هرچه آدم ورزشی در این شهر هست، اوحدی را میشناسند. شاید خیلیها به اسم او را نمیشناختند، اما به چهره غیرممکن است کسی ورزشی باشد و او را ندیده باشد؛ عکاس بهنسبت فربهی که لبخند و دوربین شناسنامهاش بود و نزدیک سه دهه عضو جداییناپذیر هر رویداد ورزشی در این شهر به شمار میرفت.
در هر اتفاق ورزشی ریز و درشت رد پای این آدم خستگیناپذیر دیده میشد که بیادعا گاهی برای رسانهها و گاهی هم برای خودش از همهچیز عکاسی میکرد. نزدیک بیست کیلومتر عکسهای چاپشده از چهرهها و رویدادهای ورزشی حاصل حضور همیشگی این مرد در همهجا بود که حالا بهعنوان میراثی ارزشمند از او به یادگار مانده است؛ میراث ماندگار محمدباقر اوحدی که دیروز ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ در هشتادسالگی درگذشت، پس از نزدیک به هفتاد سال عکاسی!
محمدباقر اوحدی به گفته خودش از دهسالگی عکاسی را شروع کرد؛ بهصورت غیرحرفهای و کاملا خودآموز. همراه او همیشه یک عکس از هفتسالگیاش بود که میگفت داییاش از او گرفته و همان عکس او را عاشق هنر عکاسی کرده است؛ عشقی که سالیان سال با اوحدی ماند و او از همهجا عکاسی کرد؛ از طبیعت، مردم، ساختمانها، حوادث و هر چیزی که فکرش را بکنید.
عکسهای او از حرم مطهر رضوی و مشهد، بهویژه در دوران انقلاب اسلامی، مشهور است و بارها دیده شده است. پس از اینکه عکاسی طلایی که پای ثابت رویدادهای ورزشی و بهخصوص فوتبالی مشهد در دهههای ۵۰ و ۶۰ بوده است، کسبوکارش را جمع کرد، اوحدی به عکاسی ورزشی هم علاقهمند شد و از دهه ۷۰ اندکاندک به چهرهای آشنا برای اهالی ورزش تبدیل شد.
حضور همیشگی در همه رویدادها ویژگی مرحوم اوحدی بود که او را از دیگرعکاسان جدا میکرد. تقریبا هیچ اتفاق ورزشی در شهر مشهد از دستش درنمیرفت و بیاعتنا به عنصر ارزش خبری که برای رسانهها اصل مهمی است، او همیشه همهجا بود و از همهچیز هم عکس میگرفت. این خصلت ویژه پس از مدتی اوحدی را به مرجعی مهم درباره اتفاقات ورزشی تبدیل کرد و کارویژهای شبیه به عکاسی طلایی به او داد، بهطوریکه هر کسی هر عکسی میخواست، باید به اوحدی مراجعه میکرد.
محمدباقر اوحدی را ورزشیها بهجز حضور دائمش در رویدادهای گوناگون به تکنیک عکاسی پانوراما میشناسند. اگر بگوییم اهالی ورزش شناخت این قابلیت جذاب عکاسی را مدیون اوحدی هستند، سخنی به گزاف نگفتهایم. عکس پانوراما امضای کارهای اوحدی بود که دوست داشت همه آدمهای یک اتفاق را در یک قاب جا کند و جالب اینکه خیلیوقتها در هنگام چاپ عکسها خودش را هم وسط آن همه آدم میدیدیم! عکس پانورامای او از روز افتتاح ورزشگاه ثامنالائمه (ع) از عکسهای معروف اوحدی است و البته بیشمار عکسهایی که او با این تکنیک گرفت و اکنون در خانه بسیاری از اهالی ورزش مشهد به یادگار مانده است.
محمدباقر اوحدی از قدیمیهای محله تورج بود. سالها در این محله اصیل مشهد زندگی کرد و از آدمهای ویژه و البته سرشناس این نقطه از شهرمان بود. آنهایی که خانه او را دیدهاند، با گاراژ ویژه منزلش که بهجای خودرو یا ابزارآلات مختلف سرتاپا با عکس پوشانده شده، آشنا هستند؛ موزهای کوچک با هزاران عکس از آدمها و رویدادهای ورزشی و غیرورزشی مشهد در دستکم چهل سال گذشته.
بخشی از این عکسها را شادروان اوحدی در زمان حیات به جاهای گوناگون ازجمله کتابخانه آستان قدس رضوی و برخی نشریات ازجمله شهرآرا و حتی تربیت بدنی شهرداری مشهد داده، اما هنوز عکسهای زیادی در این مکان خاص وجود دارد که بهجاست فکری برای آنها شود.
گنجینهای ارزشمند در خانه او قرار دارد که اوحدی تا بود، مثل چشمهایش از آن مراقبت میکرد و حالا حاصل عمرش در معرض خطر بیتوجهی و بیتدبیری است. نمیدانیم مرحوم اوحدی وصیتی در اینباره داشته یا نه، اما پرواضح است که جمعآوری و مراقبت صحیح از عکسهای اوحدی، روح این مرد بزرگ را که خواسته یا ناخواسته خدمت بزرگی به تاریخ شهرمان کرده است، شاد و راضی خواهد کرد.
برای جمعکردن این مطلب، حیف است از رابطه عالی مرحوم اوحدی با شهرآرا ننویسم. او یار و همراه همیشگی شهرآرا بود و بهجز عکسهای بیشماری که به رسانه مردم مشهد داد، مهمان همیشگی تحریریه ما بود. پیرمرد شهرآرا را از خودش میدانست و حرص و جوشی که گاهی برای پیدانکردن یک شماره روزنامه میخورد، برایمان شیرین بود.
بارها همکاران جوان تحریریه شهرآرا پای صحبتها و خاطرات مختلف او نشسته بودند و حالا همه در عین اینکه بهخاطر ازدستدادن این رفیق شفیق اندوهناکیم، اما خوشحالیم که به سهم خودمان در پاسداشت این مرد ساده، ولی بزرگ کوشیدیم. روحش شاد و یادش گرامی.