نخستین رویداد رسانهای «رج» در حالی در مشهد مقدس برگزار شد که جریان اطلاع رسانی کشور با مشکلات فراوانی دست به گریبان است.
رنج اطلاع رسانی در کشور ما دقیقا از نقطه روایتگری آغاز میشود و رویداد رسانهای «رج» به نظر میرسد میتواند نقطه آغاز مناسبی باشد برای تغییر نگاه در نوع و ساختار روایتگری در کشور. در عصر مجازی شدن، اخبار ملی نیازمند و متکی به عملیات محلی است و اخبار محلی نیازمند توجه ملی. اگر رویدادهایی مانند «رج» بتوانند در دایره محلی، موجب بازنگری روایتگری شوند، پایه درستی را گذاشته اند و میتوانند برای افزایش مرجعیت رسانههای داخلی مؤثر باشند. در این وضعیت، هم اخبار و رویدادهای ملی به صورت شبکهای در سراسر ایران پوشش داده خواهند شد و هم روایت درست و بدون شایعه و جعل از همه مناطق کشور به دست مخاطب خواهد رسید.
آنچه در این میان حلقه گمشده و نیازمند توجه همه اهالی رسانه است، امری است به نام «مسئولیت رسانه ای». درک کامل از مفهوم مسئولیت رسانهای احتمالا متناظر با این سه گزاره است:
اول. عواقب کاهش مرجعیت رسانهای صرفا گریبان گیر اهالی رسانه نخواهد شد و به طور دنباله داری، مدیریت بسیاری از مسائل فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و حتی اقتصادی از دست خارج خواهد شد. پس همه ما اهالی رسانه در جای جای ایران باید مسئولان به ویژه مسئولان محلی را به اهمیت رسانه و مرجعیت رسانهای آگاه کنیم. آگاهی عمومی، میراث و برنامه انقلاب اسلامی بوده است و نباید قدمی از آن عقب نشینی کرد.
دوم. مسئولیت رسانهای در چارچوب تفکر انقلاب اسلامی ایجاب میکند که تمام ظرفیتهای فرهنگی و رسانهای نظام، هم دست و در یک مسیر باشند و واحد عمل کنند. جزیرهای کارکردن راه به جایی نمیبرد و در این صورت برنده این جنگ رسانه ای، معارضان نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهند بود. واحد عمل کردن ظرفیتهای یادشده نیز به مدد تربیت نخبگان حرفهای امکان پذیر است. جریان فرهنگی انقلاب دروازه بان آگاه خبری و آینده پژوه و قلم به دستان هوشیار و هوشمند نیاز دارد تا با تأکید بر درک مسئولیت رسانه ای، در تولید محتوا کوشا و مؤثر باشند.
سوم. جهاد تبیین امروز بر همه اهالی رسانه یک واجب قطعی است و سواد رسانهای و مجازی یکی از مقدمات مهم این جهاد. به تعبیر قدما، مقدمه واجب هم واجب است؛ بنابراین توسعه سواد رسانهای امروز در جامعه ما یک جهاد محسوب میشود و دانشگاه و حوزه و دولت باید با نگاه جهادی در این باره بکوشند.
همه واقف هستید که امروز مسئله ضعف در سواد رسانهای در هجوم بی امان اخبار خلاف واقع، چه هزینههای جبران ناپذیری بر کشور تحمیل کرده است و برای کاهش آن هزینه ها، باید سرمایه گذاری وسیعی در این عرصه انجام دهیم. این انتظار هست که همه مسئولان استانی پای کار بیایند و از این رویکرد حمایت کنند؛ چون این مهم صرفا وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما نیست، بلکه همه نهادها باید تحت یک برنامه جامع و هدفمند، نهایت حمایت و همکاری را در این باره داشته باشند. درست است که سواد رسانهای موضوعی است جهانی و ملی، اما باید توجه داشت که روشها و دسته بندیها و محتوای آن باید همراه با نگاه منطقهای باشد؛ بنابراین نمیتوان یک دستورالعمل دائمی از مرکز صادر کرد تا مشکل همه کشور حل شود.
شاید مسئلهها و اولویتهای مثلا منطقه جنوب با شرق کشور متفاوت باشد و بر این اساس پاسخ و تدابیر رسانه ای، باید متناسب با موقعیت محلی و بومی لحاظ شود؛ و درنهایت اینکه اگر رسانه محلی، در جذب مخاطب و اثربخشی توفیق یابد، با کاهش التهابات روانی ایجاد شده از جنگ ترکیبی در مقیاس ملی، میتواند به یک بازیگر تعیین کننده در افزایش سرمایه اجتماعی مبدل شود؛ ان شا ءا...