سوانح رانندگی در محور تایباد؛ ۱۲ مصدوم به مراکز درمانی منتقل شدند (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) انتقال مهدکودک‌ها به آموزش و پرورش اتفاق موفقیت‌آمیزی نبود زباله‌هایی که زباله نیستند | درباره مواد بازیافتی که معمولاً به سطل زباله انداخته می‌شوند غذا‌های اقتصادی، خوب یا بد؟ مرجان‌های خلیج فارس احیا شدند رئیس سازمان محیط زیست: موضوع گردوغبار سرخس در دستورکار ماست + فیلم سند طرح جنگل‌داری اجتماعی در حوزه زاگرس تدوین شد تجهیز محیط‌بانان تهران در دستور کار قرار گرفت مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به محیط زیست واگذار شد تلاش آموزش و پرورش برای رتبه بندی کادر اداری مدارس امتیاز جدید برای هنرستانی‌ها | هنرستان‌ها می‌توانند از مراکز فنی‌‌وحرفه‌ای، رایگان استفاده کنند نایب‌رئیس مجلس به تغییر ساعت شروع مدارس اعتراض کرد مهارت معلمان آموزش خانواده باید بازنگری شود هشدار جدی: اشتباهات مرگبار در مصرف مسکن‌ها و راه‌های پیشگیری فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه با محوریت معاون اول رئیس جمهور پرداخت هزار میلیارد تومان برای تأمین منابع شیرخشک در دستورکار قرار گرفت فرود ایران به چاله جمعیتی؛ کاهش نرخ باروری به زیر ۱.۳۶ و سالمندی ۲۶ درصدی تا ۱۴۳۰ | هشدار مدیر جمعیت مشهد: بدون اقدام فوری، جبران کاهش جمعیت بیش از ۱۰۰ سال زمان می‌برد! انتقاد نماینده مجلس از بلاتکلیفی آزمون کیفیت‌بخشی معلمان وام، طلا و ارز؛ ۳ حربه وسوسه‌انگیز کلاهبرداران سایبری پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) | اوج گرما در مشهد بیش از ۷ میلیون گردشگر خارجی در سال ۱۴۰۳ به ایران وارد شدند هدف‌گذاری ساخت ۵ هزار واحد خوابگاهی متأهلی در هر سال رأی پرونده قتل داریوش مهرجویی تأیید شد یک بام و دو هوای مصوبات کشوری در خراسان رضوی باران نیامد؛ مشهد خشک‌تر از همیشه درمانگاه جهادی شهید رئیسی در مشهد افتتاح شد (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) شروع مدرسه از ۶ صبح! | چالش‌های یک سیاست اضطراری ارسال لیست بیمه تأمین‌اجتماعی در روز‌های پنجشنبه هم امکان‌پذیر است اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) استاندار خراسان رضوی خبر داد: بسترسازی برای مشارکت بخش خصوصی در اکتشاف معادن
سرخط خبرها

پسر ۱۷ ساله، سرکرده باند زورگیران کوچولو در تهران

  • کد خبر: ۱۵۷۳۲۰
  • ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷
پسر ۱۷ ساله، سرکرده باند زورگیران کوچولو در تهران
رییس باند زورگیران تهرانی تنها ۱۷ سال دارد و حالا باید برای بار دوم نیز به کانون اصلاح تربیت برای سپری کردن مجازاتش منتقل شود.

به گزارش شهرآرانیوز، سعید ۱۸ ساله با اندامی نحیف و قدی کوتاه است که پیش از تصمیم گرفتن برای سرقت و زورگیری در یک مغازه جلو بندی سازی مشغول به کار بوده تا شاید اگر در درس موفق نشده بتواند در یک مهارت آدمی موثر باشد. نیما نیز همسن و سال سعید بوده و در شرق تهران در یک میوه فروشی مشغول به کار بود. نفر چهارم این باند نیز حمید نام دارد که از ۳ نفر دیگر بزرگتر است و با ۱۹ سال سن در یک مکانیکی به عنوان شاگرد با ۳ میلیون تومان کار می‌کرد. این ۴ جوان در یک محل زندگی می‌کنند و از کودکی با یکدیگر رفیق هستند و روز‌های خوش و تلخی را پشت سر گذاشته اند تا اینکه یک شب در پارک محله با اصرار‌های میلاد تصمیم به سرقت موبایل گرفته و به دلیل اینکه تا آن روز به جز میلاد هیچکدام سابقه چنین کار‌هایی نداشته اند به صورت ناشیانه تنها ۱۰ گوشی همراه را با زورگیری به دست می‌آورند.

خواستیم بی عرضه نباشیم

درباره همین مساله نیز نیما می‌گوید: «ما اشتباه کردیم و به خاطر حرف‌های میلاد که دائم ما را بی عرضه می‌خواند و از آن طرف برای عبور و خارج شدن از وضعیت سخت مالی که در آن بودم؛ تصمیم به حضور در باند را گرفتم تا حداقل بتوانم کمی تفریح را در زندگی تجربه کنم. ولی متاسفانه نتیجه آن چیزی جز پشیمانی نبود و حتی پولی که از این راه به دست آوردم کمتر از همان کار میوه فروشی بود.»

البته در این سرقت‌ها نیما نقش موتور سوار را داشته است و سعید و میلاد با چاقو و قمه تلفن‌های افراد را به صورت ناشیانه و خطرناک به سرقت می‌بردند. در همین حین سعید شروع به سخن گفتن و مقصر دانستن میلاد برای وسوسه آن‌ها می‌کند و می‌گوید: «شرایط سخت در زندگی من، بی تاثیر در تصمیم نهایی برای دزدی نبود. خب من هم می‌خواستم مانند همه جوان‌ها زندگی شاد و سالمی داشته باشم، ولی وقتی پدرم با وجود برادر ۶ ساله ما را رها کرد طبیعتا فشار زیادی روی ما وارد شد. البته باز در آن شرایط نیز می‌شد به زندگی سالم ادامه داد تا اینکه یک ماه قبل مادرم توسط پلیس به دلیل داشتن مواد مخدر دستگیر و به زندان منتقل می‌شود. آنجا بود که بار نگهداری از برادر کوچکترم نیز روی دوش من افتاد پس چنین تصمیمی گرفتم. هم اکنون نیز برادرم در همدان همراه با مادربزرگم زندگی می‌کند و من هم باید تاوان چیزی را بدهم که بدون شک باعث و بانی آن فقط خودم نیستم و والدینم نیز در آن تاثیر دارند.»

بعد از حرف‌های سعید که درد آن، بدون شک با هیچ کلمه‌ای قابل توصیف نیست حمید شروع کرده و می‌گوید: «من در یک مکانیکی به عنوان شاگرد کار می‌کنم که تنها ۳ میلیون تومان به من حقوق می‌دهند. البته شاید بگویید که اگر پول کمی کسب می‌کنی حداقل یک مهارت یاد می‌گیری، ولی حقیقت این است که وقتی آدم به پول نیاز داشته باشد دیگر برایش مهارت و تخصص اولویت ندارد. وقتی من هم اکنون به پول نیاز دارم و حتی ۳ میلیون تومان خرج رفت و آمد من نمی‌شود، چطور می‌توانم به فکر مهارت و آینده باشم.»

در پایان باید گفت که انتشار فیلم زورگیری‌های این افراد بخصوص زورگیری به شکل خشونت آمیز از یک سرباز راهور، واکنش‌های گسترده‌ای را به همراه داشت، اما بخش دیگری که باید به آن توجه شود نیز درد‌ها و رنج‌هایی است که این جوانان در زندگی متحمل شده اند.

منبع: ایران

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->