سر‌های سخنگو تغییر بدهم و به صورت مستند روایت گونه کار کنم.

تشخیص دادم اتفاق خوبی می‌افتد، اگر کار را به سمت ساخت مستند داستانی ببرم. با تدوین درخشانی هم که برادرم انجام داد کار را به صد ثانیه رساند و به جشنواره فیلم صد فرستادیم. فیلم با اقبال خیلی خوب تماشاگران رو به رو شد. خانواده شهید هم خیلی خوشحال شدند. نگران بودم که مادر شهید نتواند حرف بزند. اگرچه او بسیار کوتاه صحبت کرد، ولی در همه ایران صدایش شنیده شد.

 فیلم نسخه کوتاه شده همان گفت وگویی بود که برای بنیاد شهید انجام دادید؟

نه، اصلا مصاحبه به شکل دیگری گرفته شد. از همانجا شکل یک فیلم کوتاه را به خودش گرفت و از فرم مصاحبه خارج شد. بعد هم حوزه هنری و بنیاد شهید خودشان فیلم را به جشنواره مقاومت فرستادند.

 شما قبل از این مستند‌های طولانی بیشتری می‌ساختید. چه شد که از مستند‌های طولانی به مستند صد ثانیه رسیدید؟ ضرورت خاصی احساس کردید؟

من همه کار کرده ام. مستند‌های نیمه بلند هم ساخته ام و بنابراین با سؤال شما که از یک جایی به جای دیگر رسیده ام چندان موافق نیستم. ۲۴ سال است که دارم همه نوع فیلم سازی را تجربه می‌کنم. خیلی مواقع به خاطر امرارمعاش کار‌های سفارشی زیادی انجام داده ام، ولی خودم خیلی علاقه‌مند هستم که کارهایم واقع گرایانه باشند و خیلی در آن‌ها دست کاری نکنم. از دل بسیاری از این کار‌ها فیلم‌های کوتاه زیادی درآمده است. بیشترشان با اینکه شکل داستانی داشته اند، واقع گرایانه بوده اند، یعنی از عناصر محیط وام گرفته اند.

 این نوع مستند‌های واقع گرایانه چه سختی‌هایی دارد؟

وقتی واقع گرایانه کار می‌کنید خیلی وقت‌ها مسائل زیادی پیش می‌آید که شما را غافلگیر می‌کند. برای مثال در محیط واقعی ناگهان نیروی انتظامی شما را می‌گیرد، با اینکه مجوز دارید. یک روز مردم معترض می‌شوند که چرا دوربین دارید. در نتیجه کار مستندسازی همیشه ریسک زیادی دارد. پانزده سال پیش سر ضبط یک مستند خارج از مشهد بودیم که ناگهان عده‌ای از یک پیکان پیاده شدند، با خشونت ریختند سر ما و دوربین‌های ما را شکستند؛ می‌گفتند شما می‌خواهید زمین‌های ما را بگیرید برای همین دارید فیلم می‌گیرید. از این اتفاقات زیاد رخ داده است، چه از طرف مردمی که آگاه نیستند و چه از طرف نیرو‌های دولتی.

اینکه بخواهید در صد ثانیه حرفتان را بزنید باید خیلی سخت باشد، آن هم در گونه مستند. چطور با این موضوع کنار آمدید؟

من خودم خیلی به آن فکر کردم. موضوع جالبی که وجود دارد این است که من ۲۴ سال است بیشتر کار‌های سفارشی را برای پروژه‌های دولتی انجام می‌دهم. در این پروژه‌ها -نسبت به کار‌های شخصی- استاندارد‌ها تغییر می‌کند. شما کلی درس خوانده اید و تجربه دارید، ولی آنجا می‌گویند فقط چیزی را که ما می‌گوییم بساز. من سال‌ها فکر می‌کردم این روی کارم اثر منفی می‌گذارد. فکر می‌کردم عجولانه کار کردن باعث می‌شود کم کم سطح کارم پایین بیاید. ولی من در این دو سه سال اخیر متوجه شده ام که کاملا برعکس است.

با تمام فشار‌هایی که در آن کار‌ها روی ما بود، مجبور می‌شدیم هر روایتی را جوری نگاه کنیم که نقطه شروع، اوج و پایان داشته باشد. اتفاقا این سبک کار عجولانه شما را حساس می‌کند که بفهمید در این موقعیت در کوتاه‌ترین زمان نقطه شروع کجاست، کی به اوج و چطور به پایان می‌رسد. خوشبختانه این تبدیل به یک عادت در وجود ما شده است. شاید انتظار داشتیم که این نتیجه از کار حرفه‌ای به دست بیاید، ولی برای من از کار‌های پراکنده و سفارشی به دست آمد.

 همین تجربه را در کار مستند به کار بردید یا اینکه سعی کردید از فرمول روایت داستانی استفاده کنید؟

بله، همین طور است. اصلا من تقسیم مستند و داستانی ندارم. من می‌گویم همه چیز روایت است. حتی آن مستـند هم در نهــایـــت یک روایــت اسـت و ما ناخودآگاه روایت بین شده ایم. یعنی سریع روایت را متوجه می‌شویم. اگر با قصه یا متنی رو به رو شویم، سریع متوجه می‌شویم کجا روایت شکل می‌گیرد و این روایت را به چه شکل باید هدایت کنیم و چطور به اوج و چطور به پایان برسانیم. حالا این روایت می‌تواند در یک فیلم داستانی، یک مستند بلند، یک فیلم کوتاه یا یک مستند کوتاه باشد. مسئله همه روایت است؛ پس پیدا کردن آن روایت کار اصلی است که باید انجام بدهیم.

بنابراین فرق بین کار خوب و بد، در پیدا کردن روایت است؟

بله، تشخیص روایات مهم است. در فیلم سازی من هیچ کاری نمی‌کنم جز تشخیص. ساده‌ترین فیلم جشنواره امسال چه در جشنواره فیلم صد و چه در جشنواره مقاومت فیلم من بود. به جرئت می‌توانم بگویم فیلمی ساده‌تر از آن نبود. ولی چرا آقای کمال تبریزی بارهاوبار‌ها روی صحنه تأکید کرد که این کار را دوست دارد و گفت کار خوبی است؟ من راجع به خودم صحبت نمی‌کنم صحبتم درباره شکل اجرای کار است. چون حالا دیگر از آن فاصله گرفته ام. شما ۲۴سال می‌دوید و زحمت می‌کشید که وقتی مقابل یک سوژه قرار می‌گیرید، تشخیص بدهید کجا سکوت کنید و کجا فیلم بگیرید. این تشخیص ۲۴ سال برای من طول کشید.

 فیلم‌های صدثانیه‌ای در زمانه فعلی که سرعت در همه چیز حرف اول را می‌زند چه جایگاه و اهمیتی دارد و چطور می‌تواند تأثیرگذار باشد؟

بسیار مهم اند. الان دنیا به سرعت دارد به این سمت می‌رود و مردم حوصله کار‌های طولانی را ندارند. این‌ها شاید حرف‌های کلیشه‌ای باشد. شاید بگویید مردم هنوز هم سریال‌های بلند می‌بینند. حتی شاید دوباره فیلم‌های با ریتم کند هم ساخته شود و مورد اقبال قرار بگیرد، ولی این نوع فیلم، یعنی فیلم کوتاه صدثانیه‌ای جایگاه خودش را پیدا کرده است.

شما حتی وقتی در آسانسور هستید می‌توانید فیلم صدثانیه‌ای ببینید، در مسیر رفتن به سرکار یا پشت فرمان. در همین زمان ممکن است یک فیلم کوتاه را از یک خطر بسیار مهم دور کند، یا تلنگری بزند که به خودتان بیایید. فیلم کوتاه برخلاف سریال خیلی برای این کار مقدمه چینی نمی‌کند که شما وقت نکنید آن را ببینید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->