قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا جدیدترین افتخار فوتسالیست مشهدی است که در این سالها به هرچه میشد، رسیده است. قهرمانی در لیگ ایران، قزاقستان و پرتغال، قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا و اینک اروپا، قهرمانی چندباره در آسیا با تیمملی و کسب عنوان سومی در جامجهانی و همچنین دهها عنوان نایبقهرمانی و سومی در همه این ردهها بهعلاوه کلکسیونی از افتخارات شخصی مثل آقایگلی و عنوان برترین بازیکن مسابقات، کولهباری از افتخارات ماندگار برای حسین طیبی برجای گذاشته است که شاید تا سالها کسی نتواند آن را تکرار کند.
روزی که بهعنوان یکی از صدها استعداد محله فوتسالخیز طلاب مشهد در مسابقات مدارس میدرخشید، خوشبینها آینده درخشانی برایش پیشبینی میکردند و بدبینها با افسوس، از پرپرشدن او در چرخه ناقص ورزش کشور میگفتند؛ اما حالا هر دو گروه از این همه پیشرفت حسین طیبی شگفتزده هستند. پسرکی که دیگر حالا باید گفت پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتسال ایران شده است.
زمانی که حسین طیبی به انتخاب حسین شمس و با توصیه حمید بیغم به تمرینات تیم جوانان علموادب مشهد آمد و خیلی هم زود انتخاب شد، خیلیها فکر میکردند او برادر کوچکتر یا دستکم از اقوام مصطفی طیبی است؛ اما این طیبی بهجز هممحلیبودن هیچ قرابتی با طیبی اورجینال نداشت. م
صطفی طیبی چند سال زودتر از حسین طیبی به فوتسال خراسان و کشور معرفی شد و زمانی که حسین طیبی عضو تیم جوانان علموادب شد، او در تیم بزرگسالان باشگاه از بازیکنان اصلی بهشمار میآمد و حتی به تیمملی هم رفته بود. طیبی جدید، اما خیلی زودتر و سریعتر از طیبی بزرگتر رشد کرد و پلههای ترقی را بهسرعت طی کرد.
او سختکوشتر، باهوشتر و برندهتر از همه آنهایی بود که قبلا در فوتسال خراسان و حتی ایران دیده شده بود و برای همین، هیچچیز جلودار موفقیت او نبود. یک مصدومیت سخت در خلال جام رمضان مشهد و آنهم در زمانی که عضو مهم و ثابت تیمملی امید ایران بود، میتوانست فوتسال او را در راه بهاوجرسیدن تمام کند؛ اما حسین طیبی اهل باختن نبود. او جنگید و جنگید تا یک سال بعد قویتر و مصممتر برگشت و از آنجا به بعد یکنفس و بیوقفه فقط جام درو کرده است.
حسین طیبی مثل هر آدم موفق دیگری هم هواخواه زیادی دارد و هم مخالفان فراوانی. با اینهمه، کمتر کسی هست که خستگیناپذیربودن او را تصدیق نکند. کاپیتان تیمملی فوتسال در سیوچهارسالگی همچنان پرتلاش و باانگیزه است، درست مثل زمانی که در نوجوانی قید فوتبال را زد و به فوتسال آمد. او در همه این سالها با فرازونشیبها جنگیده و تسلیم نشده است. در سختترین شرایط متکی به خودش و رؤیاهایش بوده و آنهایی که از نزدیک با او زندگی کردهاند، دیدهاند که چه نیرویی برای بازندهنشدن دارد. شاید بهترین تعبیر درباره او همان اصطلاح کوچهبازاری و عامیانه «نان بازویش را میخورد» باشد. راز موفقیت پسرک شهرستانی سابق که روزی در فوتسال این کشور بهحساب نمیآمد و حالا شخصیتی دوستداشتنی شده، همین است؛ تلاش، تلاش و بازهم تلاش.
بخشی از موفقیتهای حسین طیبی و اینکه به شخصیتی دوستداشتنی تبدیل شده، رفتارهای او خارج از زمین مسابقه است. او در تعاملات اجتماعیاش با مردم و رسانهها همیشه خوب عمل کرده و نکته مهمتر اینکه در همه این سالها عوض نشده است. برخلاف بسیاری از سلبریتیها که غلظت کنشهای اجتماعی آنها با مردم نسبتی معکوس با میزان موفقیتهایشان دارد، حسین طیبی از ابتدا در یک خط جلو آمده و زیاد بیرون نزده است. او به بیماری مشهدگریزی دچار نشده است و برعکس بسیاری از اسلاف خویش در ورزش، هنر، سیاست و حتی فرهنگ، مشهدیبودنش را پنهان نمیکند. این تعهد به بوم و جغرافیای مادری، از او شخصیتی محترم ساخته که بیگمان در موفقیتهایش تأثیرگذار بوده است.
در سیوچهارسالگی، حسین طیبی اندکاندک به روزهای آخر فوتسالش نزدیک شده، اما خبر خوش این است که او به سرمایهای تبدیل شده که میتواند سالها برای فوتسال خراسان و ایران مایه مباهات باشد. آنچه از طیبی در همه این سالها دیدهایم، طیکردن یک مسیر روبهجلو بهصورت مستمر بوده است که امیدواریم همچنان ادامه داشته باشد، بیآنکه اسیر شهرت، سیاست، مصلحت و بقیه چیزهایی شود که دیدهایم چگونه قاتل اسطورهها شدهاند.