در هفته ملی جمعیت قرار داریم. خوب است بدانیم طبق شاخصهای جمعیت شناسی، ایران از نظر جمعیتی اصلا وضعیت مطلوبی ندارد.
مقصر وضع فعلی جمعیت تا حد زیادی گروهی از سیاست مدارانی بودند که کنترل جمعیت برای آنها مطلوبیت ذاتی داشت و باور نداشتند که از طریق رشد جمعیت میتوان به توسعه و پیشرفت رسید و مشکل اشتغال را حل کرد.
به نوعی میتوان گفت کشور ما رکورددار کنترل جمعیت در تاریخ معاصر است و اگر کشوری در دنیا قرار بود از طریق کنترل جمعیت به توسعه برسد و مشکلاتش برطرف شود، ایران بود؛ اما شاهد هستیم که همچنان مشکلات پابرجاست.
مشکلاتی از قبیل اقتصاد، توسعه، بهداشت، آموزش، سلامت و اشتغال، هر کدام راهکارهای خودشان را دارند و نمیتوان از طریق کنترل جمعیت صورت مسئله را پاک کرد.
شاهد هستیم قوانینی هم که میخواهند تا حدوی در این زمینه مثمر ثمر واقع شوند، از جمله قانون جوانی جمعیت، آن طور که باید، اجرایی نمیشوند. در این خصوص باید ببینیم به عنوان مثال سازمان بازرسی به وظایف خودش عمل کرده است یا خیر؟ یا مجلس که خودش وظیفه نظارت بر اجرای قانون را بر عهده دارد، آیا به وظیفه اش عمل کرده است؟
این در حالی است که درون همین قانون جوانی جمعیت آمده است که اگر فردی از اجرای قانون استنکاف کرد، حتی به حبس محکوم شود. این قانون ظرفیت قانونی بسیار خوبی دارد. مشکل ما این است که در برخی از قوانین، ضعف اجرا داریم؛ البته امیدواریم با مطالبه گری مردم، رسانهها و دستگاه ها، بتوانیم این قانون را به طور کامل اجرایی کنیم.
بسیاری بر این باورند که اگر مردم فرزند بیشتری نمیآورند، دلایل اقتصادی دارد؛ در حالی که به عنوان مثال گیلان و مازندران بیشترین درآمد را دارند، اما کمترین میزان فرزندآوری و سیستان و بلوچستان کمترین میزان درآمد و بیشترین میزان فرزندآوری را دارد. پس لزوما وضع اقتصادی بهتر منجر به فرزندآوری نمیشود و ریشه مسئله، موضوعات فرهنگی است.
در همین راستا مهمترین مشکلی که در حوزه جمعیت وجود دارد، این است که مردم ما تعداد فرزند کمتری میخواهند و هر چه هم وضعیت اقتصادی آنها بهتر شود، قرار نیست بیش از تعداد مد نظر خود بچه دار شوند و این مشکلی محوری است که در این حوزه وجود دارد. درنهایت در حوزه جمعیت همه چیز به عملکرد مسئولان، رسانهها و مردم بستگی دارد و اگر این عملکردها خوب باشد، میتوان جوانی کشور را حفظ کرد.